به گزارش مجله خبری نگار، در این مقاله مقابله با احساس طرد شدن و ۶ مهارت لازم را بطور توضیح خواهیم داد. البته بهتر است پیش از آنکه به دنبال راهکارهایی برای مقابله با احساس طرد شدن و مهارتهای لازم باشیم، دلایل طرد شدن و ترس از طرد شدن را بدانیم. آیا اصلا ما طرد شده ایم یا تنها احساس طرد شدن داریم؟ طرد شدن به معنای کنار گذاشته شدن، نادیده گرفته شدن، تبعید شدن و حذف شدن است. زمانیکه فردی دچار احساس طرد شدن دارد و یا قبول میکند که طرد شده است، تمام این معانی به عنوان حالات روانی یکباره برای او تداعی میشود. زمانی که کوچکتر بودیم، وقتی صمیمیترین دوستمان با فرد دیگری صمیمی میشد، به راحتی احساس طرد شدگی را تجربه میکردیم و احساس ناخوشایند آنرا در خود میدیدیم.
شاید هیچ کسی در این کره خاکی وجود نداشته باشد که این احساس را تجربه نکرده باشد. کودکانی که میخواهند از شیر گرفته شوند و یا جای خواب مستقل خود را داشته باشند، با تجربه سهمگین طرد شدگی مواجه میشوند. اما به دلایلی که در سن رشد قرار دارند، این احساس، استقلالی مهم را به کودک میدهد که در آیندهای نه چندان دور برای کودک تجربهای خوشایند خواهد بود.
افراد وابسته از دوران کودکی نیز حالتهای چسبندگی شدیدی به والدین و افراد اطراف خود را تجربه کرده اند. شروع علت وابستگی به دلیل حمایتهای افراطی مادر یا پدر است. معمولا دیر از شیر مادر گرفته شده اند و به دنبال آن نیز جای خواب مستقل خود را پیش از شش ماهگی نداشته اند. معمولا در کنار مادر و یا پدر میخوابیده اند. کودکانی وابسته با سطحی شدید از اضطراب جدایی هستند که تجربه طرد شدگی و احساس طرد شدن در آنها بیش از دیگران و سختتر از هر کودک مستقل دیگری است.
کودکان مستقل به شکل سادهتر و راحت تری به مهد کودک میروند. برای خود دوستانی پیدا میکنند و تجربههای اجتماعی فعالتری دارند. میتوانند بطور مستقل بازی کنند و در مواقع تنهایی خود را سرگرم کنند. اما کودکان وابسته مدام درگیر هراس از دوری مادر هستند و نمیتوانند با کودکان همسال خود ارتباط مؤثری برقرار کنند و از لحظه دوری از مادر دچار رنجی عمیق میشوند؛ بنابراین همین تجربه را در بزرگسالی با منعکس کردن روابط عاطفیشان با دیگران بدست میآورند.
کودکان در مدرسه دوستانی دارند که به آنها عمیقاً وابسته میشوند. در هنگام ازدواج به همسرانشان وابستگی شدیدی پیدا میکنند و پس از آن کودکانشان را تحت تأثیر خود قرار میدهند؛ بنابراین تجربه طرد شدن برای افراد وابسته، به علت هراس از تنها ماندن و دوست داشته نشدن و سطح عمیقی از اضطراب جدایی و وابستگی شدید، بسیار زیاد است.
اگر تعدادی از دوستانمان به مهمانی رفتند و ما را دعوت نکردند و نادیده مان گرفتند، چقدر میتواند برای فردی که با خود لحظههای خوبی سپری میکند اهمیت داشته باشد. ممکن است بطور اتفاقی ما را فراموش کرده باشند و یا ترجیحشان این بوده باشد که ما در آن مهمانی حضور نداشته باشیم. چه اهمیتی دارد زمانی که خودمان میتوانیم زمان خود را پر کنیم و در کنار آن هم به دوستان وابسته نباشیم. اگر در یک جمع حضور پیدا نکردیم، احساس تبعیض شدن و ناخواستنی بودن به ما هجوم آورد.
باید بدانیم افرادی با وابستگی شدید، عزت نفس و رشد عزت نفس را به خوبی درک نمیکنند؛ زیرا انرژی روانیشان بیش از آنکه به رشد خود متمرکز باشد، به هراس از طرد شدن متمرکز میشود و فرد نمیتواند به عزت نفس و احساس خود دوست داشتنی بودن توجه کند و مدام در پی آن است که دیگران را ترغیب کند که او را دوست داشته باشند و یا نادیده اش نگیرند تا احساس تنها گذاشته شدن و نادیده گرفته شدن را تجربه نکند.
از این رو بالا بردن عزت نفس مهم است. زمانی که ما خودمان را دوست داشته باشیم و خودمان را به همان شکل که هستیم بپذیریم و این خواستنی بودن منوط به آنچه که از خوب خودمان است سرچشمه گرفته باشد، بدان معنی است که دیگر نیازی به اثبات خودمان به اطرافیان نداریم. در هر صورت احساس طرد شدن از تفکر نخواستنی بودن متصاعد میشود، اگر به این جمله توجه کنیم، میتوانیم به خوبی درک کنیم که طرد شدن یک تفکر از پیش تعیین شده برای خودمان است.
در واقع ما به صورت ناخودآگاه بنا بر رشد و تربیتمان که به چه میزان فردی مستقل، خلاق و هدفمند هستیم، میتوانیم این تفکر را در خود رشد دهیم که مدام در حال طرد شدن هستیم و یا میتوانیم در تنهاترین لحظات زندگیمان برای خودمان اوقات خوشی فراهم کنیم و نیاز مداوم و مبرمی به بودن در کنار کسانی که احساس میکنیم دوستشان داریم نداشته باشیم. از این رو تمام تجربه این احساس به عزت نفس و شناخت کامل از خودمان بر میگردد؛ بنابراین اگر خود را در چنین حالاتی احساس کردیم باید به شناخت عزت نفسمان و قدرتمندی عزت نفسمان که سرمنشا آن خویشتن دوستی است تمرکز کنیم.
مقابله درست با طرد شدن شامل در نظر گرفتن دو چیز است: احساس شما و آنچه که فکر میکنید. بیایید با احساسات شروع کنیم؛ اگر طرد شدید، آن را نزد خودتان اعتراف کنید. سعی نکنید آسیب را از بین ببرید یا وانمود کنید که دردناک نیست. به این فکر کنید که در موقعیتتان چقدر طبیعی است که این احساس را داشته باشید. توجه کنید که احساسات شما چقدر شدید است. آیا این طرد شدن شما را خیلی ناراحت کرد؟ یا فقط کمی ناراحت شدید؟ اگر میخواهید گریه کنید، این یک راه طبیعی برای راسازی احساسات است.
۱- شناخت از خود و آنچه که هستیم. محاسن خود را جویا شویم، بدانیم در چه مواردی انسان قوی تری ظاهر میشویم و در چه مواردی ناتوان و ضعیف هستیم.
۲- از ضعف هایمان هراس نداشته باشیم. هر کسی حتی قدرتمندترین انسانی که به ذهنمان خطور میکند قطعاً نقطه ضعفهایی دارد و در مواردی ناتواناییهایی را احساس میکند.
۳- در جمع بودن و مورد پذیرش بودن چه احساسی به ما میدهد، به دنبال تجربههایی باشیم که این احساس را برایمان تداعی میکند، اما تجربههایی تک نفره و شخصی باشند.
۴- تحمل کردن تنهایی؛ زمانی که حرف از تحمل کردن میآید بدان معنی است که بتوانیم بپذیریم که هر کسی در زندگی خود تنها است و ما باید به این باور دست پیدا کنیم که هر فردی در جهان تنها است و برای فرار از این تجربه مداوم که همیشه در کنار ما است (تنهایی) نیازمند هر جمع و فرصتی برای بودن در کنار دیگران نباشیم.
۵- خود را بپذیریم و بیش از آنچه که ذهنمان ما را برای طرد نشدن یاری کند، باید یک بار برای همیشه این مسئله را در ذهنمان حل کنیم که هیچ کسی نمیتواند در تمام لحظههایی که ما نیاز به دوست داشته شدن داریم دوستمان داشته باشد و یا در لحظاتی که احساس میکنیم تنها هستیم پسمان نزند. هر فردی موجودی مستقل است و شیوه مستقل خود را از زندگی دارد.
۶- سقف انتظارمان را از دیگران پایین نیاوریم، بلکه از بین ببریم. انتظار داشتن به معنای طلبکار بودن است، چرا ما باید از کسی انتظاری داشته باشیم که اگر برآورده نشد، در ذهنمان یا برای دیگران به صورت فردی طلبکار ظاهر شویم که مثلاً؛ ما از او انتظار داشتیم و او ما را نادیده گرفت.
زمانی که از هیچ کسی به غیر از خود انتظار نداشته باشیم، غافلگیر نخواهیم شد. انتظارات ما هستند که ما را همیشه و همیشه در خواستنهایی میاندازند که موجب دوری ما از دیگران میشوند و احساس طرد شدن را به واسطه آن تجربه میکنیم؛ بنابراین اگر بدون سقفی از انتظار در برابر دیگران ظاهر شویم و از هر آنچه که برایمان ناخواسته و خواسته به همراه دارد حتی برای لحظهای از بودنشان سپاسگزار باشیم، به هیچ وجه پس از آن احساس طرد شدن، ناخواستنی بودن و تبعید شدن را تجربه نخواهیم کرد.
۱. وقتی احساس طرد شدن میکنید چه اتفاقی میافتد؟
طرد اجتماعی باعث افزایش خشم، اضطراب، افسردگی، حسادت و اندوه میشود. همانطور که DeWall در بررسی اخیر توضیح میدهد، عملکرد را در کارهای دشوار فکری کاهش میدهد، و همچنین میتواند به پرخاشگری و کنترل ضعیف تکانه کمک کند.
۲. نشانههای طرد شدن چیست؟
آنها هرگز به تماسها و پیامهای شما پاسخ نمیدهند.... جدا شده اند.... حالا، به نظر نمیرسد که نمیتوانید دست از مبارزه بردارید.... آنها همیشه مشغول هستند.... آنها گفته اند که برای تعهد آماده نیستند.... آنها از گذاشتن نام برای رابطه شما خودداری میکنند.... آنها شروع به بازگرداندن خود به ب
۳. چگونه با احساس طرد شدن کنار میآیید؟
نحوه برخورد با رد شدن بدانید که طرد شدن بخشی از زندگی است. بعضی چیزها قرار نیست ... آنچه اتفاق افتاده را بپذیر. بدترین راه برای کنار آمدن با طرد شدن، انکار آن است.... احساسات خود را پردازش کنید.... با خود با شفقت رفتار کنید.... سالم ماندن.... اجازه نده رد شدن تو را تعریف کند.... از تجربه
۴. چرا احساس طرد شدن میکنم؟
احساس شدید طرد شدن ممکن است اتفاق بیفتد، زیرا مغز شما «سیم کشی شده است» که همه تجربیات را به عنوان پذیرش یا طرد ببیند، نه صرفاً اتفاقات عادی طبیعت انسان، که گاهی اوقات ما با دیگران کنار میآییم و گاهی اوقات کنار نمیآییم.
۵. نشانههای طرد شدن در یک رابطه چیست؟
۱۵ نشانه طرد شدن در روابط آنها هرگز به تماسها و پیامهای شما پاسخ نمیدهند.... جدا شدن ذهنی.... به نظر نمیرسد که نمیتوانید دست از مبارزه و دعوا بردارید.... همیشه مشغول به موضوعات فرعی هستید.... گفتن این موضوع که برای تعهد آماده نیستین.... گذاشتن نام منفی برای رابطه بازگشب به فضای مجازی
منبع: مکث