به گزارش مجله خبری نگار، حسن لطفی در روزنامه اعتماد نوشت: یک: رفته بودیم روی بام. با دوستی که به قول امروزیها، دیندار و اهل دین بود. داشتم حرف میزدم که حرفم را قطع کرد و پشت بامی را نشان داد و گفت: چه جالب عین خونه ماست! خانهشان را دیده بودم از نظر ظاهری هیچ شباهتی به اینجایی که نشان میداد، نداشت. وقتی نظرم را گفتم، توضیح داد که منظورش از نظر نبودن دیش ماهواره روی بام بود. خندیدم و گفتم: خیلی مطمئن نباش، شاید از ترس محتسب پنهانکاری کردهاند.
دو: قرار بود، رییسجمهور به شهری که در آن زندگی میکردم، سفر کند. دو، سه روزی مانده به سفرش، نقاشان و آسفالتکاران و رفوگران افتاده بودند به جان شهر تا زیبایش کنند. به دوستی که کارهای بود و این رتق و فتق امور و زیباسازی دقیقه نود را دنبال میکرد، گفتم: فلانی، مگر مردم شهر از آقای فلانی مهمتر نیستند که شهر را برای او زیبا میکنید؟ به جای پاسخ سوالم گفت: شما برات مهمان میاد به خانهات نمیرسی؟ گفتم: چرا میرسم، اما مگر فلانی مهمان است. تازه شما عین آن دوستم عمل میکنید که رفته بودم خانهشان و وقتی توپ بچه رفت زیر تخت خواستم برش دارم با انبوهی ظرف کثیف روبهرو شدم که تپانده بودند زیر تخت!
سه: توقیف فیلم در ایران و دنیا نه مال امروز است و نه مال کشوری خاص! هیچ فیلمی هم تا ابد توقیف نمانده و دیر یا زود روی پرده افتاده است. بعد از نمایش آنها هم مشخص شده که نگرانی توقیفکنندگان فیلم بیمورد بوده است. گاهی وقتها هم توقیف فیلم باعث شده تا فیلم تماشاگران بیشتری داشته باشند. تماشاگرانی که فقط پول به صاحب فیلم ندادهاند و به قول معروف تصمیم به توقیف فیلم تنها تهیهکننده و عوامل فیلم را متضرر کرده است (نمونههای اخیرش برادران لیلا، شب دیوار داخلی و…)
چهار: یک، دو و سه را نوشتم تا برسم به جلوگیری از نمایش فیلم پیرپسر ساخته اکتای براهنی که پس از آنکه خیلیها در سالن سینما فیلم را دیدند جلوی نمایشش در پلتفرمها گرفته شد. نتیجههایش ندیدن فیلم و بالطبع بخشی از معضلات جامعه نبود. فیلم در شبکههای ماهوارهای مختلف پخش شد. بینندگانش رایگان تماشایش کردند و... تهیهکننده و عوامل فیلم هم سرشان بیکلاه ماند.
نتیجه: گمانم کسانی که برای امور فرهنگی، اقتصادی و سیاسی مملکت نسخه میپیچند باید بروند روی پشت بام، داخل بازار و مترو، توی صف نانوایی و… تا متوجه شوند اوضاع از چه قرار است. مورچهای هم نباشند که وقتی لانهاش پر از ذخیره زمستان است، بگوید اوضاع دنیا بر وفق مراد است. انسانی نباشند که در ردیف افرادی باشند که معتقدند خودشان خوب هستند و دیگران بد! هر رفتاری از خودشان و همفکرانشان درست است (حتی امر شنیع …بگذریم) و دیگران هر کاری بکنند که در باور آنها جایی ندارد یا خلاف تفکر آنهاست، بد و اخ است و….