کد مطلب: ۷۲۸۵۵۳
|
|

با یک دوره فضای‌مجازی می‌توان به خودشکوفایی رسید؟!

با یک دوره فضای‌مجازی می‌توان به خودشکوفایی رسید؟!
تب‌داغ تبلیغات دوره‌های خودشکوفایی در فضای‌مجازی بهانه‌ای شد تا بگوییم که پیداکردن استعداد‌ها و شکوفایی در هر فرد به شکل متفاوتی است

به گزارش مجله خبری نگار، همه ما دوست داریم در زندگی به آدم‌های موفقی تبدیل شویم. یکی از راه‌های دستیابی به موفقیت، کشف استعداد‌ها و خودشکوفایی است. خودشکوفایی تلاش برای رشد و تحقق بخشیدن کامل‌تر استعدادها، توانایی‌ها و قابلیت‌های فرد است. این روز‌ها به‌خصوص در فضای‌مجازی، تبلیغات دوره‌های جامع خودشکوفایی به چشم می‌خورد. به همین بهانه، می‌خواهیم کمی بیشتر درباره خودشکوفایی، تعریف آن از منظر روان‌شناسی، راهکار‌های محقق کردن آن و ... بگوییم.

پیش‌نیاز‌های خودشکوفایی از منظر روان شناسی

اگر بحث شکوفایی را بخواهیم به صورت تخصصی بررسی کنیم، بهتر است به سراغ نظریه مازلو برویم و یادآور شویم که انسان چه زمانی می‌تواند به نقطه شکوفایی برسد. شکوفایی و پیدا کردن نقاط استعداد در هر فرد به شکل متفاوتی است و برای آن نیاز به پیش‌نیاز‌های متفاوتی داریم. هرم سلسله‌مراتب نیاز‌های مازلو یا به‌طور خلاصه هرم مَزلو، نظریه «آبراهام مزلو» روان شناس انسان گرای آمریکایی درباره نیاز‌های اساسی انسان است. این نظریه در میان بینش‌های حاصل از جنبش روابط انسانی در روان شناسی مقارن با دوران رکود اقتصادی بزرگ غرب از اهمیت ویژه برخوردار است و نظریه‌ای بنیادین محسوب می‌شود. در این نظریه، نیاز‌های آدمی در هفت طبقه قرار داده شده است، اما برای استفاده بهتر و کاربردی‌تر در مدیریت در پنج طبقه قرار داده شده‌اند که به ترتیب عبارت‌اند از:

۱ نیاز‌های زیستی

نیاز‌های زیستی اولین سازندگان سلسله‌مراتب هستند و تا زمانی‌که قدری ارضا شوند، بیشترین تاثیر را بر رفتار فرد دارند. نیاز‌های زیستی نیاز‌های آدمی برای حیات خود هستند یعنی: خوراک، پوشاک، مسکن، رابطه عاطفی و خواب. تا زمانی که نیاز‌های اساسی برای فعالیت‌های بدن به حد کافی ارضا نشده‌اند، عمده فعالیت‌های شخص احتمالاً در این سطح بوده و بقیه نیاز‌ها انگیزش کمی ایجاد خواهد کرد.

۲ نیاز‌های امنیتی 

نیاز به رهایی از وحشت، تامین جانی و عدم محرومیت از نیاز‌های اساسی است؛ به عبارت دیگر نیاز به حفاظت از خود در زمان حال و آینده را شامل می‌شود.

۳ نیاز‌های اجتماعی

یا احساس تعلق و محبت؛ انسان موجودی اجتماعی است و هنگامی که نیاز‌های اجتماعی اوج می‌گیرد، آدمی برای روابط معنی‌دار با دیگران، سخت می‌کوشد.

۴ احترام

این احترام قبل از هر چیز نسبت به خود است و سپس قدر و منزلتی که توسط دیگران برای فرد حاصل می‌شود. اگر آدمیان نتوانند نیاز خود به احترام را از طریق رفتار سازنده برآورند، در این حالت ممکن است فرد برای نیاز جلب توجه و مطرح شدن، به رفتار خرابکارانه یا نسنجیده متوسل شود.

۵ خودشکوفایی و خودانگیزشی

یعنی شکوفا کردن تمامی استعداد‌های پنهان آدمی؛ حال این استعداد‌ها هر چه می‌خواهد باشد. همان‌طور که مزلو بیان می‌کند: «آن چه انسان می‌تواند باشد، باید بشود». انسان در ابتدای خلقت با پناه گرفتن در غار‌ها به دنبال رفع نیاز‌های اولیه خود بود که این نوع زندگی به شکل مختلف در طول زیست بشر توسعه یافت و از شکل غارنشینی به زندگی‌های دسته جمعی و روستا‌ها رسید و پس از آن انسان شهرنشین شد. رفته رفته وقتی انسان امنیت و ثبات بیشتری پیدا کرد و تنها دغدغه بقا وجود نداشت با بخش‌هایی از خودش روبه رو شد که به شکل غیرقابل پیش بینی نمایان شدند. یعنی یافتن حد تعالی رفتار و نوع دیدگاه خود به نوعی خودشکوفایی پیدا کرد و با توانمندی خاصی از خودش در زمینه‌های مختلف روبه رو شد.

چرا خودشکوفایی در شرایط سخت اتفاق می‌افتد؟

حال بهتر است یادآور شویم که خودشکوفایی و یافتن استعداد زمانی اتفاق می‌افتد که انسان در حالت بقا (تنها زنده‌ماندن) نباشد. تا زمانی که اضطراب نیاز‌های اولیه ما رفع نشده باشد، انسان امکان خودشکوفایی و یافتن استعداد‌های خود را ندارد. شاید برای شما این سوال مطرح شود که چرا در شرایط سخت افراد دست به خلق و خودشکوفایی می‌زنند؟ باید به این سوال به صورت عمیق‌تر بپردازیم. شاید فردی در شرایط سخت آن قدر درگیر بقا نباشد تا فردی که در شرایط ایده‌آلی به سر می‌برد. اضطراب‌های کودکی بخش مهم این داستان را رقم می‌زنند. گاهی فرد با همه امکانات همچنان در حالت بقا زندگی می‌کند، زیرا اضطراب‌های اولیه حل نشده همچنان همراهش است و فردی با امکانات حداقلی زمین را زیر پای خود جای محکم‌تر و بهتری حس کند و همین نکته باعث می‌شود اضطراب کمتری داشته باشد و در سطح بالاتری از (فقط بقا پیدا کردن) زندگی کند.

منبع: خراسان

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر