کد مطلب: ۳۴۲۴۷۹
در آستانه سالروز رحلت رسول خدا (ص)، سیره و روش آن حضرت در راستای تقویت ایمان مردم را در گفتگو با آیت ا... سیداحمد حسینی خراسانی، عضو فق‌های شورای نگهبان بررسی کرده‌ایم

به گزارش مجله خبری نگار/خراسان: مصیبت رحلت خاتم‌المرسلین (ص)، با درد و رنج هیچ اتفاق ناگواری قابل قیاس نیست. آن تجلی رحمت الهی، صاحب کرامت‌های اخلاقی و مجاهد بی‌مانند عرصه هدایت و به تعالی رساندن بشر، برای نجات انسان از حضیض گناه و رساندن او به جایگاهی که به آن تعلق دارد، رنج‌ها کشید و غصه‌ها خورد، تا آن‌جا که حق‌تعالی به وی وحی فرمود: «مَا أَنْزَلْنَا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَی*إِلَّا تَذْکِرَةً لِمَنْ یَخْشَی» (طه – آیات ۲ و ۳)؛‌ای رسول ما! قرآن را نازل نکردیم که تو چنین برای هدایت بشریت به سختی و رنج دچار شوی، تو تنها یادآوری کننده هستی.

آن نجات‌بخش و رهنمای بزرگ، چنان انسان‌ها و هدایتشان را دوست می‌داشت که خداوند برای تذکر این معنا، خطاب به بندگان، در قرآن کریم فرمود: «لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بالْمُؤْمِنِینَ رَئوفٌ رَحِیمٌ» (توبه - ۱۲۸)، قطعاً برای شما از خودتان پیامبری فرستادیم که برایش دشوار است شما به سختی بیفتید، بر ایمان آوردن شما بسیار مشتاق و نسبت به مؤمنان، رئوف و مهربان است.

در آستانه سالروز رحلت جانگداز رسول خدا، محمد مصطفی (ص) و برای شناخت جایگاه والای آن حضرت به روایت کلام وحی، با آیت‌ا... سیداحمد حسینی خراسانی، عضو فق‌های شورای نگهبان و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، به گفتگو نشستیم و ایشان، برایمان از آیات و روایاتی گفت که سیمای نورانی پیامبر‌خدا (ص) و سیره الهی او را در برخورد با انسان‌ها، پیش روی مخاطبان قرار می‌دهد. برای پیوستگی مطلب، پرسش‌ها را حذف کردیم.

قرآن، راوی ویژگی‌های شخصیت پیامبرخدا (ص)

قرآن کریم مشحون از آیات متعددی درباره شخصیت والای رسول خدا (ص) است؛ آیاتی که جلوه‌های گوناگونی از زندگانی، اخلاق، مجاهدت و تلاش خستگی‌ناپذیر آن حضرت را در راه حاکمیت و اجرای احکام الهی و هدایت بشر، پیشِ روی ما قرار می‌دهد.

شما می‌توانید در این آیات، توجه به حوزه‌های مختلف را ببینید، از مدارا و مردمداری، شیوه‌های حکمرانی و اداره جامعه و نیز، تربیت و تهذیب نفوس بشر تا هدایت، حمایت و مدیریت جامعه انسانی در مسیر تعالی و سعادت؛ آیاتی که با همه بزرگی و عظمتی که دارند، آن چنان که باید و شاید مورد توجه افکار صاحب نظران و متصدیان اداره جامعه و فعالان حوزه تربیتی قرار نگرفته است. برای این‌که درک بهتری از این آیات و مفاهیم بلند آن‌ها داشته باشیم، خوب است برخی از این آیه‌های نورانی را با هم مرور کنیم و به تعمق در مفاهیم بلند آن ها، در حد وسع، بپردازیم.

هشداردهنده آری، ترساننده هرگز!

در آیات ۴۵ و ۴۶ سوره احزاب می‌خوانیم: «یَا أَیُّهَا النَّبیُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاکَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذیرًا*وَدَاعِیًا إِلَی اللَّهِ بإِذْنِهِ وَسِرَاجًا مُنِیرًا»؛ می‌فرماید که‌ای پیامبر! ما تو را به عنوان گواه و شاهد بر جریان امور زندگی بشر و بشارت‌دهنده، یعنی کسی که افق‌های درخشانی را پیش روی بشریت باز می‌کند و نیز، به عنوان نذیر و منذر، یعنی هشدار دهنده فرستادیم؛ هشدار دهنده نه به این معنا که پیامبر (ص) مردم را بترساند، نه! معنای نذیر، این است که به مردم درباره آسیب‌ها، خطر‌ها و پیچ‌های هولناکی که در مسیر آن‌ها قرار دارد، هشدار دهد و بگوید که‌ای مردم! چنین خطر‌هایی شما را تهدید می‌کند و باید حواستان جمع باشد.

رسول خدا (ص) مانند یک راهنمای کاربلد و دلسوز عمل می‌کند؛ او فقط هشدار دهنده است و نه بیم‌دهنده و ترساننده که مردم از او بترسند و او نیز، مردم را بترساند. این هدایت که به اذن پروردگار انجام می‌شود، با کمال محبت، خوشرویی و ملاطفت صورت می‌گیرد و پیامبرخدا (ص)، همچون مشعلی فروزان، راه زندگی را برای بشریت روشن می‌کند. عنایت بفرمایید که تمام این ویژگی‌ها، یعنی مبشر بودن، نذیر و مُنذر بودن، هادی بودن و سراج و منیر بودن، برای نشان دادن راه است، برای کمک کردن به انسان است.

چرا و چگونه «رحمةللعالمین» است؟

در آیه ۱۰۷ سوره انبیاء درباره رسول خدا (ص) می‌خوانیم: «وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِینَ»؛ پیامبر که درود خدا بر او باد، اصلاً رحمت است برای عالمین؛ عالمین جمع عالم است بر وزن خاتم، یعنی «ما یعْلَمُ به». معنای عالم به شکل سلیس، روان و جامع، «ما سِوی ا...»، یعنی هر آن چه که غیر خداست؛ همه چیز را در بر می‌گیرد، همه عوالم را، حتی عالم فرشتگان و مجردات را. مرحوم شیخ طبرسی در تفسیر «مجمع البیان»، ذیل همین آیه ۱۰۷ سوره انبیاء، روایتی را نقل می‌کند که بر اساس آن، جبرئیل امین در پاسخ به پرسش حضرت ختمی مرتبت (ص) درباره حظ بردن ملائک از رحمت ذکر شده در این آیه، می‌گوید: «بله یا رسول‌ا...! من هم از رحمت وجود شما بهره‌مند هستم.»، اما وسایل و ابزار‌های جاری شدن این رحمت چیست و کجاست؟

در آیه چهار سوره قلم می‌خوانیم: «وَإِنَّکَ لَعَلَی خُلُقٍ عَظِیمٍ»؛ پروردگار در این آیه شریفه، پیامبرخدا (ص) را واجد «خُلق عظیم» می‌داند. همین اخلاق نیکو و خُلق عظیم است که باعث شده آن حضرت «رَحْمَةً لِلْعَالَمِینَ» باشد، شاهد و مبشر و نذیر باشد، «دَاعِیًا إِلَی اللَّهِ» و «سِرَاجًا مُنِیرًا» باشد. در آیات دیگری از قرآن کریم، می‌توان شواهد بیشتری یافت. در آیه ۱۵۹ سوره آل‌عمران آمده است: «فَبمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْب لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ»؛ این آیه مفهومی شگفت‌انگیز دارد؛ می‌فرماید که‌ای پیامبر! شما به برکت این خوی و خُلق نرم، این منش انسانی و این شخصیت و برخورد پرجاذبه و مهر و محبت و احترام و کرامتی که در مواجهه با دیگران داری، به این مقام و موقعیت دست پیدا کردی که محبوب قلوب باشی و میلیون‌ها دلِ عاشق، این‌گونه به سوی تو تمایل داشته باشند. این که تو را از ژرفای جان دوست می‌دارند، ناشی از همین اخلاق نیکوی توست.

می‌فرماید: «وَلَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْب لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ»، اگر تو این اخلاق را نداشتی، آدم خشنی بودی، قلب نامهربانی داشتی و برای مردم احترام قائل نمی‌شدی، این گونه گرد تو حلقه نمی‌زدند و دل به مهر تو نمی‌بستند. مردم با کسی تعارف ندارند، آن‌ها خیلی دلداده علم و دانش کسی نیستند، مبهوت قدرت کسی نمی‌شوند، گرفتار شهرت کسی نمی‌شوند؛ چیزی که باعث شده‌است مردم این‌گونه گرد وجود مقدس پیامبرخدا (ص) حلقه بزنند و او را تا حد نثار جان در راهش، دوست بدارند، برکت ناشی از اخلاق حسنه آن حضرت است.

توصیه رسول خدا (ص) به معاذ بن جبل

ما وظیفه داریم نگاهی دقیق به مفهوم این آیات داشته باشیم؛ در سوره احزاب، آیه ۲۱ می‌خوانیم که «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ»، پیامبرخدا (ص)، الگوی نیکوی شماست. اگر ما بخواهیم آن حضرت را الگو و سرمشق خودمان قرار دهیم و به تعبیر رهبر انقلاب، سبک زندگی نبوی را در جامعه اسلامی جا بیندازیم، باید الگوی اخلاق نبوی را که مبتنی بر ادب، مدارا و مردمداری است، مورد توجه قرار دهیم.

معاذ بن جبل، یکی از اصحاب رسول خدا (ص) است. آن حضرت او را برای اداره امور یمن که مردم آن تازه مسلمان شده بودند، فرستاد و در سخنانی گهربار، به معاذ توصیه فرمود: «یا مُعاذُ بَشِّرْ وَ لاتُنَفِّرْ، یَسِّرْ وَ لاتُعَسِّرْ»، تو نماینده من هستی، وقتی مردم تو را می‌بینند، باید مرا دیده باشند؛ برخورد تو باید برخورد من باشد و اخلاق تو شبیه اخلاق من؛ دستور می‌دهم که در میان مردم بشارت دهنده باشی، به آن‌ها امید بدهی و وضعی را به وجود نیاوری که آن‌ها از تو گریزان و فراری باشند؛ برخورد تو باید چنان شیرین و باجذبه باشد که مردم برای دیدار تو لحظه شماری کنند، نه این که با رفتار و سخنان گزنده‌ات، مردم را فراری بدهی. بر مردم آسان بگیر. تو نماینده ما هستی و اگر سخت بگیری، مردم خواهند گفت که این دین، دین سختی است، مزاحم دنیای ماست و در پی چنین فکری، دیگر اقبالی به اسلام نخواهند داشت.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
قوانین ارسال نظر