مجله خبری-سبک زندگی نگار: یونان یکی از عمیقترین و تاثیرگذارترین فرهنگهای کل تاریخ جهان را دارد و اثرات این هنرنماییها و فرهنگهای غنی، هنوز هم بر جای جای این کرده خاکی، از غرب گرفته تا شرق کرهی زمین، مشاهده میشود.
در واقع زمینه و پتانسیل هنری یونان به حدی قوی بوده که بسیار از هنرمندان بزرگ در جای جای دنیا، هنر و فرهنگ خود را از همین فرهنگها و تاریخ هنری یونان، شارژ میکنند و با استناد بر مستندات مهمی که از تاریخ هنر یونان در دسترس است، توانسته اند، هنرهای جدیدی را به وجود آوردند.
حیات بشر، هیچ فرهنگ و هنری را به تاثیرگذاری تاریخ هنر یونان به خود ندیده و هنرمندان یونانی از قدیم تا به امروز، یکی از بزرگترین و معروفترین هنرمندانی هستند که تاریخ هنر به خود دیده است. هر کدام از این هنرمندان در زمینههای مختلف فعالیت هنری خود، صاحب سبک هستند و این صاحب سبک بودن کمک میکند تا بتوانند به یک هنرمند تثبیت شده در تاریخ هنر تبدیل شوند.
دو عنصر زیبایی شناختی و انسان گرایی، از مهمترین اصولی بوده که یونانیان در تولید و پیدایش هنرهای مختلف خود بر آنها پایبند بوده اند و اصلا توجه به همین دو اصل، موجبات ماندگاری و ثبات هنر تاریخی یونان را در کل تاریخ هنر جهان، فراهم نموده است.
چرا که ترکیب انسان گرایی و زیبایی در کنار یکدیگر، یکی از مهمترین دغدغههای بشتریت از ابتدای تاریخ وجود تا به امروز میباشد و تمامی هنرمندان تلاش میکنند تا به نحوی، با هنر خود، ابعاد جدیدی از راههای شناخت درون انسان را در ترکیب با زیبایی ها، بیان کنند. تاریخ هنر یونان، مملو از مفاهیم عمیقی بوده که حتی امروزه نیز بر همان ارزش خود باقی هستند.
تمام دنیا، یونان باستان را مهد هنر و ادب میدانستند
تمام دنیا، یونان باستان را مهد هنر و ادب میدانستند، اما افسوس که زیاده طلبی و قدرت طلبی برخی از پادشاهان این خطه، مانع از این شد که این آثار هنری ارزشمند برای آیندگان باقی بمانند و چه هنرمندان و آثار هنری که در جریان همین قدرت طلبیها و کشورگشاییها به تاریخ معدومیت، پیوست و هرگز ماندگار نشد.
با این اوصاف، این تاریخ هنر انقدر عمیق و پربار بوده که هنوز هم ردی در تمامی امپراتوریهای بزرگ دنیا از خود به جا گذاشته و در برخی نقاط، عینا در حال تکرار است. به عنوان مثال، هنر امپراتوری رم باستان، یکی از ملموسترین و واضحترین آثار هنری است که با الهام از هنر یونان باستان، در غرب اجرا شده و هنوز هم از ارزش خاصی برخوردار است.
با کمی توجه، میتوانیم این تاثیر را در شرق نیز مشاهده نماییم؛ چرا که کشورگشاییهای آلکساندر کبیر در شرق، موجبات انتقال این تمدن و هنر ظریف و عمیق را به سرزمینهای شرقی از جمله کشورهای آسیای میانه و هندوستان را فراهم نمود. مکتب گرکو ـ بودیست (یونانی ـ هندی)، یکی از مهمترین اثراتی است که تاریخ هنر یونان در شرق و سرزمین هندوستان از خود به جای گذاشته است.
همان طور که در سطرهای اولیهی مقاله خدمت تان عرض کردیم، بسیاری از آثار هنری تاریخ یونان به همراه ماهیت هنرشان، بر اثر قدرت طلبیهای مختلف و جنگهای داخلی و خارجی، از بین رفت و اثری از آنها باقی نماند. اما خیلی از آثار هنری هم بودن که به دلیل نیازی که همیشه به آنها وجود داشت، توانستند در مقابل این لشکر کشیها و جنگها تاب بیاورند و حالا یکی از مهمترین ارکان هنری دنیا به حساب آیند.
هنرهایی مانند معماری و مجسمه سازی، هنرهایی بودند که از تاریخ هنر یونان، دست به دست گشته اند و هنوز هم بر قدرت خود باقی هستند. این دو رشتهی هنری، تمامی اطلاعات و اصول هنری یونان باستان را تا به امروز با خود حمل کرده اند اصلا بسیاری از اطلاعاتی که از هنر یونانیان باستان در اختیار ما قرار گرفته، براساس همین دو هنر میباشد.
هنر یونانیان باستان به لحاظ سبکی، به چهار دستهی مختلف تقسیم میشود
رعایت تناسبات و توجه به عناصر حقیقت انگاری، دو عنصر بسیار مهمی هستند که با بررسی مجسمههای به جای مانده از هنر مجسمه سازی یونان باستان میتوانیم به آنها برسیم.
در واقع وجود این دو اصل در ریشه و جان مجسمههای تاریخ هنر یونان، میتواند نشان دهندهی قدرت خالقان این آثار هنری باشد. اما در کنار رشتهی هنری مجسمه سازی، معماری نیز یکی از مهمترین هنرهایی است که ما از یونانیان باستان داریم.
البته آثار هنری یونانیان باستان تنها به واسطهی جنگها و کشورگشاییها نود که منهدم شد، چرا که یونان یک سرزمین زلزله خیز بود و بروز زلزلههای متداوم در این سرزمین، باعث شد تا بسیاری از آثار هنری یونانیان که در قالب معماری ارائه بود، از بین بروند و اثری از آنها برای آیندگان باقی نماند. با این حال پارتنون و معبد هفائستوس که در آتن قرار دارد، برای اینکه اوج تمدن بشری در عصر باستان، را به رخ هنر امروزی بکشد، کفایت میکند.
تاریخ هنر یونان یکی از پربارترین و گران بهاترین هنرهای تاریخی میباشد
به طور کلی میتوانیم ادعا کنیم که هنر یونانیان باستان به لحاظ سبکی، به چهار دستهی مختلف تقسیم میشد که این چهار دسته عبارت اند از: هنر هندسی (geometric)، هنر کهن (archaic)، هنر کلاسیک (classical) و هنر هلنی (hellenistic).
این هنر را مرحله شکل گیری تمدن یونان نیز مینامند. دو حماسهی ایلیاد و ادیسهی هومر، از مهمترین مستنداتی هستند که میتوانند هنر هندسی تاریخ هنر یونان را نمایش دهند.
از مهمترین مواردی که در هنر هندسی یونان جای میگیرد این است که یونانیان، سالهای پیش شاید ۸۰۰ سال پیش از میلاد، دورهها و مسابقات المپیک را راه اندازی میکردند. تمامی اتفاقات به شیوهی هندسی بر روی سفالینههای مختلف طراحی کشیده شده و حالا بخشی از اطلاعاتی است که از آن زمان و هنر هندسی یونان به دست امروزیها رسیده است.
هنر کهن نیز یکی دیگر از هنرهایی است که یونانیان از خود به جا گذاشته اند. در این دوره، یونانیها از طریق رفت و آمدهای تجاری با تمدن و هنر سرزمینهای میانرودان و مصر داشتند، با هنر آنها آشنا شدند و سپس با انتقال این هنرها به سرزمین خودشان و ادغام آنها با هنرهای خود، اشکال تازهای از هنرهای مختلف را تولید کردند که در این سرزمین ماندگار شد.
در این دوره نیز آثار به صورت نقاشیهای مختلف با موضوعاتی مانند زندگی روزمرهی مردم یونان، بر روی سفالینههای مختلف با رنگهای سیاه کشیده میشد و سبک نوینی از هنر را پدید میآورد. در واقع نقاشیها و تندیسهایی که در هنر کهن به وجود میآمد، جاندار، با حالت، پر جنبش و از تازگی و سر زندگی خاص برخوردار بودند.
هنر کلاسیک را میتوانیم نقطهی اوج هنر یونانیان باستان معرفی نماییم. نظم، تناسب و هماهنگی در جزء و کل، سادگی و استحکام، قرینه سازی ماهرانه، تعادل و توازن، غلبه عقل بدون فنا کردن احساس، از جمله مهمترین عواملی بودند که در هنر کلاسیک به شدت بر روی آنها پا فشاری میشد و خیلی از این موارد، به عنوان یک اصل در هنر، هنوز هم رعایت میشوند.
هنر کلاسیک به دلیل تاثیر بسیار زیادی که بر روی معماری، تندیس سازی و نقاشی اروپا داشته، هنوز هم از ارج و قرب خاصی در این منطقه برخوردار میباشد. تندیسهایی که در هنر کلاسیک یونان باستان طراحی و ساخته شده اند، هنوز هم یکی از عالیترین نمونههای هنر تندیس سازی در جهان معرفی میشوند. معبد پارت و تناسب و هماهنگی در جز و کل، ظرافت، دقت و استحکام به زیباترین شکل ممکن در آن، یکی از ملموسترین آثار هنری است که هنر کلاسیک یونان را نمایش میدهد.
هنر هلنی، یک سبک تلفیقی از هنر است. این سبک در امتداد حملهی اسکندر به آسیا و تصرف بخشهایی از خاورمیانه شکل گرفت. چرا که در بستر کشور گشاییهایی که در این حملات انجام میشد، هتر یونانیان نیز به این سرزمینها راه پیدا میکرد و در ترکیب با هنرهای محلی قرار میگرفت.
این تلفیق زیبا باعث شد تا سبک جدیدی از هنر یونان پیدا شود که آن را هنر هلنی نامیدند. تندیس و آرامگاه ماوسولوس در غرب آسیای صغیر ۴ و یک سر مفرغی از مهمترین آثاری هستند که میتوانند سبک هلنی یونان را نمایش دهند.
علاوه بر این موارد، تندیس الهه پیروزی نیز یکی از آثار مهمی است که با هنر هلنی طراحی و تولید شده. به طور کلی در سبک هلنی تلاش میشد تا توجه بیشتری به احساس انسانها شود از این رو احساساتی مانند هیجان، حسرت، نگرانی، رنج، خود خواهی و پیروزی در اکثر تندیسها و مجسمههای آن دوران، به دست هنرمندان ساخته و پرداخته میشد.