به گزارش مجله خبری نگار، یک تیم بینالمللی از دانشمندان از بریتانیا و سنگاپور به این نتیجه رسیدهاند که کلاغها، زاغیها و دیگر کلاغسانان دارای هوش و خودآگاهی قابل مقایسه با نخستیسانان هستند. این مطالعه در مجله علمی Animal Cognition (AnimCog) منتشر شده است.
کلاغها تواناییهای حسی استثنایی از خود نشان میدهند: بینایی آنها به آنها اجازه میدهد تا با سرعت بالا جهتیابی کنند، شنوایی آنها به آنها کمک میکند تا از طریق صداها، همسالان خود را تشخیص دهند و حس بویایی آنها برای یافتن غذای پنهان استفاده میشود.
اما مزیت اصلی آنها حافظه خارقالعادهشان است. برخی از گونهها میتوانند مکان بیش از هزار انبار مواد غذایی را به خاطر بسپارند و بین اقلام فاسدشدنی (مانند حشرات) و آنهایی که ماندگاری بیشتری دارند (آجیل) تمایز قائل شوند. علاوه بر این، آنها میتوانند برای آینده برنامهریزی کنند - به عنوان مثال، ابزارها را برای استفاده بعدی ذخیره کنند.
تحقیقات نشان داده است که کلاغها احساساتی مشابه انسانها را تجربه میکنند: آنها میتوانند بدبین، پس از یک موفقیت شاد یا هنگام مواجهه با اشیاء جدید محتاط باشند. مهارتهای اجتماعی آنها چشمگیر است: آنها خود را در آینه میشناسند، نیت پرندگان دیگر را درک میکنند و حتی اطلاعات را دستکاری میکنند. به عنوان مثال، اگر یک کلاغ بداند که تحت نظر است، میتواند غذا را پنهان کند -، اما فقط در صورتی که قبلاً از دیگران دزدی کرده باشد. زاغهای نر، هنگام جفتگیری با مادهها، ترجیحات غذایی آنها را به خاطر میسپارند تا بتوانند خوراکی مناسب را به آنها پیشنهاد دهند.
مغز کلاغها ساختار متفاوتی نسبت به مغز پستانداران دارد: آنها فاقد جسم پینهای هستند که نیمکرهها را به هم متصل میکند. این ممکن است به این معنی باشد که هوشیاری آنها متفاوت عمل میکند - شاید مانند انسانها که "مغز دو تکه" دارند، جایی که هر نیمکره اطلاعات را به طور متفاوتی پردازش میکند. با این حال، این مانع از بروز رفتارهای پیچیده، از جمله استفاده از ابزار و تفکر استراتژیک، در آنها نمیشود.
این مطالعه نشان میدهد که هوشیاری حیوانات همچنان کمتر مورد مطالعه قرار گرفته و خواستار تحقیقات بیشتر در مورد تواناییهای شناختی پرندگان است.
علاوه بر این، نویسندگان به لزوم توجه به نیازهای عاطفی و اجتماعی آنها، به ویژه هنگامی که در اسارت نگهداری میشوند، اشاره میکنند. به عنوان مثال، به دلیل حافظه عالی آنها، تجربیات منفی میتواند تأثیر طولانی مدتی بر سلامت آنها داشته باشد و نئوفوبیا (ترس از تازگی) نیاز به برخورد دقیق با اشیاء جدید دارد.