به گزارش مجله خبری نگار،ضرب المثل باعث میشه که در کمترین زمان منظور خودمون رو با استفاده از تعداد کمی از کلمات به طرف مقابل برسونیم.
از طرفی خیلی از حرفها رو نمیتونیم به صورت رک و مستقیم بزنیم، ضرب المثلها باعث میشن که بتونیم به راحتی با استفاده از دو پهلو حرف زدن حرف خودمونو بزنیم.
خیلی از ضرب المثلها هم معنی دقیق ندارن و وقتی با یه نفر صحبت میکنیم میتونیم به عنوان تموم کننده اون بحث از ضرب المثل استفاده کنیم تا طرف مقابل به معنیش فک کنه و از ادامه بحث خودداری کنه.
یه وقتایی هم واقعا برای توصیف یه موضوع هیچ چیزی بهتر از یه ضرب المثل نیست و اون وضعیت و اون حال و هوا رو فقط یه ضرب المثل میتونه توصیف کنه.
یکی از مواردی هم که میتونه به جذابتر شدن صحبتهای شما کمک کنه همین ضرب المثلها و استفاده از اون هاست.
۱- یعنی برای هر چیزی ایرادهای بیجا گرفتن – لجبازی و کله شق بودن.
۲- به کسانی که حق پذیر نیستند و نمیخواهند حق را قبول کنند، گفته میشود: مثل بنی اسرائیل که از حضرت موسی ایراد میگرفتند، شما هم ایرادهای بیجا و غیرعاقلانه میگیرید!
بنی اسرائیل، قوم حضرت موسی علیه السلام بودند که کتاب آسمانی شان تورات بود. حضرت موسی از جانب خدا مامور هدایت این قوم شده بود. این پیامبر بزرگ الهی، قومش را از زیر سلطه خفت بار فرعون نجات داد؛ چرا که بنی اسرائیل بردههایی برای فرعون بودند و او خود را خدای اینها میدانست و به کارگری خویش در آورده بود. هرکس که فرعون را قبول نمیکرد، فرعون دستور قتل و حتی مُثله کردن او را صادر میکرد.
حضرت موسی با اینکه در کنار خود فرعون بزرگ شده بود، با عقاید شرک آمیز او مخالف بود و بارها به دستور خداوند او را را به راه راست هدایت کرد، اما فرعون نپذیرفت و همچنان ادعای خدایی میکرد.
به کمک خدا حضرت موسی توانست با بنی اسرائیل از دست فرعون نجات پیدا کند. خداوند دریا را برای موسی و قومش شکافت، اما فرعونیان در همان دریا غرق شدند و هلاک گردیدند. حضرت موسی معجزات فراوانی داشت مانند: عصایی که تبدیل به اژدها میشد، معجزه ید بیضاء و …. اما بسیاری از افراد قوم موسی به او ایمان نیاوردند و بهانههای عجیب میگرفتند. مثلا میگفتند:
ای موسی! ما تا خدا را با چشم هایمان نبینیم ایمان نمیآوریم! (بقره – ۵۵)
ای موسی! ما از غذاها خسته شدیم! به خدا بگو برایمان عدس و پیاز و سیر و خیار بفرستد! (بقره ۶۱)
ای موسی ما اینجا مینشینیم تو با خدایت برو و با دشمنان بجنگ! هر وقت پیروز شدید ما پایمان را در شهر میگذاریم! (مائده – ۲۴)
یا اینکه با تمام معجزاتی که از حضرت موسی دیدند، گوساله پرست شدند! و به خدای حقیقی کفر ورزیدند!
یا زمانی که موسی به آنها گفت که خداوند امر کرده شما را که گاوی را ذبح کنید آنها گفتند: آیا ما را به مسخره گرفتی؟!
یا بعدش سوال پیچ کردند: خب بگو چه گاوی مد نظر است؟
موسی گفت: خداوند میفرماید: او میفرماید که آن گاوی است نه پیر از کارمانده، نه جوان نارسیده، [بلکه]گاوی میان این دو نوع گاو است. پس آنچه را به آن فرمان داده اند، انجام دهید.
دوباره پرسیدند: از پروردگارت بخواه که برای ما توضیح دهد رنگش چگونه باشد؟
موسی گفت: خدا میگوید: گاوی است زرد و رنگش روشن که بینندگان را شاد و مسرور میکند.
بازهم پرسیدند!: از پروردگارت بخواه برای ما بیان کند که [نهایتاً آن گاو]چه گاوی است؟ زیرا این گاو بر ما مُبهم و مُشتبه شده، و اگر خدا بخواهد [به شناخت آن]هدایت خواهیم شد.
گفت: او میگوید: گاوی است که نه رام است تا زمین را شخم زند و نه زراعت را آبیاری نماید، [از هر عیب و نقصی]سالم است، و رنگی مخالف رنگ اصلی در آن نیست، گفتند: اکنون حق را برای ما آوردی.
پس آن را ذبح کردند، در حالی که نزدیک بود فرمان خدا را اجرا نکنند؟! (سوره بقره آیات ۶۷ تا ۷۱)
و ایرادهای فراوان دیگر که این قوم داشتند، سبب شکل گیری این ضرب المثل شد! به هرکسی که ایرادهای نابجا میگیرد، این ضرب المثل را بکار میبرند.