مجله خبری-سبک زندگی نگار: خیلی از خانمها از این شکایت دارند که با مردی بی احساس زندگی میکنند که هیچ درکی از ابراز عشق و محبت ندارد و حتی برخی هنگامی که با آنها از عشق و احساسات صحبت میکنی.
همه چیز را به سخره میگیرد و علاقهای به صحبت دربارهی چنین مسائلی ندارند. این افراد معمولا کم حرف هستند و یا حتی بیان احساسات عاطفی را نشانهی ضعف میدانند.
این شکایت از زبان برخی مردها نیز نسبت به همسرشان شنیده میشود، اما میتوان گفت آمار بی محبتی و سردی زنان در زندگی مشترک از بی توجهی و بی محبتی مردان بسیار کمتر است.
اغلب زوجها روزهای اول زندگیشان به خوبی سپری میشود. حرفهای عاشقانه و ابراز احساسات در بین انها موج میزند، اما رفته رفته محبتها کمرنگ میشود و زن که تحمل کمی در برابر کمبود محبت همسرش دارد و سرشار از احساسات است با این روند نه تنها از زندگی زده میشود بلکه از همسرش هم متنفر میشود.
این بیمحبتی و بیتوجهی دلایل مختلفی میتواند داشته باشد و صرفا دلیل آن به بیعلاقه شدن همسرتان برنمیگردد.
به طور مثال میتوان به خاطر فشارهای زندگی و یا شرایط سخت و موقتی که برای همسرتان پیش آمده باشد.
برای درک بیعلاقگی همسرمان به خود، باید به نشانههای رفتاری او توجه و با دقت آنها را ریشهیابی و بررسی کنیم. این نشانه میتوانید از موارد زیر باشد:
• احساس ناامیدی، غم و تنهایی
• عصبانیت و تحریکپذیری
• توجه کمتر به هم و احساس نیاز برای برقراری روابط عاطفی خارج از محدوده زناشویی با غیرهمجنس
• کاهش تعهد به طرف مقابل و درست انجام ندادن مسوولیتهای معمول
• کاهش تمایل جنسی
• و در مجموع کاهش صمیمیت و کمتر شدن گفتگوها و درد دلهای روزانه بین زن و شوهر
به گفته کارشناسان، وقتی زنی به همسرش بیعلاقه میشود در او رفتارهای متفاوتی میبینیم مثلا دائما شوهر خود را مسخره میکند و از او ایراد میگیرد، غرور او را میشکند و در جمع به او بیاحترامی میکند.
زنان وقتی به شوهر خود بیعلاقه میشوند، نمیتوانند به نیازهای جنسی او پاسخ دهند و دائما دنبال بهانهای برای دور شدن از همسر خود میگردند.
همچنین وقتی مردی به همسرش بیعلاقه میشود، تحریکپذیری او نسبت به رفتارهای همسرش بیشتر میشود، یعنی با کوچکترین برخوردهای همسرش از کوره در میرود و دنبال بهانه میگردد که سر همسرش داد بزند و او را تحقیر کند.
مردان با تحقیر همسرشان ـ وقتی به او بیعلاقهاند ـ آرام میشوند. این مردان دیگر به برنامههای خانوادگی علاقه نشان نمیدهند و سر خود را با کار و فعالیتهای فردی گرم کرده و به بهانههای مختلف از خانه فرار میکنند. براساس تحقیقات انجام شده، میزان خیانت در میان مردان به دلیل بیعلاقه شدن به همسر خود بیشتر از زنان است.
برای اینکه نشانههای بیعلاقگی را در همسر خود بیابید، خصوصیات کلی وی را به یاد بیاورید و به تغییرات ناگهانی او در رفتار و احساساتش دقت کنید:
به طور مثال:
• اگر او قبلا روی مسائلی مربوط به شما حساسیت نشان میداد و اکنون به یکباره نسبت به آن مسائل بیتفاوت شده است.
• اگر قبلا با شما مهربان و انعطافپذیر بوده، ولی حالا با شما نامهربان و سنگدل شده است.
• اگر رفتارش با فرزندان و افرادی که شما به آنها علاقهمندید، بد شده است.
• اگر از با شما بودن فرار میکند و از موقعیتهایی که با هم تنها میشوید اجتناب میورزد.
این نشانهها ممکن است به دلیل بیعلاقه بودن به شما باشد، اما گاها این تغییرات رفتاری به دلیل بیعلاقگی به شما نیست و ممکن است دلیل دیگری داشته باشد.
دلایل بیعلاقه شدن همسر
حال که متوجه تغییر رفتار همسرتان شدید باید به جستجوی دلیل بپردازید:
مهمترین کار پس از کشف بیعلاقگی در خود یا همسرمان یافتن دلیل این بیعلاقگی است تا بتوانیم آن را برطرف کرده و عشق میان خود و همسرمان را دوباره زنده کنیم.
در یافتن دلایل بیعلاقه شدن همسرتان اول از همه به خود و رفتارتان مراجعه کنید و ببینید ممکن است کدام خصوصیت و رفتار باعث دوری همسرتان از شما شده باشد.
مثلا مشکلات زندگی، کاری و مالی میتواند روی همسرتان تاثیر بگذارد. در مواقع بروز این مشکلات مردان به دلیل بار مسوولیتی که دارند، دچار استرس میشوند و اگر همسرشان با آنها همراه نشود و به آنها سرکوفت و غر بزند و سرزنش کند و این حس برایشان ایجاد شود که همسرشان در مواقع سختی و مشکلات همراه آنها نیست، ممکن است از زندگی زناشویی خود زده شده و نسبت به همسرشان بیعلاقه شوند.
زنان نیز در مواقع سختی و مشکلات احتیاج به دلگرمی و همراهی دارند و اگر احساس کنند همسرشان از مسوولیت شانه خالی میکند و نمیتواند تکیهگاه خوبی در مشکلات برای خانوادهاش باشد و در واقع استحکام و قدرتی از همسرش نبیند، ممکن است نسبت به او بیعلاقه شود.
زنانی که احساس میکنند مردان بر زندگی سلطه داشته و همانند دیکتاتور در زندگی رفتار میکنند، نسبت به همسران خود بی تفاوت هستند.
مردانی که قصد کنترل همسر خود را دارند (به طور مثال دستور به اینکه چه بکند، چه بپوشد و …) باعث میشوند زنان نسبت به آنان بی میل شوند.
زمانی که شوهر درک نمیکند رابطه زناشویی جدی است، انتظار تعهد داشتن شوهر برای زنان برآورده نمیشود. آنها نسبت به مردانی که زندگی را به بازیچه میگیرند بی تفاوت هستند.
حس ارتباط عاطفی برای زنان مهم است، کافی است آنها احساس کنند که شوهر صرفا به دلیل رابطه جنسی تمایل به ارتباط دارند، این باعث میشود کم کم از همسر دلزده شوند.
احتمالا در این مدت بارها و بارها موضوعاتی در زندگی پیش آمده که باعث ناراحتی شما شده است و احتمالا بارها این فکر به ذهن شما خطور کرده است که شاید از همان ابتدا، انتخاب شما اشتباه بوده است و باید هرچه زودتر به زندگی مشترک خود پایان دهید.
اما برای چند دقیقه به این موضوع فکرکنید که شما در این زندگی مشترک چه چیزهای زیادی یاد گرفته اید! احتمالا شما اکنون کاملا میدانید که چه مسائلی در رابطه تان سر جای خودش نیست و چه مسائلی میتواند باعث اذیت و آزار روحی شما و یا شریک زندگی تان شود. این سرمایه بزرگی است!
در صورت بی علاقه شدن نسبت به همسر شما ۳ راه در پیش رو دارید.
۱- اولین گزینه این است که با همین روش (که به همسر خود علاقهای ندارید) به زندگی ادامه دهید که مهمترین پیامد این روش آسیبهای جبران ناپذیری است که به فرزندان تان وارد خواهد شد.
۲- دومین گزینه این است که از همسرتان جدا شوید البته طلاق پدیدهای است که عوارض و دشواریهای بسیاری را به همراه دارد و در شرایطی که شما در آن قرار دارید، به هیچ عنوان برای راه حل توصیه نمیشود.
گرچه طلاق انتخاب آخر است، اما باید زمانی به این انتخاب به صورت جدی اندیشید که قدرت مقابله با عوارض و دشواریهای آن در فرد وجود داشته باشد و صد البته راه دیگری برای حل مشکلات وجود نداشته باشد.
۳- سومین گزینه که پیشنهاد میشود این است که برای بهبود رابطه تان به مشاور مراجعه وتلاش کنید تا زندگی تان را دوباره بازسازی کنید. این مقاله میتواند در این راه و بازسازی رابطهتان به شما کمک کند.
وقتی در یک ارتباط زناشویی، مشکلات و تعارضاتی به وجود میآید، قطع آن رابطه و شروع یک زندگی جدید، دقیقا مثل این است که هدیهای را که گرفته اید و میدانید چیست با هدیه دیگری که اصلا نمیدانید چیست، تعویض کنید! شاید در ابتدا این کار هیجان انگیز به نظر برسد، اما این احتمال نیز وجود دارد که چیزی به مراتب بدتر گیرتان بیاید!
در ضمن خوب است که بدانید آمار نشان میدهد که نارضایتی زن و مرد در ازدواج دوم و سوم به مراتب بیشتر از ازدواج اول گزارش شده است؛ بنابراین وقتی شما میتوانید یک رابطه مغشوش را به رابطهای سالم و مسرت بخش تبدیل کنید، چرا این کار را انجام ندهید؟
همسر بیتفاوت
• قدم اول: تصویر ذهنی خود را درباره یک رابطه ایده آل و همسرتان را به او توضیح دهید. در رابطه تان صریح و واضح با همسر خود صحبت کنید و دقیق باشید و از او بپرسید که فکر میکند فرد ایده آلی برای زندگی است.
• قدم دوم: از همسرتان بخواهید که خواستههای خود را از یک رابطه ایده آل توضیح دهد، اما تنها بگذارید خودش نظراتش را بیان کند و از طرف او حرف نزنید.
• قدم سوم: در مورد صحبتهایی که میکند و اطلاعاتی که در اختیارتان میگذارد فکر کنید و به رفتار او دقت نمایید که آیا خصوصیاتی که به دنبالش هستید را از خود بروز میدهد و یا تنها صحبت میکند.
عشق، محبت و توجه شما میتواند تاثیرات فوق العادهای روی زندگی یک مرد داشته باشد و میتواند حمایت، امنیت، شوق و جراتی را که برای روبرویی با دنیای درونی احساساتش نیاز دارد را به او بدهد. اما باید خودش نیز پذیرای این عشق باشد تا این عشق، محبت و توجه بتواند در او اثر کند.
متاسفانه عشق ورزیدن به همسر در همه مواقع نمیتواند او را تغییر دهد، اما میتواند تا حدود زیادی تاثیر گذار باشد. گاهی مردها از لحاظ عاطفی بازتر و پذیراتر میشوند، اما به اندازهای که برای موفقیت در رابطه کافی باشد، نیست.
گاهی هم این فرآیند طولانی است و شما چنانچه دیگر از این رابطه ناامید شده و حتی در فکر پایان دادن به آن هستید، او متوجه تاثیر عشق شما در خود شده و تصمیم بر تغییر رفتار خود میگیرد، اما شاید برای تغییر خیلی دیر شده باشد.
• اولین گام این است که از همسر خود تقاضا کنید که میخواهید در فرصت مناسب با یکدیگر صحبت کنید.
• به حرفهای همسر به دقت گوش دهید.
• از لابه لای حرفهای او میتوانید نکاتی که برای بهبود رابطه لازم است را فراگیرید.
• به ویژگیهای مثبت همسر خود توجه کنید و از وی به دلیل وجود این ویژگیها تمجید کنید.
• انتظارات خود را با همسرتان در میان بگذارید. یکی از اشتباهات زوجین این است که تصور میکنند «چون همسرم مرا دوست دارد باید بداند که به چه محبتی نیاز دارم، چه انتظاراتی دارم و اگر نیاز خود را بیان کنم بی ارزش میشوم.» واقعیت این است تا زمانی که درباره نیازها و خواسته هایتان صحبت نکنید، هیچ فردی حتی نزدیکترین افراد به شما (همسرتان) نمیداند که شما چه میخواهید.
• انتظارات خود را صریح و روشن بیان کنید. دقت کنید این انتظارات باید واقعی و قابل دسترس باشد؛ برای مثال میتوانید مشخصا بیان کنید دوست دارید همسرتان با شما چگونه رفتار کند و چگونه به شما محبت و توجه خود را ابراز کند.
• از همسرتان بخواهید که وی نیز در مورد نوع و روش محبتی که از شما خواهان است صحبت کند تا به تدریج زبان مشترکی را در ابراز محبت به یکدیگر بیاموزید و صمیمیت بین خود را افزایش دهید.
• در مورد نیاز و انتظارات شوهر بی توجه خود با او صحبت کنید. در نظر داشته باشید مردان به دلیل مسئولیت تامین مخارج خستگی زیادی را متحمل میشوند. پس بهتر است قبل از صحبت و گفت و گوی دونفره، از تلاشهای همسر خود تشکر کنید.
• زمانی که شوهر صحبت میکند به دقت به کلام او گوش دهید. اگر میخواهید شوهرتان احساس کند درکش میکنید زمانی که پاسخ میدهد، گفته هایش را بازگو کنید و بپرسید که ” منظورت این بود؟ ” من درست متوجه شدم؟ ”
• یکی از رفتارهای مناسب با شوهر بی توجه این است که نشان دهید او را درک میکنید. به صور ت شفاف و واضح به همسر بگویید که شرایط کاری و روحی او را درک میکنید و میفهمید.
• زمانی که همسر شما صحبت میکند به او توجه کامل داشته و سر خود را، به نشانه تائید صحبتهای او تکان دهید.
• شوهر بی توجه ممکن است نتواند دوست داشتن خود را ابراز کند. اگر دوست دارید در مورد رفتارهای خاص شما مثلا آرایش کردن، احساست خود را ابراز کنند، به جای انتقاد با او صحبت کنید و بیان کنید که ” میدونم دوستم داری، ولی من نیاز به ابراز زبانی هم دارم”
• لمس و نوازش جسمانی برای شوهر بی توجه بسیار کارساز است. صمیمیت و علاقه مندی مردان با نوازش افزایش مییابد. این کار باعث میشود که صحبت احساسی بین شما و شوهرتان بیشتر شود و راحتتر بتوانید احساسات خود را بیان کنید.
• به همسرتان بگویید که بی توجهی او احساس بی امنیتی به شما میدهد. از او بخواهید صادقانه در مورد این مسئله و راه حلهای آن صحبت کنیم.
• اگر به همسر خود پیشنهاداتی برای تغییر دادید، اما او با حالت دفاعی برخورد کرد از او بخواهید نظر و باور خود را نسبت به این مسئله بیان کند و راه حل پیشنهادی خود را بگوید.
• جذابیت ظاهری در خود ایجاد کنید. جذابیت ظاهری برای مردان مهم است. آراسته کردن خود و مراقبت از پوست و موی خود شما را پرانرژی نشان میدهد.
• تعریف و تمجید شوهر را فراموش نکنید. اخلاق بسیاری از مردها همانند کودکان هستند که میخواهند از آنها قدرانی و تشکر شود. برای افزایش اعتماد به نفس شوهر خود باید تفکرات او را تایید کنید. این امر باعث میشود او همه چیز را با شما در میان بگذارد. با صداقت و گاه با زیرکی همه رفتارهای خوبش را به او بگویید.
• برای رابطه جنسی پیش قدم شوید. بهتر است گاهی اوقات شما پیش قدم شوید. این امر سبب میشود شوهر شما احساس کند او را میخواهید. همچنین مردها برای ایجاد رابطه جنسی به زمان نیاز دارند. آنها را درک کنید و صبور باشید و با هم همکاری کنید.
• اگر از صحبتهای همسر خود احساس رضایت کردید حتما به او یادآوری کنید. چون درک افراد از کلام و صحبتهای خود متفاوت است.
• رفتارهای مثبت همسر در دورانی که به شما بی تفاوت نبوده است را به او یادآوری کنید. به طور مثال به او بگویید ” زمانی درآغوشت میگرفتم و به من توجه میکردی، من لذت میبردم”
• در مواردی که احساس میکنید مقصر خود هستید، به طور شفاف به همسر بگویید. به طور مثال ” من از اینکه نمیتوانم نیاز جنسی تو را به طور کامل برطرف کنم، نارحتم و احساس خوبی ندارم”
• و در پایان همان گونه که شما به توجه و محبت همسرتان نیاز دارید وی نیز نیازمند توجه و علاقه شماست. هماطور که دوست دارید با شما رفتار شود با او رفتار کنید.
عشق را به زندگی مشترکتان بازگردانید
برای جلب محبت و علاقه همسرتان باید طبق خواستههای او رفتار کنید.
به نامزد یا همسرتان کتابهایی که مختص آنها (زنان/مردان) است را هدیه بدهید. در این زمینه سالهای اخیر کتابهای فوق العادهای نوشته شده که نظرات زیادی را ازدیدگاه (مردها/زنها) و درباره آنها ارائه میدهد. پس به یک کتابفروشی مراجعه کنید و کتابهای روانشناسی را انتخاب کنید که فکر میکنید، برای همسرتان جالبتر است. بعد از خواندن آنکتابها نظر همسرتان را جویا شوید، ببینید کدام بخشها را برای درک بهتر او به شما پیشنهاد میکند تا بخوانید.
• برخی اشتباهات کوچک سبب ایجاد سوء تفاهم میشود که نه تنها رابطه شما را بهتر نمیکند بلکه سبب دوری شما از یکدیگر میشود. پس منظورتان را از صحبت یا رفتارتان صریحا بیان کنید.
• هرگز همسر خود را به خاطر بی توجهی و بی احساسی خود سرزنش نکنید. ذات مردان بر خلاف زنان به گونهای است که احساسات و با عاطفه بودن در اولویت قرار ندارد و بسیاری از مسائل را به جای گفتن آن و تخلیه احساسات در خود میریزند.
• زمانی را که برای صحبت انتخاب میکنید نباید درمان جمع و یا حتی در حضور فرزندان باشد.
• علت ناراحتی همسرتان را بپرسید، اما سوالات شما نباید حالت بازجویی داشته باشد و پس از آن به شوهر خود فرصت دهید به آنها پاسخ دهد و عجلهای در شنیدن آن نداشته باشید. سعی کنید سوالات زیاد و طولانی نپرسید.
• فراموش نکنید آقایان اگر با مشکلات کاری مواجه شوند، احساست و عاطفه آنها کم میشود؛ بنابراین بی توجهی شوهر را مستقیم به مسائل زناشویی و مشکل در محیط خانواده ارتباط ندهید. بیشتر مردها اگر دچار مشکل کاری باشند، تعادل روحی آنها به هم میخورد.
• برخی از شوهرهای بی توجه از نحوه رفتار خود آگاه نیستند. پس بهتر است به جای اینکه او را به انجام ندادن رفتارهای مورد علاقه سرزنش کنید، رفتار او را به همان میزان و سطحی که هست برایش توصیح دهید. زمانی که رفتار شوهر را را توصیف میکنید اصلا در مورد خوبی و بدی آن قضاوت نکنید.
• انتظار نداشته باشید همه تقصیرها از جانب همسر است. شما هم باید تلاش کنید که در خود تغییراتی انجام دهید.
• از بزرگترین اشتباهات زنان این است که برای رابطه خودشان بدون اطلاع نامزد یا همسرشان تصمیمی میگیرند آن را اجرا میکنند. اگربدون آنکه همسرتان بداند درباره رابطه تان تصمیم میگیرید، نه تنها به او احترام نمیگذارید، بلکه رابطهتان را دچار مشکل میکنید.