به گزارش مجله خبری نگار، روابط دهلینو و واشنگتن که در طول ۲ دهه گذشته مسیر صعودی و راهبردی را طی کرده بود، در دوره دوم ریاستجمهوری دونالد ترامپ با چالشهای تازهای مواجه شده است.
در همین راستا، یکی از اصلیترین محورهای اختلاف، موضوع واردات نفت روسیه توسط هند است؛ وارداتی که با هدف مهار تورم داخلی و تامین نیازهای انرژی صورت گرفت اما در واشنگتن بهعنوان بهانهای برای افزایش فشارهای سیاسی و اقتصادی علیه هند مطرح شد.
ترامپ با بهرهگیری از این موضوع، تعرفههای وارداتی بر کالاهای هندی را به سطح بیسابقه ۵۰ درصد افزایش داد؛ چنین سیاستی نه تنها صادرات هند را با تهدید جدی روبهرو کرده، بلکه فضای همکاری راهبردی میان ۲ کشور را به سردی کشانده است.
ضرورت اقتصادی هند
هند به عنوان یکی از بزرگترین واردکنندگان انرژی جهان همواره نسبت به نوسانات قیمت نفت آسیبپذیر بوده است. این کشور که پس از برجام برای همسویی با اهداف واشنگتن در چارچوب این توافق، واردات نفت خود را از ایران کاهش داد اما زمانی که ترامپ در سال ۲۰۱۸ از برجام خارج شد، هند آسیب دید. بنابراین، مقامهای هندی از آن زمان درسهای مهمی در زمینه مواجهه با چنین سناریوهایی آموختند که برای محاسبات راهبردی دهلینو بسیار حیاتی است.
درهمین ارتباط، دولت هند پس از آغاز جنگ اوکراین و تحریمهای گسترده غرب علیه روسیه، دهلینو که در سالهای اخیر با چالشهای تورمی و نیاز به تثبیت قیمت سوخت در بازار داخلی روبهرو بود از این فرصت برای خریدار نفت خام با تخفیفهای چشمگیر استفاده کرد. در واقع، واردات نفت ارزان از روسیه به دولت مودی کمک کرد که هزینههای داخلی انرژی را کنترل کند و فشار اقتصادی بر طبقات متوسط و فقیر را کاهش دهد.
افزون بر این، روابط تاریخی و دیرینه میان مسکو و دهلینو نیز نقش مهمی ایفا کرد. هند دهههاست که بخشی از نیازهای نظامی و انرژی خود را از روسیه تامین میکند و این وابستگی ساختاری، مانع از آن میشود که دهلینو بهراحتی در صف تحریمکنندگان مسکو قرار گیرد. از نگاه رهبران هند، واردات نفت روسیه نهتنها اقدامی علیه آمریکا محسوب نمیشد، بلکه تلاشی برای حفظ منافع ملی و امنیت انرژی کشور بود.
رویکرد واشنگتن
با وجود آنکه خرید نفت از روسیه توسط هند در چارچوب سقف قیمتی تعیینشده از سوی گروه هفت انجام میشد و نقض آشکاری محسوب نمیشد، اما ترامپ آن را بهانهای برای فشار بر دهلینو قرار داد.
براساس گزارشها، ترامپ که همواره نگاه معاملهگرانه به روابط خارجی دارد، استدلال کرده است که واردات نفت روسیه نشاندهنده نزدیکی دهلینو به مسکو است و واشنگتن باید واکنشی سخت به آن نشان دهد. بنابراین، نتیجه این رویکرد، افزایش تعرفههای وارداتی بر کالاهای هندی تا سطح ۵۰ درصد بود؛ اقدامی که میتواند بسیاری از صنایع صادراتی هند از نساجی و پوشاک گرفته تا کفش و چرم را از بازار آمریکا بیرون براند.
در همین راستا، برخی از کارشناسان معتقدند این سیاست بیش از آنکه ریشه در ملاحظات اقتصادی داشته باشد، حاصل دلخوریهای شخصی و سیاسی ترامپ از دولت مودی است؛ ترامپ در جریان درگیری مرزی میان پاکستان و هند تلاش کرده بود خود را میانجی معرفی کند اما دهلینو به دلیل حساسیت تاریخی نسبت به موضوع کشمیر، از پذیرش این نقش خودداری کرد. این موضع سرد هند در برابر ابتکار ترامپ باعث شد کاخ سفید حمایت سیاسی و حتی اقتصادی از دهلی را کاهش دهد و به سمت نزدیکی بیشتر با پاکستان حرکت کند.
همچنین این تنشها در شرایطی رخ میدهد که چین درحال گسترش نفوذ خود در آسیا است و بسیاری از کشورها انتظار داشتند اتحاد دهلینو و واشنگتن بهعنوان وزنهای در برابر پکن عمل کند اما با سرد شدن روابط دوجانبه، نقش هند در راهبرد آمریکا علیه چین کمرنگتر شده است و همین امر میتواند موازنه قدرت در آسیا را تغییر دهد.
افزون بر این، پیامدها برای دهلینو یک وضعیت دوگانه است؛ هند از یک سو برای استقلال سیاسی این کشور تلاش میکند که در برابر فشارهای آمریکا ایستادگی میکند و از سوی دیگر نیز کاهش رشد اقتصادی و تهدید مشاغل صادراتی میتواند به یکی از نقاط ضعف اصلی او تبدیل شود؛ زیرا عملکرد اقتصادی همواره نقطه آسیبپذیر دولت مودی بوده و مخالفان داخلی نخست وزیر هند با برجستهسازی این ضعف میتوانند جایگاه سیاسی او را تضعیف کنند.