به گزارش مجله خبری نگارکیلین مورفی، بازیگر سرشناس ایرلندی روی پرده نقرهای در مجموع نقش پنج سرباز و همچنین جی رابرت اوپنهایمر را بازی کرده است که این مورد آخر جایزه اسکار را برایش در پی داشت. حتی در تلویزیون نیز، او نقش یک گانگستر و قهرمان جنگی به نام توماس شلبی را در سریال موفق Peaky Blinders (۲۰۱۳-۲۰۲۲) به تصویر کشید. فارغ از نوع رسانه، بزرگترین شخصیتهای حرفهای کیلین مورفی (به استثنای یک یا دو نفر) از کهن الگوی سرباز هستند. او عمدتاً در فیلمهای جنگی اش تلاش فوق العادهای برای زنده کردن نقش هایش انجام میدهد.
برخی از این فیلمها توسط همکار همیشگی سالهای اخیر او- کریستوفر نولان، فیلمساز بریتانیایی- ساخته شده اند و چند فیلم دیگر نیز از بهترین فیلمهای او هستند. اگرچه احتمالاً بیشتر فیلمهای این فهرست را میشناسید، تعدادی از این فیلمها ممکن است ناآشنا به نظر برسند. دو مورد از آنها در ایرلند تولید شدند، اما هنوز هم برای بخش خاصی از طرفداران سینما ارزش نامی دارند؛ و البته این فیلمها اگر چه مدتها قبل ساخته شده اند، اما هنوز هم قدرت و اهمیت خود برای ارتباط برقرار کردن با دنیای مدرن و مخاطبان سینمایی اش را دارا هستند. ۶ فیلمی که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت، فیلمهای جنگی هستند که کیلین مورفی در آنها ایفای نقش کرده است.
اولین فیلم جنگی کارنامه کیلیان در اواخر قرن بیست و یکم فیلمی به نام سنگر به کارگردانی ویلیام بوید بود که بر اساس فیلمنامهای اورجینال نوشته خودش ساخته شد. اگرچه او سناریو عمق دار و بسیار دیدنی را در این فیلم به تصویر نمیکشد، اما بوید همچنان در ایجاد فضایی به یاد ماندنی موفق عمل میکند. داستان فیلم در دو روز قبل از نبرد سومی اتفاق میافتد، و کل فیلم در سنگری اتفاق میافتد که نام فیلم از آن گرفته شده است، با صداگذاری درخشان و فیلمبرداری دقیقی که The Trench را تا آتشبازی پایانی داستان همچنان جذاب و برجسته نگه میدارد.
با این حال، شاید برجستهترین نکته قابل توجه در این فیلم، بازیهای بی نظیر بازیگران ستاره آن باشد. مطمئناً، نقش کیلین در قالب سرباز رگ روکوود نقشی فرعی دارد و در روایت عمده فیلم سنگر چندان کلیدی نیست. اما او نقطه میانی فیلم را به خود اختصاص میدهد – اسپویل: سربازانش اغلب به شکلی وحشیانه و به یاد ماندنی میمیرند – و پیش از آن یک بازی بی نقص ارائه میکند. به همراه بازیگرانی، چون پل نیکولز، دنیل کریگ، جیمز دارسی و بن ویشا، این بازیگر یک شب را در یک سنگر ماکت گذراند تا تصاویر وحشیانه جنگ را به دقت ترسیم کند. واضح است که تلاش آنها نتیجه داد. این شاید دستکم گرفتهشدهترین فیلم جنگی در آثار تحسینشده کیلین مورفی باشد، که با توجه به ارزش نام مبهم و واکنش متوسط منتقدان کاملاً قابل انتظار است. با این حال، با نگاهی به گذشته، The Trench فیلم فوق العادهای به نظر میرسد.
فیلم آنتروپوید یا شبه انسان به کارگردانی شان الیس و نویسندگی الیس و آنتونی فروین، مورفی را در نقش یک سرباز اهل چکسلواکی به نام جوزف گابچیک به تصویر میکشد. به عنوان قهرمانان فراموش شده جنگ جهانی دوم، او و یان کوبیس، ترور راینهارد هایدریش، یکی از مغزهای برجسته هولوکاست را سازماندهی کردند. پس از اینکه فیلم فوق العاده او به زبان تاگالوگ (زبان تاگالوگ یکی از مهمترین زبانهای مردم فیلیپین و پایه زبان فیلیپینی زبان ملی این کشور است) به نام Metro Manilla (۲۰۱۳) مورد تحسین منتقدان و طرفداران سینما قرار گرفت، بخش خاصی از تماشاگران چشمشان به شان الیس دوخته شد؛ و با توجه به اینکه یکی از بهترین بازیگران فیلمهای جنگی در تمام دوران، شخصیت اصلی داستان را در این فیلم به تصویر میکشد، انتظار داشتیم که این همه انتظار پاسخی درخور از جانب این کارگردان در پی داشته باشد.
اما علیرغم داشتن برخی از بهترین بازیهای مورفی، الیس با این فیلم جنگی زندگینامهای خود کمی کمتر از حد انتظار ظاهر شد. پس از اکران، Anthropoid اگرچه سزاوار احترام بیشتری بود –، اما در باکس آفیس به شدت شکست خورده و چندان مورد علاقه منتقدان واقع نشد. این فیلم نه توسط منتقدان رد شد و نه چیزی شبیه آن. اما امتیاز ۶۷ درصد در راتن تومیتوز نه برای فیلمنامه خوب فروین و نه کارگردانی استادانه الیس سزاوار نیست. این دو نور درخشانی را بر روی دو شخصیت کلیدی سالهای ابتدایی جنگ جهانی دوم تابانیدند، و در کل، همه بازیگران و تیم تولید آنتروپوید باید به خاطر کارشان ستایش شوند. این ستایش شامل کیلین مورفی نیز میشود.
اینجا در کوهستان سرد – به نویسندگی و کارگردانی آنتونی مینگلا – کیلین مورفی نقش یک سرباز کنفدراسیون به نام باردولف را بازی میکند؛ و اگرچه او در طول مدت زمان فیلم کوهستان سرد تنها در یک صحنه ظاهر میشود، با این حال نقش کوتاهش را با اشتیاق و اهتمام قابل توجه و تحسین برانگیزی بازی میکند. اگرچه کوهستان سرد در میدان مخاطبان امروزی چندان شناخته شده و محبوب نیست، بدون شک مینگلا هم برای اقتباس فیلمنامه و هم برای هدایت بازیگران شایسته تقدیر است.
داستان این فیلم بر اساس رمانی به همین نام نوشته چارلز فریزر در سال ۱۹۹۷ است و داستان مردی به نام اینمن را روایت میکند که نقش او را جود لا بر عهده دارد، سربازی که علیرغم شوق ابتدایی برای حضور در جنگ در دوران جنگ داخلی آمریکا، بالاخره طی نقشهای از هنگ نیروهای کنفدراسیون فرار کرده و سفری پرماجرا را برای بازگشت به خانه در پیش میگیرد. نیکول کیدمن در نقش عشق قهرمان داستان به نام ایدا ظاهر میشود، در حالی که بازیگران شناخته شده دیگر فیلم عبارتند از ناتالی پورتمن و برندن گلیسون. این فیلم بازیگران ستاره زیادی داشته و در حالی که همه آنها بازیهایی شایسته تقدیر و بی نقص از خود ارائه میدهند، ستاره واقعی کوهستان سرد شاید آنتونی مینگلا باشد. او قبلاً در ژانر جنگی، مانند یک دهه قبلتر با فیلم The English Patient (۱۹۹۶) بسیار خبرساز شده بود؛ و اگرچه کوهستان سرد با حضور مورفی در مقایسه با اولین تلاش مینگلا در ژانر جنگی در جایگاه پایین تری قرار میگیرد، اما هنوز هم پس از گذشت بیش از ۲۰ سال، به طرز شگفت انگیزی دیدنی و جذاب است.
کیلین مورفی برای ششمین بازی خود تحت نظارت و کارگردانی کریستوفر نولان – نقش اصلی در اوپنهایمر (۲۰۲۳)، فیزیکدان نظری – به اولین برنده تاریخ اسکار بهترین بازیگر مرد متولد ایرلند تبدیل شد؛ و بحق نیز این جایزه را دریافت کرد. او در نقش خالق اولین بمب اتمی، همه توان خود را به شکل تحسین برانگیزی در دستان نولان قرار داد و در کنار برخی از بهترینهای هالیوود، بازی بی نقصی در این فیلم زندگینامهای حماسی از خود ارائه داد. علاوه بر پیروزی کیلین مورفی در اسکار، برنده دیگری نیز در میان بازیگران وجود داشت: رابرت داونی جونیور، که با تندیس طلایی بهترین بازیگر نقش مکمل مرد به خانه رفت.
او در نقش لوئیس اشتراوس عالی بازی میکند، در حالی که امیلی بلانت نیز چند صحنه را در نقش کیتی، همسر قهرمان داستان از آنِ خود میکند. مانند کیلین و رابرت، این هنرپیشه مشهور بریتانیایی نیز نامزد اسکار شد (در مورد او بهترین بازیگر نقش مکمل زن بود)، اگرچه نتوانست این جایزه را بدست آورد. از دیگر بازیگران این فیلم میتوان به مت دیمون، فلورنس پیو و جاش هارتنت اشاره کرد و تا پایان انفجاری اوپنهایمر، هر یک از آن بازیگران معروف با نهایت احترام برای تاریخی که به روی پرده برده بودند، بازی هایشان را انجام دادند. واضح است که همه آن در جایگاه خود و نقش هایشان، تحقیقات کافی انجام داده بودند، از جمله خود کارگردان. او یک فیلمنامه هوشمندانه برای اوپنهایمر نوشت و محصول کلی را با تمام آن تکنیکهای فیلمسازی ساخت که در وهله اول او را به چنین کارگردان موفق و پرطرفداری تبدیل کرد. همانطور که اعداد و ارقام باکس آفیس و جوایز نشان میدهد، این یک فیلم جنگی با تماشای ضروری برای علاقمندان به ژانر جنگی است که کیلین مورفی در آن بازی میکند.
قبل از اینکه در فیلم اوپنهایمر اثر نولان بازی کند، مورفی نقش یک سرباز گمنام را در فیلمی دیگر به نام دانکرک بازی میکرد که باز هم نولان کارگردانی آن را بر عهده داشت. این یکی هم بازی به یادماندنی از کیلین است – مانند توماس شلبی، شخصیت معروف او در سریال تلویزیونی پیکی بلایندرز، شخصیت مورفی در دانکرک به شدت تحت تاثیر خشونتها و بیرحمیهای میدان جنگ قرار گرفته است. کیلین حتی در خارج از سینما نیز کار فوق العادهای در ژانر جنگی انجام داده است، با بازی اش در نقش توماس شلبی به عنوان یکی از بهترین تصویرسازیها از اختلال استرس پس از سانحه در تاریخ دنیای سرگرمی، بدون توجه به نوع رسانه.
او از این مهارتها در دانکرک نیز استفاده میکند، جایی که کیلین در کنار بازیگران مشهوری مانند بری کیوگان بازی میکند. بازیگر دوم نقش جورج را بازی میکند، در حالی که فیون وایتهد در نقش سرباز اصلی به نام تامی ظاهر میشود. این فیلم داستانی مشهور دارد، در مورد تخلیه مشهور نیروها در طول جنگ جهانی دوم. اما کریستوفر نولان، نویسنده و کارگردان فیلم، پیچشی افسانهای در داستان انجام داده و دانکرک را از سه منظر روایت میکند: زمین، هوا و دریا. فیلمنامه کریستوفر نولان که به خودی خود فوق العاده است، در کنار سکانسهای به خوبی فیلمبرداری شده و بازیهای درخشان بازیگران، و همه چیزهای دیگر فیلم، به یکی از بهترین فیلمهای یک دهه اخیر منجر میشود. اگرچه حضور مورفی در نقش «سرباز لرزان» جایگاه یک نقش فرعی را به او میدهد، و نه نقش اصلی، اما دانکرک یک فیلم جنگی باکیفیت است که تاییدی بر جایگاه کیلین مورفی به عنوان یک بازیگر نابغه و شایسته تحسین است.
بادی که در مرغزار میوزد توسط پل لاورتی نوشته و کارگردانی آن را کن لوچ بر عهده داشته است، فیلمی که نقش مهم در قرار دادن کیلین مورفی روی نقشه سینما داشت. این فیلم یک محصول ایرلندی است که در طول جنگ استقلال ایرلند از بریتانیا اتفاق میافتد و شخصیت اصلی آن دیمین اُداناوان است که کیلین مورفی نقشش را بازی کرده و هم او آغازگر روایت داستان است. شخصیت اصلی به همراه برادرش تدی با بازی پادریک دلینی، در ارتش جمهوری خواه ایرلند برای مبارزه با بریتانیاییها نام نویسی میکند. بادی که در مرغزار میوزد تا زمان اکرانش، بهترین نقش آفریین کیلین مورفی بود – حتی با احتساب ۲۸ روز بعد (۲۰۰۲) به کارگردانی دنی بویل.
فیلم اخیر پس از انتشار با استقبال خوبی مواجه شد، اما مسلماً در سالهای اخیر جذابیت بیشتری پیدا کرده است. این را نمیتوان در مورد بادی که در مرغزار میوزد گفت. قطعاً این فیلم در سینماها موفق بود و مورد تحسین منتقدان قرار گرفت. اما با وجود ماندگاری جذابیتش، ارزش نام آن اخیراً کاهش یافته است. طرح داستان بسیار احساس برانگیز است، در یک لحظه هیجان انگیز و در لحظه دیگر تکان دهنده است، و حتی از منظر فنی، بادی که در مرغزار میوزد یک پیروزی مطلق است. تاکتیکهای دقیق انتقال تداوم، برداشتهای قابلتوجه، موسیقی متن حیرتانگیز، و فیلمبرداری درخشان – در سراسر فیلم، باعث شده که این فیلم به رهبری کن لوچ، فیلمساز افسانهای بریتانیایی، یک تکنیک فیلمسازی در کلاس جهانی را در خود داشته باشد. او بهترین فیلم جنگی دوران حرفهای کیلین مورفی را خلق کرد و کمک کرد تا این مرد ایرلندی به یکی از بهترین بازیگران تاریخ فیلمهای جنگی تبدیل شود.
منبع:روزیاتو