به گزارش مجله خبری نگار دهه چهارم زندگی است، اما هنوز مجرد روزگار میگذارند و وقتی چرایی این امر را از او میپرسی، میگوید مشکلات مالی و دغدغههای اقتصادی باعث شده اصلا به فکر ازدواج نیافتم.
میگویی وضعیت اقتصادی تو که خوب است، خانه و ماشین و درآمد مناسب داری (!)، جواب میدهد اینها سطح توقع من است، اما همسری که میخواهد وارد زندگی شود چندین برابر این را میخواهد و من توانایی آن را ندارم.
میگویی سخت نیست مجردی، بالاخره همدم، مونس و هم یار زندگی لازم است؟ میخندد و با نگاهی دور میشود.
نگاهی که هزاران معنا در پشت آن نهفته است و حکایت از این دارد که چند سالی است نگرش افراد به ازدواج به عنوان یک واقعیت اجتماعی تحت تأثیر فرهنگ، نقش و موقعیتی قرار گرفته که در آن زندگی میکنند و آرزوها، ایدهآلها و تصویری که از آینده و زندگی مشترک خود دارند موجب شده به آسانی تن به ازدواج ندهد و از آن فرار کنند.
تا آنجا که بنابر آمارهای رسمی اعلام شده، ۱۲ میلیون جوان ایرانی در سن ازدواج قرار گرفتهاند که بسیاری از آنها یا تمایلی به ازدواج ندارند یا این که باید هفت خوان مشکلات را پشت سر بگذارند تا بتوانند وارد زندگی مشترک شوند به همین دلیل قید ازدواج را میزنند و تنهایی را بر زندگی مشترک ترجیح میدهند.
این درحالیست که کاهش ازدواج رابطه مستقیمی با کاهش فرزندآوری و کشیده شدن جامعه به سمت جامعه سالمند دارد؛ موضوعی که مجید ابهری رفتار شناس و آسیب شناس اجتماعی بر آن تاکید کرده و میگوید: ازدواج یکی از اصلیترین مراحل زندگی هر فرد در دوران عمر وی است که در حال حاضر با توجه به مشکلات اقتصادی و موانع فرهنگی کاهش آمار ازدواج و نزول منحنی فرزندآوری جامعه را با چالش جدی مواجه ساخته است.
وی یادآور میشود: اگر آمار ازدواج و فرزندآوری در شکل کنونی ادامه یابد تا ۲۰ سال دیگر با سالمندی جمعیت و کمبود نیروی کار روبه رو خواهیم شد.
این آسیب شناس اجتماعی با تاکید بر اینکه افزایش آمار ازدواج فقط با تشویقهای مادی مقدور نبوده بلکه باید به موازات آن تقویت فرهنگ مسوولیت پذیری در جوانان انجام شود، توضیح میدهد: بسیاری از جوانان در شرایط مالی مناسب قرار دارند و خانواده آنها نیز توانایی انجام مراسم ازدواج برای آنان را دارند، اما ترس از دست دادن آزادیهای دوران مجردی و فرار از مسوولیت با ضعف مسوولیت پذیری باعث کاهش آمار ازدواج شده است.
وی ادامه میدهد: از نگاه دیگر، در کنار مشوقهای ازدواج مانند ارائه وام یا مسکن یا خودرو باید برای تحقق افزایش آمار ازدواج در کنار آموزش مسوولیت پذیری و بالا بردن مهارت مدیریت خانواده در جوانان، با اشتغال زایی و بالا بردن سطح اشتغال در جامعه نخستین و بزرگترین دغدغه جوانان را حل و فصل کرد.
ابهری، ارائه مسکن رایگان یا بسیار ارزان را پس از طی این مراحل، از مشوقهای دیگر برای تشویق و تشکیل خانواده در بین جوانان عنوان و خاطرنشان میکند: امروزه یک ازدواج با سادهترین مراسم هزینه سنگینی را بر دوش جوانان میگذارد که از عهده اکثر آنان خارج است. بیکاری و مشکلات کاریابی نیز به این موضوع اضافه شده است. اما همانطور که گفته شد کاهش مسوولیت پذیری در جامعه و وحشت جوانان از طلاق با مهریههای بالا مانع اصلی قدم گذاشتن در مسیر ازدواج است.
وی ادامه میدهد: فراموش نکنیم نیازهای عاطفی و جنسی جوانان، آنها را به مسیرهای مختلف افسردگی و انزوا تا روابط نامشروع کشانده و با توجه به کاهش فرزندآوری، دولت و مردم در سالهای آینده با موانع جدی در تربیت نیروی انسانی روبه رو خواهند شد.
این رفتارشناس در پاسخ به این پرسش که چگونه باید آموزش متعهد بودن و مسوولیت پذیری را به جوانان آموخت، میگوید: از نگاه رفتارشناسی، خانواده نخستین مدرسه آموزش مسوولیت پذیری است که با واگذاری مسوولیت به فرزندان از دوران کودکی کمک شایانی به تقویت مسوولیت پذیری در آنان میکنند.
وی یادآور میشود: متاسفانه امروزه اکثریت خانوادههای ایرانی از واگذاری مسوولیت به فرزندان در کارهای ساده خانه هم خودداری کرده و گویی فرزند سالاری تاثیر بسیار نامطلوب در خانوادههای ایرانی گذاشته است. ضمن اینکه خانواده به عنوان مهمترین رکن جامعه امروز هدف اصلی جنگ نرم و دشمنان کشور قرار دارد که تلاش میکنند با انواع ابزار به مقابله با آن بپردازند که ضروری است تا دولت و نهادهای فرهنگی فکر اساسی برای تقویت فرهنگی خانواده کنند.
ابهری، مدرسه و دانشگاه را در مرحله بعدی ارائه آموزش متعهد بودن به جوانان عنوان و تصریح میکند: متاسفانه در این اماکن نیز فقط آموزش آکادمیک وجود دارد و از پرورش هیچ خبری نیست که مسوولان باید در مسیر رفع این چالش گامهای موثری بردارند.