به گزارش مجله خبری نگار/ایران ورزشی: نسل جدیدی که به تازگی خودش را در تیم ملی والیبال نشان داده و بالاخره پس از حضور نصفه و نیمه و پراکنده، در این تیم دور هم جمع شدهاند، اغلب در تیمهای نوجوانان و جوانان پرورش یافته و جزو دو سه نسل اخیری هستند که در این دو رده سنی به عناوین برجسته جهانی رسیدهاند. نسلهایی که تقریباً همگی با تیم نوجوانان و زیر نظر محمد وکیلی برای خودشان اسم و رسمی دست و پا کردند و به عنوان یک والیبالیست حرفهای مطرح شدند.
به خاطر کار کردن اغلب این بازیکنان با محمد وکیلی، یکی از بهترین آدمها برای بررسی عملکرد این تیم، خود او است. مربی سازندهای که چندین نسل بازیکن با کیفیت، با شرایط فیزیکی و قدی فوقالعاده و همینطور مستعد را به والیبال ایران معرفی کرده و حالا به ثمر نشستنشان را به نظاره نشسته است.
وکیلی در تمام این سالها بارها نوید رسیدن این نفرات به تیم ملی را داده بود، اما شاید خودش هم فکرش را نمیکرد که تمام این بازیکنان به همراه یکدیگر وارد تیم ملی شده و نفرات اصلی آن را تشکیل دهند.
حالا پس از عملکرد درخشان این تیم در لیگ ملتها، به سراغ مربی آنها در رده پایه یعنی محمد وکیلی رفتهایم تا تحلیلش از لیگ جهانی و نمایش شاگردان سابقش را بشنویم.
وکیلی صحبتهای خود را با بررسی روند تیم آغاز میکند و در ادامه به جزئیات و حس و حالش پس از دیدن شاگردانش در لیگ ملتها هم میرسد.
تیم ایران لیگ ملتها را به سختی آغاز کرد. فشار روانی زیاد که ثمره جانشینی بازیکنان بزرگ تیم ملی بود و همینطور قرار گرفتن در جایگاه پاسخگویی به مردم، فشار زیادی به تیم وارد کرد که شاید در هفته اول در کارشان تأثیرگذار بود. در نهایت، اما تیم رفته رفته هماهنگتر شد و توانست از زیر فشار بیرون بیاید.
اگر بخواهیم عملکرد تیم ملی در لیگ ملتها را سطحبندی کنیم، باید هفته اول را متوسط بنامیم. هفتهای که دو برد و دو باخت برای ایران به همراه داشت. دو باخت به ژاپن و هلند که شاید مردم انتظار بردن همین دو تیم را هم داشتند، اما در نهایت دیدیم که ژاپن چه تیمهایی را برد و در چه جایگاهی قرار گرفت و هلند هم هشتم شد. در هفته دوم شرایط بهتر شد و شاید بتوان نقطه عطف کار تیم ملی را بازی برابر امریکا دانست. امریکایی که دیدیم چطور تا فینال رفت، اما در هفته دوم مغلوب تیم جوان ایران شد. هفته دوم هفته خوب ایران بود و در نهایت هفته سوم که میتواند فوقالعاده لقب بگیرد. تیم ایران در هفته پایانی با شکست لهستان، اسلوونی و صربستان دست به کار بزرگی زد و شاید میتوانست ایتالیا را هم با توجه به اختلاف اندک موجود ببرد.
در بین تیمهای حاضر در لیگ ملتها، شاید بتوان گفت که ایران بیشترین تغییر را داشت. بجز میلاد عبادیپور، تقریباً تمام تیم ایران دچار تغییر شده بود. سال گذشته حتی حضرتپور هم جزو نفرات اصلی نبود و اسفندیار هم که کنار گذاشته شد. در بخش سرعتی همه عوض شدند و در سایر پستها هم نفراتی بودند که سال گذشته اصلی نبودند. با این شرایط بسیاری از کارشناسان و مربیان بزرگ دنیا به تمجید از تیم ایران پرداختند. از ولاسکو گرفته تا خود کولاکوویچ به کیفیت تیم ایران اعتراف کردند.
باختهای هفتههای اول و دوم، فشار زیادی را به تیم ایران وارد کرد. فشاری که میتوانست روند تیم را دچار مشکل و آن را به حاشیه ببرد. با این حال کادر فنی خودش را نباخت و در مدیریت تیم خیلی با تجربه عمل کرد. در نتیجه اعتماد متقابل بین آنها و بازیکنان شکل گرفت و با حمایتهای مدیریت و داورزنی و همینطور رسانهها، تیم روند خیلی خوبی پیدا کرد که نتیجهاش همه را به وجد آورد. به همین خاطر هم هر کسی عملکرد تیم ملی را دید، لذت برد و فهمید که هیچکدام از بازیکنان و کادر فنی در لیگ ملتها کم نگذاشتند.
دیدن عملکرد این بچهها در لیگ ملتها، خستگی سالها کار در رده پایه را از تنم بیرون کرد. واقعاً به کار کردن با آنها افتخار میکنم. وقت بازگشتشان هم به فرودگاه رفتم تا به آنها خسته نباشید بگویم و بابت کار بزرگ و خوبشان تشکر کنم.