به گزارش مجله خبری نگار/ایران: مدتی قبل، پایگاه خبری اینسایدر فاش کرده بود که دولت عربستان سعودی با پرداخت پول به چهرههای معروف و پرطرفدار اینستاگرام از آنان برای پیشبرد پروژههای رسانهای خود کمک گرفته است. اینفلوئنسرهای مشهور جهان بابت هر پست یا استوری که میگذارند مبالغ هنگفتی دریافت میکنند. تفاوتی نمیکند که این استوریها در ظاهر انساندوستانه به نظر برسد یا اینکه تبلیغ کالای کمپانیهای تجاری باشد؛ آنها در حقیقت به نوعی با همه چیز معامله میکنند.
بنابر برخی گزارشها بخشی از اینفلوئنسرهای خارجی که در آشوبهای اخیر از اغتشاشگران حمایت کردهاند یا علیه ایران مطالبی سیاسی در قالب پست یا استوری منتشر کردهاند، در ازای آن مبالغ هنگفتی از برخی نهادهای مداخلهگر بینالمللی همچون سنتکام، رسانههای وابسته به خاندان سعودی و جریانهای آشوبطلب و سلطنتطلب داخلی دریافت کردهاند. بخشهایی از جامعه بهدلیل نگاه خوشبینانهای که دارند، تصور میکنند که این افراد دغدغههای انساندوستانه دارند غافل از اینکه آنچه منتشر میشود، تنها یک معامله تجاری با سود کلان است و بس. یک اینفلوئنسر معمولاً مخاطبان زیادی دارد که بهطور دائم با او در تعامل هستند بنابراین رسیدن به اینفلوئنسر یعنی دستیابی به مخاطبان او.
واژه اینفلوئنسر (influencer) در لغت به معنی «تأثیرگذار» است، اما در دنیای شبکههای اجتماعی به کسانی گفته میشود که در یک یا چند شبکه اجتماعی شناخته شده باشند. اینفلوئنسرها در حقیقت سلبریتیهای شبکههای اجتماعی هستند. هرکس بتواند روی تصمیم و رفتار فرد دیگری تأثیر بگذارد، اینفلوئنسر محسوب میشود. با گسترش اینترنت و افزایش ضریب نفوذ آن، اکنون بسیاری جوامع تحت تأثیر رسانههای اجتماعی هستند.
رسانههای اجتماعی نهتنها در کمپینهای سیاسی و انتخابات، بلکه بر ذهنیت سیاسی عمومی جامعه نیز نقش اساسی دارند. آنها با ارائه اطلاعات به مردم بر ادراک عمومی و تصمیمات و اولویتهای مردم تأثیر میگذارند. رسانههای اجتماعی همچنین به مردم اجازه میدهند تا بسرعت در مورد مسائل مطلع شوند. با افزایش این رسانهها، مردم در معرض باورها، ارزشها و عقاید افراد مختلف قرار میگیرند.
این مواجهه مردم را به طور ناخودآگاه به سمت تطبیق با باورها و آرمانهای سیاسی سوق میدهد؛ بنابراین رسانه نقش بزرگی در بحرانآفرینی و جهتدهی سیاسی ایفا میکند. نوشتار حاضر با تأکید بر نقشآفرینی اینفلوئنسرها در شبکههای اجتماعی، سعی دارد به انگیزهها و اهداف پشت پرده کنشگری سیاسی و اجتماعی این دسته بپردازد. اینفلوئنسرها ابزاری مؤثر برای پیادهسازی اهداف و سناریوهای مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... هستند و نقش عمدهای برای همراه کردن بخش عمدهای از مردم با موضوع دیکته شده دارند. آنها میتوانند قاعده بازی را تعیین کنند و در خدمت مقاصد سیاسی قرار بگیرند. استفاده از آنها برای نهادینه شدن انگارهها در اذهان عمومی جامعه و جهان است.
با توجه به اینکه اینفلوئنسرهای غیرسیاسی مخاطبهای متنوعتری را پوشش میدهند، استفاده از آنها برای اهداف سیاسی را میتوان بهعنوان یک استراتژی تلقی کرد. این استراتژی به منزله بازاریابی سیاسی عمل میکند، زیرا آنچه ارائه میدهند تصویری مهندسی شده از هدف مورد نظر در برابر افکار عمومی جهت غلبه بر آن است. آنها بهصورت تصاعدی کاری را انجام میدهند که خبرگزاریها و سرویسهای خبری نمیتوانند در قالب خود آن را انجام دهند، زیرا شبکههای اجتماعی نفوذ بیشتری در زندگی افراد داشته و موجب شده که آنها همواره در معرض عموم بوده، در دسترستر و سهلالوصول باشند. تولید محتوا با مفاهیمی که بهصورت موج و خارج از چهارچوب موضوعات عمومی اینفلوئنسرها توسط آنها ارائه میشود، حساسیت موضوع را در مخاطب ایجاد کرده و فرایند القای محتوای جعل و ساختگی را آسان میکند.
به کارگیری اینفلوئنسرهای بینالمللی که دارای مخاطب جهانی هستند تأثیر این هدفگذاری را بیشتر کرده و مزایای بیشتری به آن اضافه میکند، زیرا آنها قابلیت به چالش کشیدن موضوع در دیگر ملیتها را دارا هستند.
اینفلوئنسرهای سیاسی بهرغم نامی که دارند در رهبری و جریانسازی سیاسی به اندازه اینفلوئنسرهای اجتماعی چندان موفق نخواهند بود، چرا که به طور موضوعی انتخاب شده و دارای مخاطب خاص هستند و هر محتوایی که در معرض دید بگذارند در قالب فکری موجود دیده میشود؛ بنابراین استفاده از اینفلوئنسرهای اجتماعی که دارای مخاطب عام و خاص هستند دارای کارکرد بهتری است.
اینفلوئنسرها میتوانند روزنه پیادهسازی اهداف سیاسی در جامعه باشند و به طور نیابتی از آن، نقش لیدر را برای مردم بازی کنند.
مخاطبان که عموماً غیر سیاسی بوده و دارای فقدان اطلاعات در مورد مسأله هستند وقتی از دریچه اینفلوئنسرها و پیشزمینه مقبولیت آنها با موضوع برخورد کنند، به راحتی آن را میپذیرند. علاوه بر آن، این روشی بلامنازع است، زیرا هنگامی که از آنها خواسته میشود در مورد هدف سیاسی صحبت کنند، دولت یا نهاد سیاسی در استتار کامل قرار گرفته و موضوع از میدان واکنش مخاطب و قضاوت جهتدهی سیاسی دور مانده میشود؛ زیرا بیان مستقیم ممکن است به همان دلایل به راحتی مورد پذیرش قرار نگیرد.
از اینرو با شیوه متقاعدسازی میتوان تصویر مورد نظر را در طیفهای مختلف افکارعمومی قالب کرد. از طرفی اینفلوئنسرها با پشتوانه مخاطب خود و اعتبار خود تلویحاً به سیاستگذار موضوع، اعتبار میبخشند. اینکه طیفهای مختلفی با اینفلوئنسرها در ارتباط هستند و در تمام طبقات جامعه وجود دارند، استفاده از آنها میتواند نه یک قشر خاص بلکه تا حدودی کلیت جامعه را درگیر کند و این امتیاز ویژهای برای جریانسازی سیاسی و تحتتأثیر قرار دادن افکارعمومی است. کثرتگرایی محتوا همواره یکی از مهمترین اقدامات مخاطبان در شبکههای اجتماعی است. از آنجایی که محتوای اینفلوئنسرها همواره مورد اشتراکگذاری بین مردم قرار میگیرد، امکان انشعاب موضوع در همان ساختار وجود دارد که براساس گزاره قبل، این اشتراکگذاری نیز تقریباً در بین گروههای مختلف مردم تأثیرگذار خواهد بود؛ بنابراین با این شیوه، محتوا به راحتی و به طور گسترده در بین جامعه جهانی منتشر میشود.
الگوریتمهای اینستاگرام به گونهای است که هر چه تعداد لایکها و اشتراکگذاریهای یک پست سیاسی بیشتر شود، آن پست جلوتر میرود و افراد بیشتری را جذب میکند و بر آنها تأثیر میگذارد. پس واکنش گرفتن از مخاطبان، یک عامل کلیدی برای اینفلوئنسرهای اینستاگرامی محسوب میشود. طرح سؤال به منظور دریافت پاسخ مخاطبان در قالب کامنتهای بیشمار، طراحی قلاب در محتوا برای درگیر ساختن ذهن مخاطب و واکنش نشان دادن او (اعم از مخالفت یا موافقت) از جمله روشهایی هستند که اینفلوئنسرهای اینستاگرامی حیات خود را در آنها جستوجو میکنند. مضاف بر آن، اشتراکگذاری فرایندی سرعتی است و در کوتاهترین زمان، افراد زیادی در معرض آن قرار میگیرند. این کار، برونسپاری دومینووار و خودجوش انتشار موضوع موردنظر برای پیشبرد مقاصد سیاسی در جهان است که بدون زحمت و نیاز به ایجاد بستری برای به بار نشستن، به جامعه تزریق شده و آن را به اپیدمی تبدیل میکند.
همراه شدن با اینفلوئنسرها در موضوعات سیاسی، میتواند به کاربران کمک کند تا بهتر دیده شوند. فضای رسانههای اجتماعی به دنبال جذب مخاطب و بالا بردن تعداد بینندهها است. در مسیر قرار گرفتن با اینفلوئنسرها و کپیبرداری از آنها، شیوه رسیدن به این خواسته است؛ بنابراین این فرایند برای مخاطب هم مثمرثمر خواهد بود و بستری برای جذب فالوور یا مخاطب را که مهمترین خواسته آنها است، فراهم میکند؛ چراکه موضوعیت جدید، کاربران جدیدتری را دربر خواهد داشت. اینفلوئنسرها امروزه آنچنان از جایگاه تأثیرگذاری برخوردار هستند که مانند سفیر یک برند عمل میکنند. آنها توانایی رهبری افکارعمومی را دارند. یعنی میتوانند موضوعی را برای ایجاد یک روند ملی یا جهانی شروع کنند که باعث ایجاد ترافیک قابلتوجهی از کاربران در برچسبها یا هشتگهایی میشود که برای اندازهگیری نفوذ خود در شبکههای اجتماعی ایجاد میکنند.
تجمعگرایی اینفلوئنسرها باعث همافزایی بیشتر شده و به هدف، اصالت بیشتری میدهد و ذهن پرسشگر را خاموش میسازد. از طرفی، با ایجاد چنین موجی به راحتی میتوان بر افکارعمومی چیره گشت و آن را هدایت کرد. در این استراتژی، اگر حتی اینفلوئنسری بخواهد مخالفت کند و موضع دیگری داشته باشد، برای اینکه موقعیت خود را از دست ندهد عقبنشینی کرده و در بهترین وضعیت جبراً سکوت اختیار میکند.
از طرفی، موقعیت ایجاد شده در مخاطبان میتواند به طور خودجوش الگویی را طراحی کند که در مقابل هر نوع اطلاعات خلاف محتوا، موضع تدافعی داشته باشند.
این استراتژی میتواند هم حس در اکثریت بودن را برای معترضان و اغتشاشگران ایجاد کند و هم حس حمایت جهانی را برای آنها به همراه داشته باشد و آنها را در صحنه حفظ کند. در آشوبهای اخیر، سلبریتیها به دو شکل توانستهاند از این موقعیت منافع خود را به پیش ببرند؛ نخست با انتشار مطالب در ازای دریافت هزینههای کلان؛ دوم، با انتشار مطالب بدون دریافت پول؛ اما سؤال اینجا است که این کار چه مزایایی برای آنها دارد؟ مهمترین مزیت آن کسب وجههای اجتماعی در راستای همراه کردن بیشتر مخاطبان با خود است.
در حقیقت این دسته از سلبریتیها حتی اگر سیاسی هم نباشند و علاقهای به دنبال کردن موضوعات سیاسی نداشته باشند، به این خاطر که نگرانند با سکوت درباره مسائل و عدم همراهی با دنبالکنندگانشان نادیده گرفته شده و طرد شوند، علی رغم میل خود و نداشتن آگاهی سیاسی لازم، اقدام به انتشار مطالبی میکنند تا اتهام را از خود برطرف کنند؛ همه این کارها به این خاطر صورت میگیرد که آنها کسبوکار خود را در خطر میبینند و از این طریق تلاش میکنند از نابودی آن جلوگیری کنند.
در غائله اخیر در کشور، دولتها و رسانههای معاند در لوای این دست اقدامات و با تبلیغاتی کردن آن، به شوراندن بیشتر معترضان روی آورده و حمایت خود را از اغتشاشگران اعلام میکنند. این عمل با خدشهدار کردن احساسات و تحریک عواطف انساندوستانه مردم ملل در برابر یک نسخه جعلی از واقعه صورت میگیرد. آنها در تلاش هستند نه تنها در داخل کشور، بلکه با هدف قرار دادن اذهان ملتها در برابر کشور، آنها را با خود همراه کرده و به تجمیع افکارعمومی در تقابل با جمهوری اسلامی برسند؛ سیاستی که در کارنامه چهل ساله کشور و در مقاطع زمانی متعدد به وضوح دیده میشود. این اقدامات ضمیمه همان پروژه ایرانهراسی در جهان است که سعی میشود با ابزارهای مختلف به خورد افراد داده شود.
آنتونلا روکوزو یکی از مدلهای اهل آرژانتین است که بیشتر از مدل بودنش، به خاطر آنکه همسر فوتبالیست مشهور «لیونل مسی» است، شهرت دارد. روکوزو در روزهای اخیر با انتشار یک استوری اینستاگرامی، بیخبر از اینکه در ایران دقیقاً چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است و آنچه که رخ داده، نه اعتراض که اغتشاش و آشوب بوده، به زعم خود از اعتراضات ایران حمایت کرده است. او در این استوری خود به انگلیسی و فارسی و از زبان اغتشاشگران نوشته بود که صدای ما باشید.
جلینا نورا مشهور به جیجی حدید، یک مدل امریکایی هلندی است. این سوپرمدل امریکایی نیز از دیگر سلبریتیهایی بود که در روزهای اخیر با انتشار استوریهایی از اغتشاشگران در ایران حمایت کرد و علیه جمهوری اسلامی اتهاماتی را وارد نمود. او در حال حاضر ۷۶ میلیون فالوور دارد. خواهر او بلا حدید نیز مدل مشهوری است که در نمایش لباس بسیاری از برندهای مطرح جهان همچون ژیوانشی، شانل، گوچی، الکساندر ووتیه، الکساندر وانگ، فندی، کارولینا هرا، ورساچه و میومیو ظاهر شده است.
بلا حدید نیز با داشتن بیش از ۵۵ میلیون فالوور با نشر استوریهایی علیه ایران و با دروغپراکنی درباره ماجرای مرحومه مهسا امینی از دیگر سلبریتیهایی است که شائبه دریافت پول در ازای نشر این استوریها درباره وی مطرح است.
کایلی جنر شخصیت رسانهای، مدل و بازرگان امریکایی است. گفته میشود کایلی جنر در سال ۲۰۱۸ میلادی برای به اشتراک گذاشتن هر یک پست تبلیغی در اکانت اینستاگرام خود، تا سقف یک میلیون دلار از شرکتهای مختلف گرفته است.
در حال حاضر تعداد فالوورهای جنر، ۳۷۰ میلیون نفر است و میزان درآمد اینستاگرامی کایلی جنر بین ۱.۵ تا ۲ میلیون دلار برای هر پست برآورد شده است. گفته میشود که او یکی از ۱۰ نفری است که در شبکه اجتماعی اینستاگرام بیشترین دنبال کننده را دارد.
کیم کارداشیان مدل، شخصیت تلویزیونی واقعنما، بازرگان و بازیگر اهل امریکا است. کارداشیان در طول سالها حضورش صدها میلیون دنبال کننده در توئیتر و اینستاگرام دارد. عمده شهرت او مربوط به دلیل انتشار محتوای مربوط به مدلینگ با رویکرد نیمه برهنهگرایی است. در روزهای اخیر او مطلبی را در قالب استوری با کاربران فضای مجازی به اشتراک گذاشت که در آن از ایرانیان دعوت به مبارزه کرده بود تا ایران را پس بگیرند! کیم کارداشیان در حال حاضر ۳۳۱ میلیون دنبال کننده در اینستاگرام دارد. خواهر او کورتنی کارداشیان، سلبریتی امریکایی با بیش از ۱۹۸ میلیون دنبالکننده در اینستاگرام هم در روزهای اخیر چند استوری در صفحه اینستاگرامی خود منتشر کرده است که در آنها مطالب سیاسی تندی را علیه نظام جمهوری اسلامی مطرح کرده است. میزان درآمد کارداشیان بین ۱ تا ۱.۵ میلیون دلار برای هرپست برآورد شده است.
«صدف مسائلی» کسی است که به واسطه حرفه و تخصص خود در دنیای مجازی با نام «صدف بیوتی» شناخته شده است. در میان اینفلوئنسرها یا بلاگرهای ایرانی، صدف بیوتی با حدود ماهی ۱۲ میلیارد تومان، در رده اول درآمدزایی اینفلوئنسرهای ایرانی قرار دارد.
او که در حال حاضر ۴ میلیون دنبال کننده در اینستاگرام دارد، در روزهای اخیر با انتشار مطالبی در قالب پست و استوری در صفحه خود از اغتشاشات اخیر حمایت کرده بود. وی پیشتر نیز در مسائلی مانند ساماندهی به فضای مجازی و اتفاقات سیاسی نظیر آن، اقدام به انتشار مطالبی سیاسی نموده بود.
خابی لیم یک شخصیت رسانهای سنگالی-ایتالیایی ۲۲ ساله است که در تیکتاک و اینستاگرام فعالیت دارد. خابی فعالیت خود را در آوریل ۲۰۲۰ در دوران همهگیری کرونا شروع کرد. معروفیت او به خاطر کلیپهایی بود که در صفحه خود منتشر کرد. او در ویدیوهای کوتاه کمدی خود با حالت چهره خاصی که دارد، به افرادی اشاره میکند که بیدلیل کارهای ساده را به شکل پیچیده انجام میدهند. وی در فیسبوک نیز عضو است، شمار دنبالکنندگان حساب تیکتاک او بیش از ۱۴۳ میلیون نفر است و در اینستاگرام نیز بیش از ۸۰ میلیون نفر دنبال کننده دارد. خابی در مصاحبهای به نشریه fortune گفته بود که میتواند تا ۷۵۰ هزار دلار برای هر ویدیویی که در شبکههای اجتماعی میگذارد، درآمد داشته باشد و پیشبینی کرده بود که در سال ۲۰۲۲ حدود ۱۰ میلیون دلار از این طریق درآمد خواهد داشت.