مجله خبری-سبک زندگی نگار: روزنامههای ورزشی، سایتهای خبری و اخبار تلویزیون تمام تمرکزشان را روی رشتههای پرطرفدار گذاشته اند، اما اگر برای یک بار هم که شده فوتبال و والیبال و بقیه رشتههای معروف را کنار بگذاریم، به نامهایی میرسیم که برای درست تلفظ کردنشان حتما باید از فتحه، ضمه و کسره کمک گرفت؛ رشتههای ورزشیای که خیلی گمنام و چراغ خاموش حرکت میکنند و خیلیها حتی از وجودشان خبر هم ندارند.
با اینکه هنوز دامنه این ورزشها به قدری گسترده نشده که برایشان یک فدراسیون مجزا در نظر بگیرند، اما یادتان باشد اگر میخواهید شانس تان را برای ملی پوش شدن در یک رشته ورزشی امتحان کنید، بی خیال علی دایی شدن و سعید معروف بودن شوید و بروید سراغ یکی از همین ورزشهای کمتر شناخته شده. با اینکه تعداد این ورزشهای در سایه خیلی زیاد است و از ۴۰ تا گذشته، اما ما اینجا بامزه هایشان را معرفی کرده ایم.
نام: برای تونیک
تاریخ تولد: ۱۳۸۸
منطقه طلایی: تهران
درصد هیجان: ۲۰ درصد
شاید باور نکنید، ولی این ورزش ابتکار یک زن ایرانی است که آن را به نام خودش ثبت کرده. برای تونیک یک کلمه فارسی و خلاصه شده عبارت «روشی برای تونیک مرد/ زن/ انسان...» است، اما، چون خانم یاسمن مویدی به خاطر وجود مشکلاتی این رشته را در فرانسه سند زده، سعی کرده اسمی برای آن در نظر بگیرد که دوپهلو باشد؛ بنابراین اگر از دید فرانسویها هم به آن نگاه کنید، اسم معناداری است؛ چرا که نام مخترع خط بریل یعنی لوئیس برای (که ما به او میگوییم بریل) را در آن میبینید.
پایه و اساس «برای تونیک» همان کد بین المللی شش تایی است که نابینایان از آن استفاده میکنند. با این حال این روزش برای همه افراد با هر سن و هر نوع توانایی جسمانی و معلولیتی قابل انجام است. روش کار به این صورت است که باید بتواند شش نقطه فرضی را در فضا در نظر بگیرید و سعی کنید مطابق خط بریل روی این نقاط بنویسید؛ مثلا دست راست را که ببرید بالا و عمود بر زمین نگه دارید میشود نقطه یک. بعد آن را جلو خودتان موازی زمین نگه دارید تا نقطه دو مشخص شود. نقطه سه هم جایی است که دست راست در حالت عادی پایین میافتد. دست چپ هم با همین سیستم نقطه چهار و پنج و شش را مشخص میکند.
حالا اگر بخواهید حرف «ب» را نشان بدهید باید طبق قوانین کدگذاری نقطه یک و دو را نشان بدهید و دستتان را عمود و سپس موازی با زمین نگه دارید. به همین ترتیب باید بتوانید کلمه و جملهای را پشت سر هم بنویسید و هم زمان ذهن و جسمتان را درگیر کنید. خوبی این ورزش این است که افراد معلول هم متناسب با معلولیتشان میتوانند از اعضای دیگر بدن برای انجام آن استفاده کنند. «برای تونیک» با اینکه ورزش عجیب و نوپایی است، اما تا به حال دو دوره مسابقه کشوری هم برای آن طراحی شده. ایران و فرانسه فعالترین کشورها در رابطه با این ورزش هستند.
نام: چوگو
تاریخ تولد: از زمان ایران باستان وجود داشته، اما تاریخ ثبت رسمی اش ۱۳۷۹ است
منطقه طلایی: استان مرکزی، اصفهان
درصد هیجان: ۳۰ درصد
چوگو از ترکیب کلمات چوب و گوی به وجود آمده و جزء قدیمیترین ورزشهای ایرانی است که از ۲ هزار سال پیش رواج داشته، اما از آنجا که طبق معمول دست روی دست گذاشتیم، کشورهای خارجی علاوه بر مصادره مشاهیر مملکت، ورزش ما را هم به نام خودشان سند زدند و اسمش را بیسبال گذاشتند.
مسوولان انجمن میگویند بیسبال همان چوگو است که بزرگترین تفاوتش با چوگو در چوب آن است. هرچند که در نوع زمین بازی و تعداد نفرات هم تفاوتهایی دارند. ورزش چوگو آن قدر غریب و مهجور است که حتی گوگل هم در مورد آن اطلاعات چندانی ندارد و از یک جایی به بعد فقط عکسها و متنهای مربوط به سریالهای کرهای که تلویزیون ایران آنها را پخش کرده، میآورد.
با این حساب عجیب نیست که این روزها وضع بیسبال به عنوان یک رشته وارداتی از تولید داخلی خودمان که چوگو است، بهتر باشد. بیسبال از سال ۱۳۲۰ وارد کشور شده و حالا با توجه به این همه سال سابقه، عاقبت به خیر شده و برای خودش لیگ دارد، اما چوگو با این همه قدمت تازه ۱۵ سال است که رسما به میدان آمده و فقط در ۱۱ استان کشور بازی میشود که هر استان هم جداگانه برای خودش فعالیت میکند. فعلا نه مسابقه خاصی برای این رشته برگزار میشود و نه لیگ کشوری وجود دارد که استانها را دور خودش جمع کند. البته مسوولان انجمن میگویند قرار است به همین زودیها کارهایی انجام بدهند. شاید این طوری همین چیزی هم که هست از دست نرود.
نام: فوتوالی
تاریخ تولد: ۱۳۹۰
درصد هیجان: ۸۰ درصد
منطقه طلایی: آق قلا، گرگان
ظاهرش شبیه سپکتاکر است، اما هیچ ربطی به آن ندارد. فوتوالی همان طور که از اسمش مشخص است از ترکیب والیبال و فوتبال به وجود آمده و بیشتر ورژن ساحلی اش رونق پیدا کرده. درواقع فوتوالی همان والیبال است که به جای دست با پا بازی میشود. قوانین مسابقه و زمین آن هم کاملا با والیبال یکسان است و با سه بازیکن در هر طرف زمین بازی میشود. بازیکنها برای سرویس زدن یک تپه ماسهای روی زمین درست میکنند. توپ را روی آن میکارند و سرویس میزنند. تیم حریف باید بتواند با حداکثر سه ضربه، توپ را در زمین طرف مقابل بخواباند.
در حالت کلی هم توپ در زمین هر تیمی که بخوابد یک امتیاز برای طرف مقابل ثبت میشود. البته همه چیز به این سادگی که روی کاغذ میخوانید، نیست. سختی و مشقت بازی کردن در یک تیم فوتوالی چندی برابر بیشتر از والیبال و فوتبال است. فقط کافی است به این فکر کنید که قرار است روی یک توردومترو ۲۰ سانتیمتری با پا اسپک بزنید. با همه اینها، اما این رشته برای بسیاری از فوتبالیستها جذاب است و در کنار کارشان به عنوان تفریح یا تمرین، فوتوالی کار میکنند. از چهرههایی مثل روماریو و فان باستن گرفته تا تیری هانری و مسی و لمپارد.
همان طور که قابل حدس زدن است، برزیلیها این روزش را کشف کردند. جوانهای دیروز و پیرمردهای امروز برزیلی، وقتی که داشتند کنار ساحل والیبال بازی میکردند و سرخوش بودند، دلشان خواست برای تنوع و تفریح به جای دست از پایشان کمک بگیرند. این شوخی بامزه شان کم کم بین خودشان جا افتاد و آن قدر جدی گرفته شد که جای خالی فدراسیون را برایش حس کردند.به خاطر همین دست به کار شدند و ۳۴ سال قبل رسما برای ورزش ابداعی خودشان فدراسیون تاسیس کردند. بقیه کشورها هم به تدریج به فوتوالی روی خوش نشان دادند. البته ایران خیلی دیر و چهار سال پیش به فکر ایجاد انجمن افتاد. با این حال، اما این رشته در ایران فعال است و حدود ۲۴ تیم مختلف در مسابقات آن شرکت میکنند. پارسال برای اولین بار در مسابقات آسیایی هم شرکت کردیم و دوم شدیم. فوتوالی به خاطر ساحلی بودن و شرایط خاص آن، تیم بانوان ندارد و تمام تمرکز روی تیم مردان است که قرار است امسال هم در مسابقات ویتنام شرکت کند. بازیکنان فوتبال مثل کیانوش رحمتی، هافبک تیم سایپا یا منصور تنهایی، بازیکن تیم مس کرمان هم ستارههای فوتبالیای هستند که به صورت حرفهای فوتوالی کار میکنند.
نام: داژبال
تاریخ تولد: ۱۳۸۷
منطقه طلایی: زنجان، آذربایجان غربی
درصد هیجان: ۷۰ درصد
همان وسطی خودمان است که در فدراسیونهای ورزشهای همگانی، داژبال صدایش میکنند. اگرچه اسم داژبال (dodge ball) ظاهرا انگلیسی است، اما مسوولان انجمن میگویند این اسم در زبان فارسی هم بامسماست، چون در شما ایران بال را دست معنی میکنند و دژا یا همان دژ را به معنی نگهبانی در نظر میگیرند.
هفت سال پیش مسوولان فعلی انجمن، این رشته ورزشی را به عنوان یک رشته قدیمی که دوباره زنده شده ثبت کردند، اما بعد از مدتی متوجه شدند که خیلی قبل از ثبت این رشته در کشور ما، آمریکا فدراسیون جهانی داژبال را راه انداخته بود و انگلیس انجمن جهانی آن را داشت. در آسیا هم فیلیپینیها فدراسیون آسیایی را تاسیس کرده بودند. این وسط به ما هم که مدعی ابداع این رشته بودیم، کنفدراسیون غرب آسیا را دادند تا اداره اش کنیم.
برای اینکه تفریح وسطی تبدیل به ورزش داژبال شود، کمی آن را از آن جو سرخوشانه اش خارج کردند و قوانین مشخص، اما آشنایی برای آن درنظر گرفتند. هر تیم حرفهای شش بازیکن دارد که چهارتایشان در زمین بازی میکنند و دو نفر هم ذخیره هستند. تیم کناری تبدیل به دو گروه دو نفره میشود که در انتهای زمین ۹ در ۱۸ متری میایستند و باید با حذف بازیکنان تیم وسط امتیاز کسب کنند. تیم وسط هم باید توپ چرمی را بگیرد و امتیاز به دست بیاورد.
بازیکنها در دو نیمه پنج دقیقهای با هم مسابقه میدهند. بین این دو نیمه هم دو دقیقه استراحت میکنند. بعد از تمام شدن مسابقه امتیازها را در یک کاسه میکنند تا ببینند کدام تیم برنده است.
داژبال با اینکه عمر رسمی کوتاهی در کشور دارد، اما به نسبت وضعش خوب است. انجمن داژبال تیم ملی مردان و زنانش را تشکیل داده و در شهریور برای اولین بار برای آنها اردوی آمادگی هم برگزار کرد تا در مسابقات مهرماه ملبورن شرکت کنند. تیم ملی داژبال کشورمان مسابقات بین المللی انگلیس را از دست داد، چون فدراسیون ورزشهای همگانی هزینه ۱۰ میلیون تومانی سفر هر بازیکن به انگلیس را نداشت و خود بازیکنان هم که اکثرا از روستاهای دورافتاده هستند، قطعا چنین پولی در اختیار نداشتند. داژبال به خاطر کم هزینه بودن، با استقبال زیادی از سمت کم سن و سال ترها رو به رو شده است.
نام: پرثوآ
تاریخ تولد: سال ۸۳
منطقه طلایی: مازندران، کهکیلویه و بویراحمد
درصد هیجان: ۵۰ درصد
در دهه ۶۰ یکی از پیشکسوتهای ورزش باستانی وقتی گستردگی حرکات رزمی را در دنیا دید، تصمیم گرفت ورزشی را ابداع کند که مخصوص کشور خودمان باشد و به وسیله آن رزم باستانی ایران زنده شود. به خاطر همین با کمک شش پسرش که آنها هم هرکدام در ورزشهای رزمی و کشتی پهلوانی حرفی برای گفتن داشتند، دور هم جمع شدند و مدتها اسناد تاریخی و کتیبهها را بررسی کردند. کارشان آن قدر دقیق پیش رفت که حتی به نقشهایی که به اشیاء به جا مانده از ۶ هزار سال پیش بود هم توجه کردند تا با الهام از آن طرحها بتوانند ایده شان را کامل کنند.
بالاخره بعد از مدتها از دل این تحقیقات و بررسیها ورزش پرثوآ بیرون آمد. پرثوآ شباهت اسمی زیاید با پرتوآ که یکی از زیرشاخههای کونگفو است، دارد، اما برخلاف شباهت ظاهری تفاوتشان از زمین تا آسمان است. (Parthowa) پرثوآ یک واژه باستانی ایرانی است که به مرور زمان در تلفظ تبدیل به پهلو و بعد پهلوانی شده.
این ورزش بومی در واقع همان کشتی است که فنون رزم و ضربات دست و پا هم به آن اضافه شده. به علاوه با الهام از سماع پهلوانی که در زورخانهها انجام میشود، برای آن یک رقص پای خاص هم درنظر گرفته اند. درست مثل بوکس، کاراته و بسیاری از رشتههای دیگر که هر کدام رقص پای مخصوص به خودشان را دارند. هم خانواده بودن این ورزش با کشتی باعث شده بین مردم محبوب شود و بیشتر استانهای کشور را درگیر خودش کند.
پرثوآ چند سالی است که زیر نظر فدراسیون جهانی ورزشهای زورخانهای هم قرار گرفته و پارسال تیم ملی به اولین دوره المپیک هنرهای رزمی کانادا هم دعوت شد که طبقه معمول به خاطر مشکلات داخلی نتوانست برود. خود انجمن هم تا الان مسابقات داخلی و بین المللی زیادی برای آن برگزار کرده و قرار است که مسابقات آسیایی آن هم در ایران کلید بخورد.
نکته جالب اینجاست که برخلاف تصور اولیه، حتی تیمهای بانوان این رشته هم وجود دراند و فعالیت میکنند. هزینه پایین این رشته هم یکی از محسناتش است که برای هر ترم حدود ۵۰ هزار تومان بیشتر خرج روی دست تان نمیگذارد.
توقع بسیاری از ما از ورزش این است که با جنب و جوش و حرکت زیادی همراه باشد. به خاطر همین هم در دوران تحصیل همیشه به شطرنج به چشم بچه سرراهی ورزش نگاه میکردیم که به ناحق در کنار رشتههای پرتحرکی مثل بسکتبال قرار گرفته. این روزها، اما ورزشهای عجیب و غریبی زیر نظر فدراسیونهای ورزشی فعالیت میکنند که کلا مفهوم ورزش را زیر سوال میبرند؛ مثلا بازیهای فکری و بازیهای الکترونیک به عنوان دو کمیته جدا زیر نظر فدراسیون روزشهای همگانی مشغول به کار هستند.
با این حساب اگر چند ساعت از شبانه روز با روبیک سرگرم باشید یا اینکه از شدت نشستن و انجام بازیهای کامپیوتری زخم بستر بگیرید، باز هم یک ورزشکار محسوب میشوید. به جز اینها البته رشتههای دیگری هم هستند که قرار گرفتن پیشوند ورزش قبل از اسم آنها ترکیب جالبی را میسازد. پرواز بادبادکها (کایت) یکی از همین رشته هاست که اسمش بیشتر آدم را یاد فیلمهای سینمایی میاندازد تار شتههای ورزشی با این حال مسابقات و قوانین مخصوص به خودش را دارد. ماهیگیری هم ۱۰ سالی است که به عنوان یک ورزش زیر نظر فدراسیون کار میکند و تاحالا چندین دوره مسابقه و جشنواره هم برای آن برگزار کرده اند.
فریزبی و طناب زنی هم که از بازیهای دوران کودکی بودند، الان برای خودشان انجمن دارند و خیلی جدی مشغول فعالیت هستند. تا چند سال پیش وقتی از کسانی که هیچ تجربهای در ورزش نداشتند، میپرسیدید چرا ورزش نمیکنی؟ معمولا با جملههایی مثل شهر ما امکانات ندارد یا پول ثبت نام در کلاس را ندارم، جوابتان را میدادند. اما کافی است به این ورزشهای جدید نگاهی بیندازید.
به فوتوالی که شمالیها بدون هیچ امکاناتی میتوانند آن را شروع کنند، به پرثوآ که در استان کم امکاناتی مثل کهگیلویه ساز و کار حرفهای شدن در آن مهیاست و کلی قهرمان در ایران دارد یا داژبال که بعد از مدتها زنجانیها تیم ملی اش را قرق کرده اند و در آذربایجان غربی هم خیلی پرهوادار است. برای تونیک که ابداع خود ما ایرانی هاست و ساخت وطن، از آن بازیهای فکری است است که جان میدهد برای مواقعی که حس و حال ندارید.
اگر همیشه با حسرت به چوب بیسبال و ورزشی که در آمریکا کلی هوادار دارد، نگاهی میکردید که چرا امکاناتش دور و بر ما نیست، حالا بلند شوید و بروید سراغ چوگو؛ هم تشکیلات زیادی برای بازی نمیخواهد، هم در استانهایی مثل مرکزی و اصفهان کلی ورزشکار پای کار پیدا کرده است. حالا که این همه ورزش جذاب با اسمهای تازه و عجیب و غریب وارد ایران شده، هم بی انصافی نسبت به این ورزش هاست و هم بدسلیقگی اگر هنوز هم خیلیها به جای رفتن سراغ این رشته ها، از صبح تا شب سرشان را توی گوشی کنند و کلش اف کلنز و کندی کرش بازی کنند. حتی اگر حالش را هم ندارید، یادتان باشد چند سال بعد که سنتان کمی بالا رفت و آمادگی روزهای جوانی برایتان حسرت شد، قطعا ناراحت روزهای از دست رفته خواهید بود.
منبع: برترین ها