به گزارش مجله خبری نگار،کسالت و بیحالی، مهمانی ناخواندهای است که همه ما با آن روبهرو میشویم. اما تفاوت افراد موفق و ناموفق در این نیست که آیا کسالت به سراغشان میآید یا نه، بلکه در نحوهی برخورد با آن است.
وقتی به کسالت مبتلا هستید و انرژی برای انجام فعالیتهای خود را ندارید، منتظر نمانید تا حالتان خوب شود و بعد به کار بپردازید. بیحالی و کسالت، برای همه اتفاق میافتد. آدمهای موفق نیز دچار بیحالی و کسالت میشوند، اما تفاوت آنها با دیگران در این است که، آنها وقتی زمین میخورند، بلند میشوند و دوباره به حرکت ادامه میدهند. در مقابل، آدمهای ناموفق وقتی زمین میخورند، مدام به آن فکر میکنند و علت زمین خوردنشان را تحلیل میکنند. آنها مدام با خود میگویند: آیا من راه رفتن بلد نیستم؟ آیا مه یا طوفان جلوی دید مرا گرفته بود که زمین خوردم؟ آیا؟ آیا؟ ... تمایز افراد موفق و ناموفق در همین زمانهای کسالت روشن میشود. افراد موفق کسانی هستند که حتی در زمان کسالت مقداری تلاش میکنند و عملکردشان کاهش شدیدی نمییابد، البته کاهش مقداری از عملکرد طبیعی است.
پژوهشها نشان داده، هنگامی که خُلق فرد منفی است، فکر کردن و تحلیل کردن، مضرّ است. چون فرد بیشتر نکات منفی را میبیند و آنها را تعمیمدهی میکند، در نتیجه دچار کسالت میگردد. ازاینرو، باید اقدام کنیم و به افکارمان دستور توقف دهیم. اگر با همان مقدار انرژی که داریم حرکت کنیم، بعد از زمانی کوتاه ملاحظه خواهیم کرد که انرژیمان افزایش مییابد. جدول زیر را روزی یک بار، هنگامی که خُلق منفی دارید، تکمیل کنید تا نتایج این تکنیک را بهتر لمس کنید.
افراد کمالگرا بر این باورند که باید مشکلشان را ریشهای حل کنند تا در آینده دچار مشکل نگردند. برای داشتن احساسات و رفتارهای بهتر، لازم نیست همیشه دنبال یک راهحل ریشهای باشیم. گاهی اگر بر خلاف بیحالی و کسالت خود، به انجام رفتارهای مثبت کوچک بپردازیم، بهتدریج احساسات مثبتتری را تجربه میکنیم و ممکن است به تدریج افکار و عقایدمان نیز اصلاح شود.
از خود بپرسید: «حال خوب یا کار خوب، کدامیک بهتر است؟». انسان باید دنبال کار خوب و تقرّب به خدا باشد و مطمئن باشد که، خداوند متعال تلاش او را مشاهده میکند. زمانی که او نشاط کافی برای تلاش را ندارد، اما سعی میکند همچنان مسیر خود را ادامه دهد و باز نایستد، رشد معنوی او نیز به مراتب بیشتر خواهد بود.
سعی کنیم در هر شرایطی هستیم، حال خود را بپذیریم و همزمان رفتارمان را نیز مدیریت کنیم. پژوهشها نشان داده است که، وقتی فعال میشویم و کاری انجام میدهیم، احساس توانمندی میکنیم، حالمان نیز زودتر خوب میشود و انرژی روانشناختیمان افزایش مییابد.
برخی افراد نیز در این مواقع، به رفتارهای نامناسبی مانند وبگردی، بازی رایانهای و... مشغول میشوند. در واقع، این رفتارها باعث میشود که موقتاً فرد در یک دنیای مجازی غرق شود و مشکلات دنیای واقعیاش را فراموش کند؛ اما بعد که به دنیای واقعی برمیگردد و انبوهی از مشکلات را میبیند، مجدداً محزون میشود. ازاینرو، داشتن تلاش و رفتارهای مثبت در کنار پذیرش احساسات را رها نکنید.
اگر اهدافمان را مبتنی بر هدف والای زندگی یعنی رشد معنوی و تقرب به خدا تنظیم کرده باشیم، باید بدانیم که ما در هر لحظه یک فرصت داریم تا یک گام به خدا نزدیکتر بشویم؛ به عنوان نمونه، من و دوستم هر دو یک ساعت درس میخوانیم. دوستم با راحتی درس میخواند؛ ولی من با سختی درس میخوانم، کدام اجر بیشتری دارد؟