به گزارش مجله خبری نگار،ممکن است متوجه آن نشوید، اما هر بار که خاطرهای را به یاد میآورید، مانند اولین باری که دوچرخهسواری کردید یا وارد مقطع دبیرستان شدید، مغز شما کمی حافظه را برای آن رویداد، تغییر میدهد.
و به نقل از وب سایت رسمی دانشگاه بوستون آمریکا، عصب شناس دانشگاه بوستون میگوید: ما ناخواسته فیلترهایی را برای تجربیات گذشته خود اعمال میکنیم، به صورتی که گاهی این اطلاعات به روز میشوند یا همان چیزی را که میخواهیم به یاد میآوریم و بقیه مطالب را نادیده میگیریم.
رامیرز، استادیار علوم روانشناسی و مغز کالج هنر و علوم این دانشگاه میگوید: حافظه کمتر از یک فیلم ضبط شده از گذشته است و قابلیت بازسازی بیشتری را دارد. این ماهیت انعطاف پذیری در حافظه را، میتوان هم به عنوان موهبتی در نظر گرفت و هم یک نقص، اگر جزئیات نادرست را به خاطر بسپاریم مشکلاتی خواهیم داشت، اما خوب است که مغز ما توانایی طبیعی شکل دادن و به روز رسانی خاطرات را داشته باشد تا آنها را کم قدرت کند، به خصوص اگر چیزی ترسناک یا آسیب زا باشد.
وی، امیدوار است که راههای جدیدی برای درمان اختلالات مرتبط با حافظه کشف کند.
بنابراین، اگر بتوانیم از ماهیت انعطاف پذیر خاطراتمان به نفع خود به عنوان راهی برای درمان اختلالات سلامت روان مانند افسردگی و اختلال استرس استفاده کنیم، چه؟ این دقیقاً همان کاری است که رامیرز و تیم تحقیقاتی او در حال انجام آن هستند و پس از سالها مطالعه حافظه روی موشها، آنها نه تنها متوجه شدند که مغز در کجا حافظههای مثبت و منفی را ذخیره میکند، بلکه چگونه میتوان با تحریک مصنوعی خاطرات شادتر، میزان خاطرات منفی را کاهش داد.
ایده میلیون دلاری ما این است که اگر راه حلی برای برخی از این اختلالات روانی از قبل در مغز وجود داشته باشد و اگر حافظه یکی از راههای رسیدن به آنجا باشد، نتیجه بهتر خواهد شد.
در دو مقاله جدید رامیرز و تیمش، قدرت خاطرات عاطفی ما نشان داده میشوند و اینکه چگونه تجربیات ما و روشی که آنها را پردازش میکنیم، ردپای فیزیکی واقعی بر روی مغز باقی میگذارند.
یکی از مهمترین گامها در استفاده از حافظه برای درمان اختلالات مرتبط با حافظه، درک مکانهایی است که خاطرات مثبت و منفی را در مغز نگه میدارند و همچنین نحوه تشخیص این دو است. خاطرات در تمام نواحی مختلف مغز ذخیره میشوند و خود خاطرات فردی به صورت شبکهای از سلولها به نام انگرام وجود دارند.
رامیرز، نویسنده اصلی مقالهای در این مورد، تفاوتهای مولکولی و ژنتیکی کلیدی بین خاطرات مثبت و منفی را ترسیم کرده و دریافته اند که این دو واقعاً بهطور قابل توجهی متمایز هستند. در سطوح متعدد به نظر میرسد که خاطرات عاطفی، مانند یک خاطره مثبت یا منفی، از نظر فیزیکی از انواع دیگر سلولهای مغز و حتی از یکدیگر هم، متمایز هستند.
رامیرز، که یکی از اعضای مرکز علوم اعصاب سیستمهای دانشگاه بوستون هم هست، میگوید: این بسیار شگفت انگیز است، زیرا نشان میدهد که این خاطرات مثبت و منفی دارای ویژگیهای مستقل و جداگانهای در مغز هستند.
محققان این مطالعه دریافتند که سلولهای حافظه مثبت و منفی تقریباً از هر لحاظ با یکدیگر متفاوت هستند، آنها عمدتاً در مناطق مختلف هیپوکامپ مغز ذخیره میشوند، با استفاده از مسیرهای مختلف با سلولهای دیگر ارتباط برقرار میکنند و ماشینهای مولکولی در هر دو نوع به نظر میرسد سلولهای متمایزی هستند.
دیدن و برچسب گذاری خاطرات مثبت و منفی تنها با استفاده از یک ابزار پیشرفته علوم اعصاب به نام اپتوژنتیک امکان پذیر است. این روشی برای فریب گیرندههای سلولهای مغزی است تا به نور پاسخ دهند. محققان یک نور لیزر بیضرر را به مغز میتابانند تا سلولهایی را روشن کنند که گیرندهای به آنها داده شده است که به نور پاسخ میدهند. آنها همچنین میتوانند با قرار دادن یک پروتئین فلورسنت که توسط نور تحریک میشود، خاطرات مثبت و منفی را رنگ کنند، به طوری که شبکههای سلولی حافظه مثبت، به عنوان مثال، سبز میدرخشند و شبکههای سلولی خاطرات منفی قرمز یا آبی میدرخشند.
قبل از اینکه محققان به یک خاطره در موش برچسب بزنند، ابتدا باید حافظه را بسازند. برای انجام این کار، آنها جوندگان را در معرض یک تجربه خوب یا ناخوشایند قرار میدهند، یک تجربه مثبت میتواند خوردن پنیر خوشمزه یا معاشرت با موشهای دیگر باشد. یک تجربه منفی میتواند دریافت یک شوک الکتریکی خفیف، اما غافلگیر کننده به پاها باشد. هنگامی که یک حافظه جدید شکل میگیرد، دانشمندان میتوانند شبکهای از سلولها را پیدا کنند که آن تجربه را حفظ کرده اند و آنها را به رنگ خاصی بدرخشند. محققان از موشها خواستند یک تجربه منفی را به خاطر بیاورند و در طول یادآوری حافظه ترس، آنها به طور مصنوعی گروهی از سلولهای حافظه مثبت را دوباره فعال کردند. بر اساس این مقاله، حافظه مثبت، حافظه ترس را به روز کرد و پاسخ ترس را در آن زمان و مدتها پس از فعال شدن حافظه کاهش داد که نشان میدهد میتوان بهطور مصنوعی خاطرات گذشته را دستکاری کرد.
فعال کردن یک حافظه مثبت قویترین راه برای به روز رسانی یک حافظه منفی بود.
استفانی گرلا، نویسنده اصلی مقاله و عضو سابق فوق دکترا در آزمایشگاه رامیرز، میگوید: اگر سلولهای زیادی را تحریک کنید که لزوماً به هیچ نوع حافظه مرتبط نیستند، میتواند باعث ایجاد تداخل کافی برای مختل کردن حافظه ترس شود. آزمایشگاه مکانیزمهای عصبی تعدیلکننده در دانشگاه لویولا.
گرلا میگوید: فعالسازی مصنوعی خاطرات در انسان امکانپذیر نیست، اما طبق یافتهها میتواند به تنظیمات بالینی ترجمه شود. او میگوید:، چون میتوانید از آن شخص بپرسید: آیا میتوانی چیز منفی را به خاطر بسپاری، آیا میتوانی چیز مثبتی را به خاطر بیاوری؟ و سؤالاتی که نمیتوان از موش پرسید.
وی میگوید: ما میدانیم که خاطرات انعطاف پذیر هستند. یکی از چیزهایی که در این مقاله یافتیم این بود که زمان تحریک واقعاً حیاتی بود. به عنوان مثال، یک مطالعه در سال ۲۰۲۱ نشان داد که دوزهای کنترل شده دارو به تسکین برخی از علائم شدید بیماریهای روانی کمک میکند.
رامیرز میگوید: موضوع در اینجا استفاده از جنبههای پاداش و مثبت بودن برای بازنویسی مولفههای منفی گذشته ما است. این شبیه به کاری است که ما در جوندگان انجام میدهیم، به جز در انسان - ما به طور مصنوعی خاطرات مثبت را در جوندگان فعال کردیم، و در انسان ها، کاری که آنها انجام دادند این بود که به آنها دوزهای کمی از داروها تزریق شد تا ببینند آیا این میتواند برای بازنویسی برخی از موارد کافی باشد یا خیر.
در حال حاضر، رامیرز از این که چگونه این تحقیق میتواند مرزهای علوم اعصاب را توسعه دهد، هیجان زده است، و امیدوار است که محققان با ایدههای خارج از آزمایشگاه بیشتری آزمایش کنند که میتواند پزشکی را در آینده متحول کند. او میگوید. ما چیزهایی میخواهیم که بسیار مؤثرتر از گزینههای درمانی موجود در حال حاضر باشد.