به گزارش مجله خبری نگار، وقتی حرف از خلاقیت میشود، خیلیها فکر میکنند درباره یک موهبت ذاتی صحبت میکنیم که اقلیتی خوششانس از آن بهرهمندند و اکثریت، دستشان به آن نمیرسد. اما آنچه تفاوت بین خلاقها و غیرخلاقها را تعیین میکند، درواقع فرایندهای فکری متمایز است که میشود آنها را یاد گرفت و به کار بست. در ادامه چند پیشنهاد برای تقویت خلاقیت برایتان داریم.
گیر افتادن برای بروز خلاقیت ضروری است؛ وقتی به نقطهای میرسیم که تصور میکنیم هیچ راهکاری وجود ندارد و مشکلمان حل نخواهد شد، به لحظه پیش از «بینش» نزدیک میشویم. دانشمندان طی مطالعات نقشهبرداری مغز روی تعدادی آزمودنی، کشف کردند که هنگام مواجهه با یک مسئله، نیمکره چپ مغز –بخشی که با تحلیل مسائل مرتبط است- کارش را بهدرستی انجام میدهد، اما وقتی دانشمندان مسائل پیچیدهتری ترتیب دادند، عملکرد نیمکره چپ آزمودنیها با دشواری مواجه شد. آزمودنیها ناامید شدند و از غیر قابل حل بودن مسائل شکایت کردند، این نقطه ناامیدی بسیار مهم بود، چون فعالیت مغز از سمت چپ به سمت راست –بخش خلاقترِ مغز- منتقل شد؛ در این موقعیت، آزمودنیها تجربه رسیدن به بینش را گزارش و برای حل مسئله دشوار، شروع به جستوجوی راههای خلاقانه کردند.
خب میبینید؟ فرار کردن از موقعیتهای دشوار و استقبال از شرایطی که جواب همه سوالها را میدانیم، قرار نیست همیشه برای ما مفید باشد. بعضیوقتها مواجهه با دشواری بهکارمان میآید. حالا که گیر افتادهایم یا خودمان را با مسئلهای سخت رودررو کردهایم، چه باید کرد؟ ناامیدی و تسلیم شدن، انتخاب اول خیلیهاست، چون زحمت کمتری دارد، اما خب در این گزینه، نه خبری از حل مسئله است و نه خلاقیت و شکوفایی. پس باید قدم سخت را برداریم؛ استقامت و تلاش برای حل مسئله، تنها در این صورت است که مغزمان به کمکمان میآید و به ما یادآوری میکند هیچکس آنقدر هوش و استعداد ندارد که بدون تحمل دشواری و تلاش، موفق شود. خلاقیت از دل تمرین، ظاهر میشود نه از داخل جعبه جادو.
اگرچه پشتکار کلید موفقیتهای خلاقانه است، اما گاهی اوقات استراحت، عقبنشینی و تمرکز مجدد، میتواند به تغییر خلقوخوی شما و دستیابی به حالت ذهنی خلاقتر کمک کند. گرفتن دوش آب گرم و دور شدن از حواسپرتیهای روزمره مثل مشغول بودن دایمی با تلفن همراه، میتواند پیشنهاد خوبی برای آرام کردن ذهن باشد. شاید فکر کنید هیچ کاری نکردن، با خلاقیت مغایر است، اما درواقع این وقفههای گاهبهگاه، بهرهوری و خلاقیت را افزایش میدهد.
در یک تحقیق، تعدادی دانشجو به دو گروه تقسیم شدند. به گروه اول گفته شد: «شما هفتساله هستید و مدرسه تعطیل شده است. تمام روز متعلق به خودتان است، چه کار خواهید کرد؟ کجا میروید؟ چه کسی را میبینید؟» گروه دوم همین دستورالعمل را دریافت کردند با این تفاوت که جمله اول حذف شد. یعنی گروه دوم، خودشان را بچه هفتساله تصور نکردند. پس از چند دقیقه نوشتن، از هر دو گروه آزمونهای خلاقیت گرفته شد. آنهایی که خود را بچههای کوچک تصور کرده بودند، در کارهای خلاقانه امتیازات بسیار بالاتری کسب و دو برابر بیشتر از گروه دیگر ایده ارائه کردند. دانشمندان نتیجه گرفتند که ما وقتی خودمان را در موقعیت کودکانه تصور میکنیم، میتوانیم خلاقانهتر فکر و عمل کنیم.
منبع: خراسان