به گزارش مجله خبری نگار، پدر و مادر واقعی کسی است که با تنبیه و تشویق کودکان، به فرزندانش کمک میکند تا نقایص شخصیتی خود را از بین ببرند و ویژگیهای خوب را درک کنند. با این حال، والدین امروزی احساس میکنند که خرید لباسها و خوراکیهای گران قیمت و پرداخت هزینههای بالا برای کلاسهای مربیگری تنها وظیفه آنهاست. آنها متوجه نمیشوند که این چیزها باعث میشود که بچهها فقط به لذتهای دنیوی علاقهمند شوند. این لذتها نقصهایی را در آنها پرورش میدهد.
بنابراین، والدین باید به درون خود بپردازند که آیا آنها به فرزندان خود آموزش واقعی میدهند یا خیر و دچار مشکلاتی در تنبیه و تشویق کودکان میشود. این وظیفه والدین است که به فرزندان خود کمک کنند تا ویژگیهای خوب را بچشند و در نتیجه زندگی شادی داشته باشند. همچنین در ذهن کودکان باید ارتباط خوبی بین والدین و فرزندان وجود داشته باشد. والدین میتوانند به راحتی با فرزندان خود ارتباط برقرار کنند. کودکان تمایلی به صحبت با والدینی که همیشه تحت استرس یا خشمگین هستند، ندارند. آنها تمایلی به انتقال عقاید، افکار و مشکلات خود به چنین والدینی ندارند. از این رو لازم است والدین بدون استرس و با آرامش و منطقی با فرزندان رفتار کنند.
در اینجا تفاوتهای بین تنبیه و تشویق کودکان را برای ایجاد یک رفتار درست بررسی میکنیم.
تشویق به معنای ارائه دادن یک شی یا خدمت جذاب، به شکل مشروط است. به عنوان مثال، اسباب بازی خریداری شده برای کودکی که در امتحان ریاضی نمره ۲۰ میگیرد، یک تشویق است. اما جالب است بدانید که تشویق همیشه موثر و سازنده نیست! بسیاری از والدین از روش اشتباهی برای تشویق کودک استفاده میکنند.
تنبیه به مجازات کردن فرد در نتیجهی رفتار غلطش، میگویند. این مجازات میتواند شامل محروم کردن فرد از یک جسم یا خدمت، مجازاتهای بدنی، روحی و… باشد.
به طور کلی روشهای تشویق کودکان به چهار دسته تقسیم میشود هر کدام از این روشها، یکی از ابعاد وجودی کودک را در بر میگیرد و بخشی از نیازهای او را تأمین میکند. برای تقویت رفتارهای کودک بهتر است از هر چهار نوع پاداش در موقعیتهای مختلف و همراه با یک سبک فرزند پروری مناسب استفاده شود.
کودکان نیز مثل همه انسانها نیاز به محبت دارند. توجه به کارهای خوب کودک و دیده شدن از نیازهای او است. در آغوش گرفتن کودک، تماس چشمی، لبخند زدن، نوازش کردن و بوسیدن از بارزترین روشهایی است که والدین به کودک محبت تزریق میکنند. گاهی در جمع برای اینکه مستقیم کودک را مرکز توجه قرار ندهید، میتوانید با چشمک زدنها یا لبخندهای رمزی بین خودتان، تایید و توجه را به او بدهید. ایجاد و افزایش اعتماد به نفس کودکان، کاملا به عهده خانواده است و اگر لطمهای به اعتماد به نفس او وارد شود به سختی قابل جبران است. همچنین در زمان تشویق باید کاملا دقت شود که کودک بخاطر کارهای درست و پیشرفتها مورد تشویق قرار میگیرد. اگر برای آرام کردن قیل و قالهای کودک یا ممانعت از رفتار اشتباه به او پاداش توجه و نوازش بدهید، او در موقعیتی متعارض قرار گرفته و اعتبار و اقتدار والدین ممکن است خدشه دار میشود و کودک لوس میشود.
پاداش کلامی یکی از مهمترین و موثرترین نوع تشویق و پاداش است. کودک یا به طور کلی انسانها در هر سنی نیاز به شنیدن تعریف و تایید دیگران دارند. این مورد، مخصوصا در مقابل دیگران، به اعتماد به نفس و عزت نفس کودک بسیار کمک میکند و باعث ایجاد حس مفید بودن وارزشمند بودن در او میشود. در این نوع پاداش سعی کنید رفتاری که باعث پاداش کلامی میشود را برای کودک توضیح داده و کاملا رفتار را توصیف کنید. حتما به این نکته توجه داشته باشید که حرف زدن با کودک، اصول و قواعد خاص خود را دارد که باید متناسب با سن کودک بوده و برای او قابل درک باشد. به کوچکترین تلاشها و پیشرفتهای کودک توجه کنید و به آنها پاداش دهید تا رفتار برای کودک به عادت تبدیل شود. سپس به مرور زمان میتوانید پاداش آن رفتار را کم و قطع کنید. چرا که آن رفتار در کودک نهادینه شده و دیگر نیازی به تقویت ندارد. اما خوب است هر از گاهی همان رفتار تشویق شود.
این نوع پاداش شامل وسایلی است که کودک به آن علاقه دارد و همیشه از آن لذت میبرد. اسباب بازی ها، لوازم تحریر، لباس، خوراکی و حتی پول. ترجیحا در این روش پاداش دهی لوازم و چیزهایی که کودک نیاز دارد به عنوان پاداش داده شود. کودک باید برای رسیدن به این پاداش تلاش کند و بهترین شیوه جدول ستارهها یا پاداشهای ژتونی است.
تفریحات مورد علاقه کودک نیز میتواند به عنوان پاداش استفاده شود. در این مورد باید تفریحاتی که برای کودک لذت محسوب میشود مد نظر قرار بگیرد نه چیزهایی که والدین فکر میکنند لذت بخش است. برای مثال؛ پارک بردن، بازی مورد علاقه و یا خوردن یک بستنی میتوانند به عنوان تشویق کودک استفاده شوند. همچنین باید در نظر داشت که افراط در تنبیه و تشویق کودکان میتواند اثرات مخربی در تربیت آنها داشته باشد؛ بنابراین ضروری است حد اعتدال رعایت شود و تشویق و پاداشها دارای قانون و قاعدهای باشند.
متاسفانه با تمام آثار مثبتی که تنبیه و تشویق کودکان به دنبال دارد، غالباً افراد کمتر آن را به کار میگیرند. تصور کنیدکه شما میخواهید پیچی را باز کنید. علیرغم آنکه پیچ گوشتی مناسبی در جعبه ابزار خود دارید، اما بدون توجه به آن تلاش و تقلا میکنید که با چنگ و دندان و چاقو آن را باز کنید. طبیعی است که یا موفق نمیشوید و یا با صرف انرژی فراوان و خستگی زیاد این کار را انجام میدهید. تشویق کردن، ابزار بسیار عالی در جعبه ابزار تربیتی شماست که باید از آن بهره فراوان ببرید. اما گاهی به نظر میرسد تشویقهای ما مؤثر واقع نمیشود و یا اینکه نتیجه معکوس میدهد. این گله و شکایتی است که برخی والدین در مشاورهها دارند که ما هرچه فرزندمان را تشویق میکنیم اثر چندانی ندارد. پاسخ اینجاست که چه بسا این ابزار به شیوه درست و صحیحی به کار گرفته نمیشود. ما در این بحث، به بایدها و نبایدهای تشویق میپردازیم که در تشویق کودک، چگونه باید عمل کنیم تا بیشترین ایده را از آن ببریم و در نهایت به رشد و بهبود صفات مثبت او منجر شود.
متاسفانه برخی والدین در اصول تنبیه و تشویق کودکان، درست عمل نمیکنند و به سختی و به ندرت، چنین رفتاری را بروز میدهند. البته علت آن هم عمدتاً در دو نکته نهفته است:
اول اینکه تشویق کردن، یک رفتار اکتسابی است که فرد باید از خانواده و والدین خود آموخته باشد. فردی که در خانواده و خصوصاً از ناحیه والدین خود تشویق نشده باشد و چه بسا در محیطی که پر از تنبیه و تحقیر و سرزنش بوده بزرگ شده است هرگز تشویق کردن را نیاموخته و نمیتواند مشوق خوبی برای فرزند خود باشد و دوم اینکه گاهی ما با یک الگوها و باورهای غلط رشد کردهایم و به غلط تصور میکنیم اگر فرزندمان را تشویق کنیم پررو و پرتوقع میشود. باید بگوییم که هرگز چنین نیست و اگر بایدها و نبایدهای تشویق را رعایت کنیم جای هیچ نگرانی نیست. با آرامش خاطر و خیال راحت، خود را به تنبیه و تشویق کودکان وادار کنید. حتی اگر خانواده شما، مشوق خوبی برای شما نبودهاند، شما با توجه به اهمیت این موضوع، خود را به استفاده فراوان از این ابزار تربیتی ملزم کنید.
یکی از نکات مهم در تشویق، این است که باید تلاش کنید وقتی کودک به کار خوب و مثبتی مشغول است، او را غافلگیر کنید و بگویید او و رفتار خوبش را دیدید. متأسفانه برخی از والدین، کاری به کار کودک ندارند، اما به محض آنکه رفتار خطایی از او دیدند مچ او را میگیرند. تصور کنید کودکی که آرام با همبازیاش مشغول بازی است. پدر و مادر به او اعتنا و توجهی ندارند، اما به محض اینکه در حین بازی متوجه میشوند کودکشان، حرف زشتی زد و یا کار خطایی کرد، او را مواخذه میکنند که این چه حرف و رفتاری بود که انجام دادی. در صورتیکه دقیقاً باید وارونه عمل شود. در خطاها تا آنجا میشوند باید تغافل کرد و نشنیده و نادیده گرفت و در عوض رفتار مثبت را باید جستجو کنید و تشویق کنید. مثلاً وقتی کودک مشغول مرتب کردن اسباب بازیهایش است یکباره مچ او را بگیرید که آفرین دیدمت داشتی اتاقتو مرتب میکردی. یا هنگامی که متوجه میشوید یک ساعتی در اتاق خود با خواهرش آرام بازی میکند، در را باز کنید و بگوئید که متوجه این شدید که سر و صدایی بلند نشده و با آرامش بازی میکند و او را تشویق کنید.
اگر تشویق کردنهای شما به اندازه و متناسب نباشد حتماً آثار مخربی بدنبال خواهد داشت. فرزند شما کار خوبی انجام داده است و شما میخواهید او را تشویق کنید باید ببینید چه اندازه و میزانی از تشویق با این کار تناسب دارد. اگر اندازه تشویق از اندازه کار بیشتر باشد، باعث پرتوقعی فرزند میشود. به عنوان نمونه والدینی که بسیار علاقهمند به درس خواندن و قبولی در کنکور فرزند خود هستند گاهی به او وعدههای عجیب و غریب میدهند: مثلاً اگر دانشگاه قبول بشی، برایت فلان ماشین را میخرم! قطعاً این اندازه از پاداش و تشویق با کار او تناسبی ندارد. تصور کنید او درس میخواند و دانشگاه قبول میشود و شما هم برای او ماشین میخرید. اما برای تقویت رفتار خوب بعدی، باید نرخ و میزان پاداش را باید ببرید. حتی در تشویقهای کلامی هم باید اندازه را رعایت کرد.
کودک، تکلیفهای مدرسهاش را به موقع انجام داده است او را تحسین و تشویق کنید. اما گفتن اینکه فوقالعاده و بینظیر هستی، هم غیرواقعی و هم بیش از اندازه است.
در تشویق همیشه تنوع به خرج دهید. اگر همیشه به یک شکل کودک را تشویق کنید، دچار دردسر میشوید. گاهی او را در آغوش بگیرید و ببوسید. گاهی او را با کلام خود تشویق کنید، گاهی برای او جایزه بخرید، گاهی برای تشویق او را به پارک و یا میهمانی ببرید، گاهی برای او خوراکی بخرید، گاهی یک امکانی را در اختیار او بگذارید و گاهی با او بازی کنید. اگر در تشویق تنوع داشته باشید، کودکتان وابسته نمیشود. دقت کنید که اگر همیشه برای تشویق، برایش خوراکی بخرید شکمو میشود، اگر همیشه اسباببازی برایش بخرید پرتوقع میشود، اگر همیشه او را به گردش ببرید او به اصطلاح دَدَری میشود و مدام از شما میخواهد که بیرون برود. متأسفانه بسیاری از والدین صرفاً روی یک نوع تشویق تمرکز میکنند و این اثر تشویق را خنثی میکند خصوصاً مراقب باشید این تمرکز تشویق روی “پول” استوار نباشد. از آنجا که والدین دقت کافی و یا حوصله لازم را ندارند معمولاً سعی میکنند پاداشها و تشویق مالی باشد و این فرزند را متوقع میسازد.
در تشویق کردن مراقب باشید که کمتر وعده بدهید که اگر چنین نکنی و چنان کنی، فلان کار را برایت انجام میدهم. مثلاً اگر غذایت را بخوری، پارک میبرمت، اگر در میهمانی مؤدب و آرام باشی، برایت بستنی میخرم و اسباببازیات را به دختر خالهات بدهی فردا برایت عروسک میخرم. تشویق و پاداش اگر با وعده و وعید توأم باشد کودک کاسب میشود. میگویند پدری به کودکش گفت اگر دستهایت را بشویی ۲۰۰تومان بهت میدم. اگر دست و پاهایت را با هم بشویی ۴۰۰ تومان بهت میدهم. کودک گفت: بابا اگر حمام برم چقدر میدهی؟ تا آنجا که امکان دارد مراقب باشید به کودک وعده پاداش ندهید. بلکه گاهی اگر کار مثبتی کرد او را تشویق کنید و پاداش بدهید و باز یادتان باشد که این پاداشها، صرفاً نباید مالی باشد.
توجه داشته باشید که هدف ما از تشویق کردن این است که یک رفتار خوب در کودک ما تداوم و توسعه یابد. در واقع تشویق، حکم تقویت کننده رفتار را دارد. هرچه فاصله بین عمل خوب و تشویق و پاداش کمتر باشد، این رفتار بیشتر تقویت میشود و تشویق مؤثرتر است و هرچه فاصله بیشتر شود، دیگر آن پاداش، چندان تقویت کننده نیست. کودک شما امروز در میهمانی بسیار رفتار خوب و مؤدبانهای داشت، وقتی از خانه برگشتید بلافاصله اظهار رضایت کنید و به پاداش این کار خوب، نیم ساعت با او بهطور جدی بازی کنید، هرچه زودتر، بهتر. اما اگر کودکتان امروز در کارهای خانه به شما کمک کرد و شما یک ماه بعد برای او یک وسیله مورد علاقهاش را بخرید این چندان مؤثر نیست. هرچند تأکید کنید که این پاداش آن کار شماست، باز هم اثر چندانی ندارد.
مراقب باشید هیچوقت کودک را در مقام مقایسه با کودکان دیگر تشویق نکنید. مثلاً هرگز نگویید آفرین از همه بچههای فامیل مؤدبتر هستی، از همه همکلاسیهایت نمره بهتری گرفتی، آفرین از خواهرت مسئولیتپذیرتر هستی. چنین صحبتهایی، کودک را مدام در مقام مقایسه ذهنی قرار میدهد و روحیه برتریطلبی بیمارگونهای به او میدهد که در نهایت باعث غرور او میشود. اگر هم میخواهید کودک را در مقایسه قرار دهید او را با گذشته خود مقایسه کنید و تشویق کنید. مثلاً بگوئید آفرین، نسبت به ماه قبل، در درس خواندن جدیتر شدهای، نبست به گذشته، رفتارهای بسیار عاقلانهتری داری و معلومه دیگه بزرگ شدی.
حتماً باید برای کودک روشن کنید چه رفتارهایی برای شما مطلوب و ارزشمند است و باعث خوشحالی و رضایت شما میشود و چه رفتاری را تشویق میکنید. گفتن این جمله که آفرین امروز خیلی دختر خوبی بودی، به هیچ عنوان فایدهای ندارد و باعث تقویت رفتار خوب او نمیشود. باید خیلی دقیق و مشخص بگویید که من امروز خیلی از شما راضی هستم، چون دیدم در میهمانی با اینکه خیلی دوست داشتی چند تا شیرینی برداری و بخوری، ولی به یک شیرینی قناعت کردی. یا بگویید آفرین امروز با اینکه تا دیروقت مدرسه بودی و خسته بودی، تا آمدی بلافاصله لباسهایت را عوض کردی و به جالباسی آویزان کردی. هرچه دقیقتر و مشخصتر بگوئید چه رفتاری را تشویق میکنید، کار بهتر پیش میرود.
ممکن است شما دو فرزند داشته باشید که این لحظه، یکی از آنها رفتار بسیار خوب و در خور تحسینی انجام داده است که میخواهید او را تشویق کنید. مراقب باشید حالا که نگاه دقیق فرزند دیگرتان هم به شماست، در تشویق اعتدال را رعایت کنید. برخی والدین برای آنکه فرزند دیگرشان را به کار خوب ترغیب کنند، از فرزند اول خود به طور ویژه و فوقالعادهای، تجلیل میکنند و او را به شدت مورد تشویق قرار میدهند. چنین رفتاری نه تنها فرزند دوم شما را به کار خوب تحریک نمیکند بلکه زمینهساز حسادت میشود؛ بنابراین یادتان باشد که همیشه در جمع معتدل تشویق کنید و در خلوت به طور ویژه تحسین کنید. البته مراقب باشید به خاطر اینکه کودک دوم شما حسود نشود تشویق در جمع را کلاً رها نکنید. برای اینکه بهر حال بین رفتار خوب و بد، تفاوتی معلوم شده باشد حتماً رفتار خوب کودکتان را در حضور همه فرزندان تشویق کنید، اما این تشویق معتدل باشد. اما به محض اینکه با کودکتان خلوتی داشتید و تنها بودید از او به طور ویژه تشکر کنید.
اما نکته بسیار مهم و آخر اینکه مراقب باشید، تشویق خودش زمینه ساز یک خطا وانحراف جدی نشود. متأسفانه برخی از والدین برای آنکه فرزندشان، فلان کار خوب را انجام دهد، پاداشهای خطرناکی میدهند که بسیار ویرانگر است. این نوع تشویق متأسفانه دربارهی فرزندان بزرگتر شیوع بیشتری دارد. پدر و مادر برای تشویق فرزند خود برای او وسیلهای خوب میخرند و یا به او یک آزادی عمل عجیب میدهند و اینها معمولاً هم با وعدههای محکم توأم میشود. اگر دانشگاه قبول بشی میتوانی شبها تا دیروقت بیرون باشی، با دوستانت مسافرت بروی، با جنس مخالف ارتباط داشته باشی همیشه با خود بگویید آیا پاداشی که میدهم، این وسیلهای که میخرم، این آزادی عملی که میدهم، خودش تباهی و ویرانی بدنبال ندارد.
برخی از والدین، بر این باورند که بدون تنبیه، هیچ گونه تـربیتی امکان پذیر نیست. درحالیکه امروزه برای کمتر کسی این امر پوشیده مانده اسـت که اعمال قدرت از طـریق تـنبیه، به خصوص اگر تکرار شود، کودک را دچار عارضههای روحی – روانی میکند.
۱. رفتار نامطلوب موقتا پسزده شود. این رفتار پس از تضعیف عامل تنبیهی، مجددا ظاهر میشود.
۲. نسبت به شـخص تنبیهکننده (حتی اگر تنبیه شونده بداند که تنبیه به خیر و صلاح اوست). احساس انزجار ایجاد شود. تنبیه بدنی بچه را کینهتوز میکند. اگر با کودک برخلاف میل و خواستهی او رفتار شود، کودک هـم از کـسی که به او ضربه وارد کرده است کینه به دل میگیرد و هرگز آن را فراموش نمیکند.
۳. تنبیه یک عمل مسری است. کسانی که شاهد تنبیه شدن افراد به وسیلهی دیگران هستند، در زمـانها و مـکانهای دیگر، به تنبیه دیگران اقدام میکند. این تأثیر گذاری نه تنها از طریق مشاهدهی رفتار فرد، بلکه از طریق مشاهدهی برنامههای خشونت آمیز تلویزیونی هم رخ میدهد.
۴. تنبیه بدنی بچهها را پرخاشگر میکند. یـکی از سـاز و کارهای دفاعی کودکان و حتی افراد بالغ در برابر حوادث، پرخاشگری است. هرچه والدین پرخاشگرتر باشند، کودکان نیز به همان اندازه به پرخاشگری تمایل پیدا میکنند. پرخاشگری در کودکانی که خانواده یا مـربی سـختگیری دارنـد، بیش از دیگران است.
۵. فرد تـنبیه شـده مـمکن است برای احتراز از تنبیه، به رفتاری که به دنبال آن میآید، نپردازد. اما رفتارهای دیگری مانند تصعید یا پالایش، جا به جـایی، هـمانند سـازی، فرافکنی و دلیل تراشی را جایگزین آن کند.
۶. ممکن است شـخص تـنبیه شده به تنبیهکننده حملهور شود، مثلا در زمان نوجوانی به پدر و مادری که در زمان کودکی او را تنبیه کردهاند، حمله کند و در برابر آنـان بـایستد. اغـلب دانشآموزانی که تنبیه شدهاند، به تخریب اموال آموزشگاه یا مـزاحمت برای معلمان و اولیای مدرسه را میپردازند.
۷. تنبیه سبب تنفر و بیزاری از مدرسه و تعمیم آن به سایر مراکز آموزشی میشود.
۸. تـنبیه بـدنی کـودک را بیاراده و نسبت به اطرافیان بیتفاوت میکند. انسان بیاراده هم هرگز نـمیتواند نـقش مؤثری ایفا کند. تنبیه بدنی کودک را وادار به سر فرود آوردن در مقابل زور میکند. چنین کودکی بعدها به کـارهای سـاده و بـدون مسؤولیت تن در میدهد.
۹. گاهی تنبیه به جای از بین بردن عادات ناپسند، بـاعث تـشدید آن ها میشود. مثلا وقتی کودک به دلیل عادتهای عصبی تنبیه میشود، اضطراب بیشتری پیدا مـیکند.
۱۰. بـعضی از دانـشآموزان برای جلب توجه سایر دوستان، از تنبیه لذت میبرند؛ بنابراین تنبیه در مورد آنها اثر عـکس دارد.
۱۱. مـمکن است تنبیه رفتار را ضعیف کند؛ ولی عواطف منفی مانند نگرانی و نفرت و ترس را افزایش دهـد. تـنبیه مـوجب افسردگی بعضی بچهها میشود و سبب میشود آن ها در تنهایی یا با اضطراب و نگرانی زندگی کـنند. کـودکی که فکر میکند دیگران او را دوست ندارند، احساس بیارزش بودن میکند. اگر این احـساس کـمبود ادامـه پیدا کند، به افسردگی مزمن منجر میشود. کودکان زود رنجتر و حساستر از بزرگسالان هستند و اگرچه به دلیـل وجـود کوچکترین مسألهای با هم گلاویز میشوند، خیلی زود باهم آشتی میکنند. ولی انتظار ندارند کـه بـزرگترها بـه آنها صدمهای وارد کنند. پس استفاده از روشهای درست تنبیه و تشویق کودکان را جدی بگیرید.
شاید این مهمترین چیزی باشد که باید هنگام تنبیه کودک به خاطر بسپارید. اگر قوانین همیشه در حال تغییر باشند، فرزند شما نمیتواند قوانین را بیاموزد. ثبات تربیتی هم برای واداشتن فرزند شما به رفتار درست کمک میکند و هم برای اینکه کودک شما یاد بگیرد که کدام نوع رفتار قابل قبول و کدام رفتار غیر قابل قبول است. تنبیه ناهماهنگ و بی ثبات کودک، به او میآموزد که گاهی اوقات (یا همیشه) بد رفتار کردن اشکالی ندارد.
از قوانین یکسانی برای تنبیه فرزندتان برای هر بار بدرفتاری استفاده کنید. کودک شما باید قوانین تربیتی را بفهمد و همچنین مجازاتی که برای زیر پا گذاشتن قوانین با آن روبرو میشود را باید دقیقا بداند. قوانین یا تنبیههایی که برای بد رفتاری کودک خود تعیین میکنید بدون دلیل تغییر ندهید. اگر فرزند شما مکرراً یک قانون را زیر پا گذاشت، با او در مورد اینکه چرا پیروی از آن قانون مهم است صحبت کنید. میتوانید بگویید: “خانه جای دویدن نیست، زیرا باعث میشود که به وسایل خانه آسیب وارد شود. ”
رفتار بد فرزندتان را هر زمان که کار بدی را انجام میدهند به آنها یادآوری کنید. در صورت لزوم، برای آن کار اشتباه تنبیه تعیین کنید. رفتار بد را در زمانی که ناخوشایند است نادیده نگیرید. رفتاری را که از فرزندتان انتظار دارید، یادآوری کنید. زمانی که فرزندتان کار درستی انجام میدهد، از او تمجید کنید. مثلا بگویید، کار خوبی کردی که بدون اینکه من گوشزد کنم، وسایلت را جمع کردی!
از همان ابتدا یک تنبیه معقولانه تعیین کنید، سپس به آن پایبند باشید. تنبیه سختی را وضع نکنید که برای اجرای آن مشکل داشته باشید و مجبور شوید تنبیه ساده تری را انتخاب کنید. اجازه ندهید کودک شما با اشک یا مظلوم نمایی از تنبیه خود فرار کند.
انواع مختلف رفتار بد، تنبیههای متفاوتی را میطلبد. رفتار بد کوچک مانند بی احترامی یا تخلفات که برای اولین بار رخ میدهند مستحق یک هشدار واضح هستند. اما باید با رفتارهایی مانند بی احترامی یا رفتار خشونت آمیز قاطعانه برخورد کرد. سعی کنید تنبیههایی منطقی برای کودکانتان در نظر بگیرید. به خاطر داشته باشید که اشتباه کردن جزئی از فرآیند یادگیری فرزندان شماست.
وقتی صحبت از تنبیه مناسب میشود، نظرات والدین متفاوت است. برخی از والدین رویکرد سختگیرانهای را انتخاب میکنند، در حالی که برخی دیگر ملایمتر هستند. یکی از نمونههای تنبیه کودکان که برای همه خانوادهها مناسب است، حذف امتیازات کودک بدرفتار است. به عنوان مثال، اگر نمرات کودک به دلیل انجام ندادن تکالیف افت کرده باشد، زمان بازیهای ویدیویی را محدود کنید تا هنگامی که بتواند نمرات بهتری بگیرد. شما فقط باید امتیازات کودک را به عنوان نوعی تنبیه از او بگیرید، نه اینکه نیازهای اولیه کودک را حذف کنید. به طور موقت کودک را از دیدن دوستانش یا تماشای تلویزیون محروم کنید، اما محروم کردن کودک از خوابیدن، احساس دوست داشتن یا تغذیه کافی، نوعی کودک آزاری است.
حتی والدینی که تنبیه بدنی میکنند معمولاً بین کتک زدن گاه به گاه و کتک زدن عمدی و خشونت آمیز تمایز قائل میشوند. کتک زدن یک کودک تقریباً در سراسر جهان به عنوان نوعی سوء رفتاری شناخته میشود. ارتباط واضحی بین ضرب و شتم در دوران کودکی و افزایش میزان بیماری روانی در بزرگسالی وجود دارد. اشکال خاصی از خشونت میتواند باعث آسیب دائمی به کودک در حال رشد شود.
تربیت فرزندتان با استانداردهای غیر واقعی و تعیین تنبیههای بیش از حد سخت میتواند بر توانایی او برای داشتن زندگی شاد و سالم تأثیر بگذارد. همیشه به یاد داشته باشید که هدف شما به عنوان والدین این است که به فرزندتان کمک کنید تا به نقطهای برسد که بتواند اساساً خودش پدر و مادر شود. نه اینکه او را مجبور کنید تا دقیقاً همانطور که میخواهید زندگی کند. تکنیکهای تنبیه و تشویق کودکان، بسیار حساس هستند. زیرا شانس خود انضباطی را از کودک سلب میکنند. اگر کودکی دائماً به تنبیههای بیش از حد سختگیر واکنش نشان دهد، هرگز یاد نمیگیرد که چگونه خود را کنترل کند.
همانطور که در مقاله بیان شد، تنبیه و تشویق کودکان، هر دو از نیازهای تربیتی کودک هستند. اما بهتر است تا با رویکرد مثبتاندیشانه، به جنبههای مثبت شخصیت کودک توجه بیشتری داشته باشید. همچنین میتوانید برای آشنایی بیشتر با بهترین سبک فرزندپروری جدا از تنبیه و تشویق کودکان، از یک روانشناس خوب کمک بگیرید.
منبع: ذهنآرا