مجله خبری-سبک زندگی نگار: هر مسلمانی میداند که احادیث و آیات اسلامی خوردن شراب را حرام میدانند و شرابخواری را جزو بدترین اعمال دانسته اند. قرآن کریم به مانند تمام بخشهای تربیت اخلاقی و.. انسان، برخوردی منطقی با شرابخواری دارد و دلیل حرام بودن شرابخواری در اسلام را کاملا عاقلانه بیان میکند.
مسئله تحریم شراب و برخورد چهار مرحلهای با آن؛ یعنی روش تربیتی قرآن در این زمینه و تغییر و تحول عجیبی که در جامعه ایجاد کرد، میتواند یکی از تأثیرات اعجاز آمیز قرآن باشد. خداوند در مقابل گناهانی همچون قمار و شرابخواری ابتدا سخت و تند برخورد نمیکند؛ بلکه با انصاف میفرماید که اینها منافع مادی و زود گذر و شخصی مثل حالت فراموشی غمهای زندگی در مستی و مالیات شراب برای دولتها دارد. اما ضررهای روحی و بهداشتی و اجتماعی آن زیادتر است.
خمر به معنای پوشش است و هر چیزی که چیز دیگر را بپوشاند و مخفی کند، «خمار» میگویند. اما در اصطلاح شریعت، به هر چیزی که مست کننده باشد، خمر میگویند؛ خواه از انگور گرفته شده باشد یا از کشمش و خرما.
به این نوع مایعات از این جهت خمر میگویند که این مایعات به جهت مستیای که ایجاد میکنند، بر روی عقل پردهای میافکنند و نمیگذارند بد را از خوب و زشت را از زیبا تشخیص داد. (مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج ۲، ص ۷۳)
خداوند در چهار مرحله با مسئله شرابخواری برخورد کرده است:
۱. «وَمِن ثَمَرَاتِ النَّخِیلِ وَالأَعْنَابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَکَرًا وَرِزْقًا حَسَنًا» «و از میوه درختان خرما و انگور باده مستی بخش و خوراکی نیکو برای خود میگیرید». (نحل:۶۷)
خداوند در این مرحله بر استفادههای سالم و حلال از میوه انگور و خرما تأکید میکند و راه استفاده صحیح آن را نشان میدهد.
این اولین مرحله در تربیت صحیح افراد و راه جلوگیری از عادات زشت است.
دو گناه بزرگ، ضررهای بسیار جبران ناپذیری بر جسم و جان و انسان دارد؛ چرا که مانع کمالات و نیکی هاست. از همین رو بسیاری از مسلمانان این عادت زشت را ترک کردند
در مرحله دوم میفرماید:
۲. «یَسْأَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِمَا إِثْمٌ کَبِیرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَآ أَکْبَرُ»؛ «درباره شراب و قمار از تو می پرسند بگو در آن دو گناهی بزرگ و سودهایی برای مردم است و [لی]گناهشان از سودشان بزرگتر است». (بقره:۲۱۹)
در این مرحله، خداوند هنگامی که میخواهد شراب را حرام کند، با نرمی و لطافت برخورد میکند و به طور تلویحی متذکر میشود که شرابخواری گناه است.
خداوند در مقابل گناهانی همچون قمار و شرابخواری ابتدا سخت و تند برخورد نمیکند؛ بلکه با انصاف میفرماید که اینها منافع مادی و زودگذر و شخصی مثل حالت فراموشی غمهای زندگی در مستی و مالیات شراب برای دولتها دارد. اما ضررهای روحی و بهداشتی و اجتماعی آن زیادتر است. (تفسیر نمونه، ج ۲، ص ۷۴)
بنابراین این دو گناه بزرگ، ضررهای بسیار جبران ناپذیری بر جسم و جان و انسان دارد؛ چرا که مانع کمالات و نیکی هاست. از همین رو بسیاری از مسلمانان این عادت زشت را ترک کردند.
خداوند در مرحله سوم میفرماید:
۳. «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَقْرَبُواْ الصَّلاَةَ وَأَنتُمْ سُکَارَی حَتَّیَ تَعْلَمُواْ مَا تَقُولُونَ وَلاَ جُنُبًا إِلاَّ عَابِرِی سَبِیلٍ حَتَّیَ تَغْتَسِلُواْ»؛ «ای کسانی که ایمان آورده اید در حال مستی به نماز نزدیک نشوید تا زمانی که بدانید چه می گویید و [نیز]در حال جنابت [وارد نماز نشوید]مگر اینکه راهگذر باشید». (نساء:۴۳)
از نظر برخی مفسران مراد از این آیه این است که مسلمانان با حالت مستی که بعد از خوردن شراب حاصل میشود، وارد نماز نشوند. این امر دو فایده دارد:
الف) مناجات با خدا مستلزم فهم و درک مطالب است و اگر کسی با حالت مستی در مقابل حضرت حق قرار گیرد، علاوه بر آنکه نوعی بی ادبی است، از نماز نیز بهرهای نمیبرد.
ب) با توجه به نزدیک بودن اوقات پنج گانه نماز واجب ـ به ویژه در صدر اسلام ـ عملاً کسی نمیتوانست به شرابخواری روی آورد و این مطلب نوعی مبارزه با شرابخواری در جامعه بود. در حقیقت ممنوعیت موقت شرابخواری در زمانهای خاص بود که مردم را آماده میکرد تا شراب را به صورت کلی بر آنان حرام کند. (تفسیر نمونه، ج ۳، ص ۳۹۵ _ ۳۹۶)
برخی دیگر از مفسران معتقدند که مراد از مستی (سکر) در آیه فوق، مستی خواب است و این مطلب در روایات متعددی نیز وارد شده است. (عروسی الحویزی، تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص ۳۴۸؛ قرطبی، تفسیر قرطبی، ج ۳، ص ۱۷۷۱).
اما برخی دیگر از مفسران بر این نظر اشکال وارد کرده اند و معتقدند از جمله «تا بدانید چه میگویید»، چنین استفاده میشود که نماز خواندن در هر حالی که انسان از هوشیاری کامل برخوردار نباشد، ممنوع است؛ خواه حالت مستی باشد یا باقی مانده حالت خواب. (تفسیر نمونه، ج ۳، ص ۳۵۶)
برخی دیگر از مفسران نیز مقصود از «صلوة» در آیه را مکان نماز یعنی مساجد دانسته اند و تعبیر «إلا عابری سبیل» را قرینه این معنا گرفته اند و معنای آیه را چنین دانسته اند:در حال سکر به مساجد نزدیک نشوید». (مجمع البیان، ج ۲، ص ۵۰)
خداوند در مرحله چهارم میفرماید:
۴- «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَیْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ، إِنَّمَا یُرِیدُ الشَّیْطَانُ أَن یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاء فِی الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ وَیَصُدَّکُمْ عَن ذِکْرِ اللّهِ وَعَنِ الصَّلاَةِ فَهَلْ أَنتُم مُّنتَهُونَ»؛ «ای کسانی که ایمان آورده اید! شراب و قمار و بتها و تیرهای قرعه پلیدند [و]از عمل شیطانند، پس از آنها دوری گزینید، باشد که رستگار شوید؛ همانا شیطان می خواهد با شراب و قمار میان شما دشمنی و کینه ایجاد کند و شما را از یاد خدا و از نماز باز دارد، پس آیا شما دست بر می دارید». (مائده:۹۰ ـ ۹۱)
خداوند در این آیات شریفه حکم حرمت شراب به طور قطعی بیان کرده است. ولی این عمل پس از سه مرحله قبل بود که ذهنیت مسلمانان برای این حکم آمده شده بود؛ به طوری که پس از نزول این آیات، عمر بن خطاب گفت:دیگر نخواهیم نوشید. (تفسیر نمونه، ج ۵، ص ۶۸) با نزول این آیات، هر که جامی در دست داشت، شکست و کوزههای شراب در کوچهها ریخته شد و جامعه مسلمانان یک پارچه به فرامین شریعت گردن نهاد. این، تأثیر شگفت انگیز روش تربیتی قرآن کریم بود که به صورت تدریجی و چند مرحلهای اجرا شد. در این آیات حکم تحریم شراب به صورت خشک بیان نشده است؛ بلکه ضررهای شرابخواری و قمار بیان شده است که عبارتند از:رجس (پلید) است، عمل شیطان است و او میخواهد با این عمل بین شما دشمنی ایجاد کند، میخواهد با این عمل مانع شود که شما به یاد خدا باشید و به نماز بپردازید.
برخورد منطقی قرآن با شرابخواری
در حدیثی از امام باقر (علیه السلام) درباره زیانهای فردی شرابخواری آمده است: «دائم الخمر مانند بت پرست است. شراب برایش رعشه بدن میآورد، مردانگی و انصاف و مروتش را نابود میکند. شراب است که شرابخوار را وادار بر جسارت بر نزدیکان و اقوام و خویشان و خونریزی و زنا میکند؛ حتی در هنگام مستی نمیتواند از زنای با محارم ایمن باشد. او پس از مستی این کار را بی توجه انجام میدهد و شراب وادار کننده به هر نوع شر و اعمال ضد انسانی است». (مجلسی، بحارالانوار، ج ۶۵، ص ۱۶۴)
رسول خدا (صلی الله و علیه وآله) نیز فرموده است: «خمر ریشه زشتیها و جنایات و امور پلید است». (میرزا حسین نوری، مستدرک الوسایل، ج ۱، ص ۱۳۹)
الکل با سرعت شگفت انگیزی از طریق بافتهای مخاطی دهان و معده و ریه جذب شده، وارد خون میشود. پس از ورود الکل به معده با توجه به نسبت آب موجود در آن، به تمام بافتهای بدن توزیع میشود.
اگر زن باردار مشروب الکلی مصرف کند، مقداری از الکل مصرف شده، به بدن جنینی که در شکم دارد، میرسد و مستقیماً بر روی مغز وی اثر میگذارد؛ زیرا تأثیر مستقیم الکل بر روی مغز است.
دائم الخمر مانند بت پرست است. شراب برایش رعشه بدن میآورد، مردانگی و انصاف و مروتش را نابود میکند. شراب است که شرابخوار را وادار بر جسارت بر نزدیکان و اقوام و خویشان و خونریزی و زنا میکند؛ حتی در هنگام مستی نمیتواند از زنای با محارم ایمن باشد. او پس از مستی این کار را بی توجه انجام میدهد و شراب وادار کننده به هر نوع شر و اعمال ضد انسانی است.
۵ تا ۱۰ درصد الکل مصرف شده بدون هیچ گونه تبدیلی به وسیله کلیهها و ریهها دفع میشود، اما بقیه در معرض اکسیده شدن در کبد قرار گرفته و به گاز دی اکسید کربن و آب و انرژی تبدیل میشود.
میزان واحد کالری به دست آمده از یک گرم الکل در این عمل به ۷ کالری میرسد و همین مسئله موجب بروز بی میلی شدیدی به غذا در انسان میشود که نتیجه آن، دچار شدن شخص به کمبود مواد غذایی در بدن است.
تصادف با اتومبیل و یا سقوط در رودخانه و یا گودال به دلیل عدم توانایی در حفظ تعادل به هنگام راه رفتن، تجاوز به حقوق دیگران و راه انداختن مشاجرات بی دلیل به جهت فقدان تعقل و تفکر منطقی، التهاب لوزالمعده حاد که بیماری خطرناکی بوده و ممکن است منجر به مرگ شود، زخم معده حاد که میتواند منجر به مرگ شود، اغما که ممکن است به کمبود قند خون نیز همراه شود (اگر شخص مست به هنگام اغما در معرض سرما قرار گیرد ممکن است بمیرد)، مرگ بر اثر تنگی نفس و متوقف شدن قلب از فعالیت و ... از دیگر اثرات زیانبار شرابخواری در فرد است.
الکل علاوه بر بیماریهای روحی و روانی، سبب بروز بیماریهای جسمی بسیاری همچون ناراحتیهای قلبی، ناراحتیهای گوارشی، بیماریهای عصبی، بیماریهای عفونی، نارساییهای خونی، سرطان و ... میشود. (محمد علی رضایی اصفهانی، اعجاز و شگفتیهای علمی قرآن، ص ۲۲۶ ـ ۲۳۳)
جلوگیری از نوشیدن شراب و حکم به پلید بودن آن، یکی از معجزات علمی قرآن کریم است؛ چرا که در شرایطی این احکام صادر شد که بشریت با علاقه و اشتها به شرابخواری روی آورده بود و از ضررهای بهداشتی آن اطلاع چندانی نداشت. شاید بتوان گفت یکی از ابعاد اعجاز قرآن، تغییر جامعه عربی جاهلی و تحول عجیب و ناگهانی آنان در کوتاهترین مدت بود. مسئله تحریم شراب و برخورد چهار مرحلهای با آن؛ یعنی روش تربیتی قرآن در این زمینه و تغییر و تحول عجیبی که در جامعه ایجاد کرد، میتواند یکی از تأثیرات اعجاز آمیز قرآن باشد؛ یعنی از منظر علوم تربیتی، این روش موثر چهار مرحلهای در برخورد با پدیده انحرافی در جامعه، میتواند الگوی مناسبی برای ایجاد تغییرات مناسب و مبارزه با مفاسد اجتماعی حاد باشد.