به گزارش مجله خبری نگار/خراسان: اینها بخشی از اظهارات جوان ۲۴ سالهای است که با طرح یک نقشه زیرکانه، صدها میلیون تومان گوشی تلفن همراه آیفون را از منزلی واقع در بولوار هدایت مشهد سرقت کرده بود. این جوان که پس از شناسایی خودروی پژو ۲۰۶ اجارهای زیر چتر اطلاعاتی کارآگاهان پایگاه شمال پلیس آگاهی خراسان رضوی قرار گرفت و دستگیر شد، پس از اعتراف به سرقت ۳ برگه چک و ۲۴ دستگاه گوشی تلفن آیفون، درباره سرگذشت خود گفت: از مدتها قبل در زمینه خرید و فروش تلفن همراه فعالیت داشتم و بسیاری از فعالان این صنف را میشناختم.
در همین باره روزی با مرد ۴۰ سالهای آشنا شدم که به صورت گسترده و گاهی سیار به خرید و فروش گوشیهای گران قیمت میپرداخت. آشنایی من و اصغر به رفت و آمد و معاشرت خانوادگی انجامید و من که خودم را فردی بانفوذ در میان نیروهای امنیتی معرفی میکردم، روابطم را با اصغر گسترش دادم و فعالیت کاری سالمی با یکدیگر داشتیم به گونهای که دیگر اعتماد و اطمینان او به من روزافزون شد، اما در این میان من به دلیل ندانم کاری و اشتباهاتی که مرتکب شدم بدهی زیادی بالا آوردم و طلبکارانم هر روز بیشتر میشدند.
من که خودم را جوانی متمول نشان داده بودم، از آبرویم میترسیدم به همین دلیل با اشتباهاتی بزرگتر وارد معاملات وحشتناکی شدم. حالا دیگر گوشیهای تلفن را به صورت چکی از فروشندگان کلی کالا میخریدم و سپس برای تبدیل زودهنگام به پول نقد، آنها را با قیمت بسیار پایین و به صورت نقدی به خرده فروشان میفروختم، اما این گونه فعالیتهای اشتباه، نه تنها مشکل مرا حل نکرد بلکه هر روز بر مبلغ بدهکاری هایم افزوده شد تا جایی که دیگر طلبکاران به من بدبین شدند و چکها را به اجرا گذاشتند.
در این شرایط همواره سعی میکردم خودم را از دید طلبکارانم پنهان کنم تا بلکه راهی برای پرداخت وجوه چکهایی پیدا کنم که دست فروشندگان و خریداران گوشی تلفن داشتم. بالاخره اوایل امسال تعدادی گوشی تلفن از «اصغر» به صورت سود مشارکتی خریدم تا در میان فروشندگان و مغازه داران توزیع کنم، اما اصغر برای اطمینان خاطرش ۳ میلیارد تومان سفته به عنوان تضمین از من گرفت، ولی فروش این گوشیها نیز مشکلی را حل نکرد چرا که بدهکاریهای زیادی داشتم.
خلاصه به هر دری میزدم تا بتوانم مبالغی از بدهکاری هایم را بپردازم چرا که هر لحظه احتمال دستگیری ام وجود داشت تا این که اواخر بهمن در گفتگو با «اصغر» متوجه شدم که او شب هنگام قصد دارد به همراه خانواده اش به یک مجلس عروسی برود. این گونه بود که وسوسه شیطانی به سراغم آمد چرا که میدانستم «اصغر» تعداد زیادی گوشی تلفن آیفون خریده است و آنها را در خانه نگهداری میکند. به همین دلیل بلافاصله نقشه دستبرد به منزل «اصغر» را کشیدم و تصور نمیکردم که کسی به من مشکوک شود.
همان روز به یک شرکت اجاره خودرو رفتم و یک دستگاه خودروی پژو ۲۰۷ را به مبلغ یک میلیون تومان اجاره کردم و منتظر ماندم تا آنها از خانه خارج شوند. خودرو را در حاشیه بولوار هدایت پارک کردم و خودم را به طبقه محل سکونت «اصغر» در آپارتمان رساندم. ابتدا گوشیها را به همراه کارتن هایش برداشتم و بعد هم ۳ برگه چک را که هرکدام به مبلغ ۱۰۰ میلیون تومان بود، در جیبم گذاشتم، اما سفته ۳ میلیارد تومانی خودم را سرقت نکردم تا به من مشکوک نشود! تعدادی از گوشیها را در تهران، ورامین و مشهد به افرادی فروختم که قبلا با آنها در زمینه خرید و فروش گوشی کار میکردم و بقیه اموال سرقتی هم در منزلم بود که پلیس آنها را کشف کرد. اما بعد از این ماجرا و در حالی که تصور میکردم، بخش زیادی از بدهکاری هایم را با این اموال سرقتی پرداخت میکنم، ناگهان یکی از طلبکاران به سراغم آمد و من به اتهام صدور چک بلامحل روانه زندان شدم. در حالی که قصد داشتم با پرداخت مبلغ بدهکاری از زندان آزاد شوم، ناگهان به یکی دیگر از شعبههای دادسرا احضار و به پلیس آگاهی مشهد هدایت شدم.
آن جا بود که فهمیدم کارآگاهان پایگاه شمال پلیس آگاهی مشهد، با استفاده از شگردهای تخصصی، مرا شناسایی کرده اند به طوری که دیگر چارهای جز بیان حقیقت و اعتراف به سرقت یک میلیارد تومانی از منزل دوستم نداشتم!... حالا هم اگرچه کارآگاهان به دنبال دستگیری مالخران اموال سرقتی هستند، اما من خیلی پشیمانم.ای کاش ...
این گزارش حاکی است تحقیقات بیشتر در این باره همچنان با دستورهای ویژه سرهنگ احمد نگهبان (رئیس پلیس مشهد) ادامه دارد.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس آگاهی مشهد