به گزارش مجله خبری نگار، رقابت میان ایالات متحده و چین از مرحله اقتصادی و فناوری فراتر رفته و به گفته تحلیلگران، به شکل نوعی «نبرد تمدنها» درآمده است. «بنیاد دفاع از دموکراسیها» با بیان این نکته که دولت ترامپ با طرحی تازه موسوم به «اقتصاد شبهجهانی» (Near-Global Economy) در پی بازتعریف نظم اقتصادی جهان و کاهش وابستگی به چین است، ادعا کرده که این طرح میکوشد «دموکراسیهای بازارمحور را برابر مدل اقتدارگرایانه» پکن متحد کند.
درحالی که دولتهای مختلف آمریکا برای چند دهه به دنبال استفاده ابزاری از اهرم تجارت و اقتصاد برای اعمال فشار و ضربه زدن به کشورها بودهاند، این موسسه آمریکایی از تصمیم جدید چین در وضع محدودیتهایی در مسیر صادرات مواد معدنی حیاتی و باتریهای لیتیومی به ایالات متحده برآشفته و ناراحت است و به همین دلیل دولت و حزب کمونیست چین را در زمینه تأمین کالاهای حیاتی جهان غیرقابل اعتماد توصیف میکند.
این اندیشکده آمریکایی آورده است: بدتر از آن، در حالی که چین با محدود کردن صادرات حیاتی خود، در تلاش است توان دفاعی ما را تضعیف کند، همزمان بازار جهانی را با خودروهای مازاد و فولاد یارانهای اشباع میکند و تولیدکنندگان بازارمحور را از میدان خارج میسازد.
بنا بر تحلیل بنیاد فوق، دولت ترامپ این اقدامات را بخشی از سیاست اقتصادی تهاجمی چین میداند که هدف آن تضعیف ساختار رقابتی جهان آزاد است. در پاسخ، کاخ سفید تهدید کرده موج تازهای از تعرفهها را علیه پکن اعمال خواهد کرد تا دسترسی چین به بازار مصرف بزرگ آمریکا محدود شود. با این حال، ترامپ و مشاورانش معتقدند که تعرفهها راهحل موقتی هستند و ایالات متحده باید برای مقابله بلندمدت با چین، ساختار جدیدی از تجارت جهانی را بنیانگذاری کند.
ایده اصلی ترامپ این است که اقتصاد جهانی نباید برای کشورهایی که قوانین بازار آزاد را نقض میکنند باز باشد. دولت ترامپ خواهان تشکیل اتحاد اقتصادی جدیدی به رهبری آمریکا است که فقط شامل کشورهای همفکر و متعهد به قواعد آنها شود. در چارچوب این طرح، کشورهایی که از قوانین اقتصادی آمریکا تبعیت کنند، از دسترسی ترجیحی به بازار، سرمایه و فناوری ایالات متحده برخوردار خواهند شد.
طبق این تحلیل، ترامپ مدعی چهار اصل محوری برای اقتصاد شبهجهانی خود است که عبارتند از عدالت، ثبات، شفافیت و آزادی.
بر این اساس، عدالت یعنی رقابت سالم بدون تقلب و فساد. کارگران آمریکایی نباید قربانی کشورهایی شوند که با کار اجباری، آلودگی محیطزیست یا رشوه، کالاهای ارزانتر تولید میکنند.
اصل دوم، ثبات است و کشورهایی که با جنگافروزی یا حملات سایبری نظم جهانی را بر هم میزنند، نباید بخشی از این نظم اقتصادی جدید باشند.
شفافیت اصل سوم و معادل جریان آزاد اطلاعات است. ترامپ تأکید دارد که فساد، شرکتهای پوششی و مناطق مالی محرمانه باید از بین بروند تا تجارت جهانی عادلانهتر شود.
از نگاه ترامپ، آزادی بهعنوان پایه قدرت اقتصادی است که برخی دولتها با سیاستهای خود علیه مالکیت خصوصی، غیرقابل اعتماد هستند، اما کشورهایی که بهسمت دموکراسی مدنظر غرب حرکت میکنند میتوانند به این نظام اقتصادی بپیوندند.
بنیاد دفاع از دموکراسی با حمله تمام عیار به سیاستهای اقتصادی پکن در پایان ادعا دارد این تصمیم پکن در واقع خودکشی اقتصادی آن برای جهان است و به همین دلیل اکنون زمان آن رسیده تا نظام تجاری جدیدی بر پایه شرکای داوطلب، قوانین عادلانه و مرزهای روشن ساخته شود.
به اعتقاد کارشناسان، در حالی که جهان بهسرعت در حال بازآرایی اقتصادی است، طرح ترامپ برای ایجاد اقتصاد شبهجهانی میتواند آغازگر دورهای تازه از رقابت تمدنی میان نظامهای سیاسی رقیب باشد؛ نبردی که نتیجه آن هم آینده آمریکا و هم مسیر اقتصاد جهانی را رقم خواهد زد.