به گزارش مجله خبری نگار/خراسان-حامد رحیمپور: تنش میان روسیه و غرب در بالاترین حد خود پس از فروپاشی شوروی سابق رسیده است و تقریباً درهای دیپلماسی برای حل اختلافات فزاینده دو طرف مسدود شده اند. درحالی که غربیها تلاش میکنند تا روسیه را در جهان منزوی کنند، اما مقامات کرملین هم برنامههای جدیدی را در جهان متشنج کنونی در دستور کار قرار دادهاند تا بتوانند نقشههای غرب علیه خود را خنثی کنند.
در چنین شرایطی نشانههای ناامیدی اروپا از تغییر وضعیت جنگ در اوکراین بروز یافته است. امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه که البته از ابتدای جنگ در اوکراین به دنبال پیدا کردن راهی برای توقف آن بود، این بار با صراحت بیشتری در کنفرانسی در رم گفت: «احتمال صلح در اوکراین وجود دارد و در آینده یک قرارداد صلح میتواند با طرف دیگر (روسیه) منعقد شود.»
او در ادامه به نوعی پاسخ منتقدان خود را داد و گفت که پایان جنگ به معنای آن نیست که هرکس پیروز شود، قدرتمند است! اما چه شده که ماکرون هشت ماه پس از جنگ اوکراین این گونه سخن میگوید؟ واقعیت این است آن چیزی که برای اروپاییها قابل پیش بینی نبود، واکنش سخت و غیرمنتظره مسکو به تحریمها و اقدامات تقابلی اروپا بود. البته که در بلند مدت تحریم اقتصادی و انرژی در دنیای امروز راه حل نیست. اروپا منابع گاز و انرژی مورد نیازش را پیدا میکند و سرش بی کلاه نمیماند. روسیه هم در دنیای تشنه انرژی به خصوص انرژی پاکتر گاز بازارهای صادراتی اش را جایگزین میکند، اما ذخیره کردن انرژی به خصوص در اروپای فاقد انرژی صرفا با هدف پاسخگویی به تغییرات فصلی مصرف است و نه یک ذخیره استراتژیک، آن هم با اعمال تحریم و انسداد ناگهانی از سوی یک منبع بزرگ که دههها بیش از ۴۰ درصد انرژی قاره را به قیمت پایین تامین میکرد و به برخیها به فراخور، حتی مجانی یا با تخفیفهای بزرگ ارائه میداد.
حالا این تخفیف و انرژی مفت نصیب رقبایشان چین و هند و دیگران شده است. اکنون جایگزین گاز روسیه برای اروپا به خصوص آلمان و فرانسه به قیمت بسیار گرانی تمام میشود. آلمان به عنوان موتور اقتصادی اروپا، دههها حتی در اوج جنگ سرد انرژی ارزان نزدیک به مفت از روسیه وارد میکرد و اقتصادش را رونق میداد، اما حالا باید گاز مایع گران را به چهار برابر قیمت از آن سوی آمریکا با کشتیهای بزرگ و مجهز با هزینه بالا وارد کند افزون بر این که تاسیسات سنگین برای ذخیره سازی و جایگزینیهای فنی و... بسازد. صرفه جویی مصرف و تعطیل شدن بسیاری از کارخانجات مصرف کننده به خصوص فولاد برای اروپا و آلمان نیز بسیار سنگین تمام شده است.
در واقع این وضعیت ناگهانی و عجلهای به اقتصادشان صدمه سنگینی زده، طبقات متوسط دچار فشار شده و عوارض سیاسی و اجتماعی به جا گذاشته و میگذارد. وقتی صدراعظم مغرور آلمان بلند میشود و میرود ریاض خدمت بن سلمان و بن زاید و از این دیکتاتورها گاز درخواست میکند و تازه همین افراد نیز ناز و کرشمه میکنند و در اوپک پلاس قیمت نفت و بنزین را بالا میبرند و... نشان میدهد سعودی و امارات نیز از جابه جایی در سطح قدرتها در جهان آگاه شده و درک کرده اند که غرب به هیچ عنوان با ۱۰ سال پیش خود قابل قیاس نیست یا حداقل در شرایط فعلی قدرت مانور بالایی ندارد و به همین دلیل در تلاش است تا خود را از زیر یوغ این کشورها رهایی بخشد. در مجموع، تعطیلی خط لوله انتقال گاز روسیه به اروپا (نورد استریم۱) برای مدتی نامعلوم، فرا رسیدن فصول سرد و خشم عمومی از سیاستهای اروپا و آمریکا و نزدیک بودن انتخابات میان دورهای کنگره از جمله دلایلی بوده اند که زمزمههای پایین کشیدن فتیله جنگ را در غرب بلندتر کرده اند.
هر چند اتحادیه اروپا اکنون هشتمین بسته تحریمی را نیز علیه روسیه تصویب کرده و به اجرا گذاشته، اما مسکو نیز بیکار ننشسته و همان طور که اشاره شد واکنشهای موثر و البته سختی به اقدامات اروپا از خود نشان داده است. با توجه به خرابکاری اخیر در خطوط لوله گازی نورد استریم که به گفته مقامات کرملین کار آمریکا بوده، اکنون چشم اندازی برای از سرگیری صادرات گاز به اروپا نیز وجود ندارد. ضمن این که چشم انداز اقتصادی اروپا ناامید کننده شده است. صندوق بین المللی پول با توجه به رشد اقتصادی ضعیف و تورم بسیار بالا در کشورهای اروپایی و همچنین خطر کمبود انرژی که میتواند وضعیت را بدتر کند، درباره سلامت اقتصادهای اروپایی در سال کنونی و سال آینده میلادی ابراز بدبینی کرد.
همزمان در یک اتفاق نسبتا بی سابقه، بیش از ۱۸ کشور اروپایی تورم دو رقمی را تجربه میکنند. در چنین وضعیتی بسیاری معتقدند که بخش عمدهای از کشورهای اروپایی با توجه به مشکلات عدیده و غیرقابل پیش بینی که در آن گرفتار شده و هر روز تشدید میشود، اکنون به دنبال اجرای سناریوی محترمانه برای پایان جنگ در اوکراین هستند تا هر دو طرف درگیری از آن راضی خارج شوند. چیزی که البته با توجه به شرایط نه چندان مناسب روسها در میدان نبرد از سوی مسکو نیز با استقبال مواجه خواهد شد. بر اساس این معادله جدید میتوان گفت به زودی احتمال این که روشهای دیگر از جمله مذاکره جدی برای پایان درگیری در اوکراین همچنان که ماکرون نیز آن را مطرح کرده است بر روشهای میدانی ونظامی غلبه میکند، محتملتر میشود.