به گزارش مجله خبری نگار/ایران ورزشی: رضا پرکاس سرمربی سابق صنعتنفت آبادان که سالها در فوتبال آلمان حضور داشت، در رابطه با بازیهای تیم ایران در جام جهانی ۲۰۲۲ قطر و حذف زودهنگام تیم آلمان از این رقابتها، صحبتهای جالبی دارد که در ۲ بخش منتشر میشود.
عملکرد تیم ایران در جام جهانی ۲۰۲۲ را چطور ارزیابی میکنید؟ خیلیها انتظار صعود داشتند، اما این اتفاق نیفتاد.
یکسری نکات در مورد تیم ملی بود که بالای ۹۰ درصد بازیکنانی که به جام جهانی ۲۰۲۲ رفتند بیشتر نفراتی بودند که در جام جهانی ۲۰۱۸ هم حضور داشتند. این مسأله چند نکته دارد. یکی اینکه تیم قطعاً باید تجربه بالاتری داشته باشد و باید هماهنگتر بازی کند و در نهایت قویتر از تیم ۲۰۱۸ باشد. در مقابل نشان میدهد ما هیچگونه تغییراتی در ساختار تیم ملی نداشتیم یعنی هیچ بازیکن جوان و جدیدی به تیم اضافه نشده بود.
جوان یا جدید الزاماً نباید بحث سن را داشته باشد مثلاً آلمان فولکروگ را بهعنوان بازیکن جدید در پست تهاجمی میآورد و اصلاً تا به حال بازی در تیم ملی هم نداشته است. مسأله دیگر این است که سن تیم ایران حتی نسبت به همگروهیهایی خودش و حتی کل تیمهای حاضر در جام جهانی بالاتر بود که این نشانه خوبی نبود. موضوع بعدی این است که تیم ملی ایران با ۲ تفکر متفاوت پا به مسابقات جام جهانی گذاشت.
یعنی یکسری بازیهای مقدماتی را با تفکرات سرمربی کروات بود و بعد برگشتیم به خود کارلوس کیروش. کارلوسی که ۸ سال کنار تیم بوده و کلاً بازیکنان او را میشناختند. پس میتوانیم بگوییم تغییرات سرمربی نمیتوانست آنقدر تأثیرگذار باشد، چون بازیکنان حداقل ۷ سال در کنار کیروش کار کردند. مسأله بعد هم این است که تیم ما با آمدن کیروش هیچگونه تغییر تاکتیکی نسبت به قبل نداشت.
این مسأله باعث شد حریفان ایران، تیم را براحتی آنالیز کنند، چون تغییرات بازیکن در حد ۱۰ درصد نداشتیم، تفکر سرمربی و نوع بازی تیم ثابت مانده و کلاً اینکه ایران میآید با حداقل امتیازات میخواهد به دور بعد برود و یک تفکری که در بین کارشناسان و حتی کادرفنی ایران بعضاً عنوان شده که ما آرزو و رویایمان این است که به دور بعد صعود کنیم برای تیمی که ۳ دوره پشت سر هم دارد به جام جهانی میرود نباید رفتن به دور حذفی رؤیا باشد بلکه باید یک هدفگذاری و برنامهریزی باشد. وقتی میدانستیم که چند بازی قبل از پایان مرحله گروهی به جام جهانی رفتیم باید هدفگذاریمان را طوری انجام میدادیم که به دور دوم برویم. باید هدفگذاری باشد، نه اینکه حتماً به هدفمان میرسیم.
آلمان هم قطعاً هیچوقت هدفگذاری نکرده بود که در دور گروهی حذف شود و بدون شک برای فینال هدفگذاری کرده بودند، ولی از گروه هم بالا نمیآیند، اما بدون شک هدفگذاری کرده بودند. در صورتی که در ایران این موضوع اصلاً سندیت نداشته و هیچوقت هدفگذاری نکردیم و بارها و بارها گفته شده که رویای ما یا آرزوی ما صعود به مرحله بعدی است و این عمده مشکل برای آینده فوتبال است که بخواهیم با رؤیا یا آرزو برنامهریزی کنیم. نه اینکه هدف یا یک مقصد خاص داشته باشیم.
اما یکسری مسائل دیگر هم در صعود نکردن ایران تأثیر داشت...
بله، یکسری مسائل جنبی هم در تیم ملی ایران تأثیر گذاشته، اما مسأله بعدی نداشتن تنوع تاکتیکی است که پیشبینی میشد با آمدن کیروش برگردیم به همان دفاع مطلق در زمین خودی و بعد هم گاهاً دل بستن به ضدحملات و حملات سریع و نفرات تکنیکی ما تا بخواهند بازی را در بیاورند.
نمونه مهم هم این است که ما در بازی با عراق و مراکش روی اشتباهات وحشتناک دفاع حریف به گل رسیدیم و این خوب نیست که منتظر اشتباه دفاع حریف باشیم، چون میبینیم در بازیهای جام جهانی و خصوصاً در بازی آخر امکان اشتباه به حداقل رسید و ایران دستش از رسیدن به گل خالی ماند. در مجموع اگر بخواهیم بررسی کنیم تیم ملی ایران نیاز به یک پوستاندازی و تغییرات اساسی در شیوههای تاکتیکی دارد. ما باید تاکتیکهای متنوعی به کار ببریم. با توجه به داشتن بازیکنان تکنیکی باید همه نوع تغییرات تاکتیکی را داشته باشیم. در جام جهانی با توجه به قدرت سرزنی طارمی و آزمون، اما میبینیم به ندرت ارسال از جناحین در برنامه باشد.
در یک مقطعی در بازی با امریکا ما در یک ربع آخر اقدام کردیم آن هم با آمدن جلالی در سمت چپ ایران و یا اینکه امریکا عقب نشسته و بازی را یک بر صفر بردند، شروع میکنیم به ارسالهای بلند که اگر دقت کنید در خود بازی با امریکا سرمربی این تیم بلافاصله دفاع وسطی به اسم زیمرمن را میآورد و در قلب دفاع میگذارد و با ۳ دفاع مرکزی کار میکند. ۳ دفاع بلندقامت و سرزن، چون میداند ایران میخواهد بیمحابا فقط ارسال کند و اگر ارسالها هدفگذاری شده و باکیفیت باشد از جناحین بسیار خطرناک است، اما میبینیم که ارسالهای زودهنگام این آمادگی را به دفاع حریف میدهد که ضربهها را براحتی دفع کنند؛ بنابراین ایران باتوجه به نفراتی که دارد الان هم میتواند با توجه به بازیکنان خوب و باکیفیتی که در لیگ داریم پوستاندازی کند.
بهترین زمان است که بخواهیم تغییرات اساسی بدهیم. البته نه اینکه به یکباره تیم را جوان کنیم، اما میشود یک تورنمنت آسیایی را فدا کنیم که برای جام جهانی ۲۰۲۶ تیم پرقدرتی را به این رقابتها بفرستیم.
البته با توجه به افزایش تیمها در جام جهانی ۲۰۲۶، صعود کردن نباید سخت باشد.
دقیقاً. با توجه به اینکه ۸ سهمیه متعلق به آسیاست، صعود به جام جهانی ۲۰۲۶ بسیار راحتتر شده. ضمن اینکه گروهها ۳ تیمی هستند و ۲ تیم صعود میکنند که با یک برد تیم راحت میتواند بالا برود؛ بنابراین ما باید از الان برنامهریزی کنیم برای صعود به دور حذفی که راحتتر شده.
اما باید برای مراحل بالاتر یعنی یک شانزدهم و یک هشتم برنامهریزی کنیم. در نهایت این که ما این توانایی را داریم، اما به شرط اینکه طراحی و برنامهریزی شود؛ بنابراین عمده مشکل ایران عدم تاکتیکپذیری تیم، نداشتن تاکتیکهای متنوع، مشخص بودن سیستم بازی برای حریفان و تفکرات تکراری کیروش بود، بازیکنانی هم که تجربه جامهای جهانی گذشته را داشتند تأثیری در این جام نداشتند و مهمتر از همه اینکه تیم پا به سن گذاشته بود و سرمربی این شجاعت را نداشت که بخواهد یک نگاه جدید به تیم وارد کند و فرصت براحتی از دست رفت.