به گزارش مجله خبری نگار،همهی ما در زندگی خود با موقعیتهای دشواری رو به رو میشویم که آرزو میکنیم کاش یک دکمهی جادویی وجود داشت که با فشار دادن آن همه چیز حل میشد. متأسفانه چنین چیزی وجود ندارد. اما ترفندهای روانشناسیای هست که میتوانند به ما کمک کنند از پس مشکلات خود بربیاییم، روابط مان با دیگران را بهبود بخشیم و به آرامش برسیم.
از کسی که با او آشنایی چندانی ندارید بخواهید که کمک کوچکی به شما کند. مثلاً از او یک خودکار قرض بگیرید. بعد از آن احتمال اینکه آن شخص بعداً کار بزرگ تری برایتان انجام دهد، بسیار بیشتر میشود؛ و اگر همکاری دارید که از شما خوشش نمیآید، میتوانید از او نظرش را دربارهی موضوع مهمی بپرسید. این کار سنگ بنای خوبی برای رابطهی آیندهی شما خواهد شد.
برای آنکه متوجه شوید کسی از شما خوشش میآید یا خیر، لازم نیست مستقیماً از او سؤال کنید. تنها کاری که باید انجام دهید این است که کلمهی بخصوصی را انتخاب کنید و هر زمان که شخص مورد نظرتان آن کلمه یا مترادف هایش را به زبان آورد، سر تکان دهید و لبخند بزنید. اگر از شما خوشش بیاید، رفته رفته از آن کلمه بیشتر در صحبت هایش استفاده خواهد کرد.
تحقیقات نشان داده جویدن آدامس باعث کاهش چشمگیر سطح کورتیزول یا همان هورمون اضطراب میشود. توضیحات متعددی برای این امر وجود دارد. یکی از آنها این است که با جویدن آدامس، خون به سر هجوم میآورد و به این ترتیب، آرامش میشوید. یک توضیح دیگر این است که از آنجایی که غذا و جویدن برای ما تداعی گر چیزهای خوشایندی هستند، جویدن آدامس ما را شادتر و آرامتر میکند.
به علاوه، جویدن آدامس میتواند به پرت کردن حواس کمک کند و ما را از عادتهای بدی همچون پرخوری عصبی یا جویدن ناخن، خلاص کند.
یک راه خوب برای جلب اعتماد دیگران، در میان گذاشتن یک راز با آنها است. طبیعتاً نباید راز خیلی مهمی را برای این کار انتخاب کنید، بخصوص اگر هدف تان صرفاً ایجاد یک رابطهی خوب باشد. مهم است که به شخص مقابل تان نشان دهید که به او اعتماد دارید و فکر میکنید او باید چیزی را درمورد شما بداند. با این کار او احساس میکند که به واسطهی چیز مهمی با شما ارتباط نزدیکی پیدا کرده است.
اگر میخواهید که کسی چیزی را انتخاب کند یا کاری را انجام دهد که در واقع مایل به آن نیست، کافی است از او درست سؤال کنید. از او نپرسید که آیا آن کار را انجام خواهد داد یا خیر. به جایش، دو گزینه پیش رویش بگذارید.
مثلاً میخواهید همکارتان گزارشی را به شما دهد. به جای آنکه از او بپرسید که آیا آن گزارش را برایتان خواهد آورد یا خیر، از او بپرسید که چه زمانی گزارش را برایتان خواهد آورد، فردا یا چند روز دیگر.
با این کار، شخص مقابل تان احساس مهم بودن میکند و این توهم را پیدا میکند که کنترل موقعیت را در دست گرفته است.
ما همیشه سعی میکنیم از اشتباه کردن پرهیز کنیم، بیشتر به این خاطر که میترسیم مورد تمسخر قرار گیریم. با این حال، انجام اشتباهات کوچک میتواند ما را به چشم دیگران جذابتر کند. یک اشتباه ما را از شخصی ایده آل و بی عیب و نقص تبدیل به فردی ملموس میکند. آدمها معمولاً از افراد کامل و ایده آل واهمه دارند و خوش شان نمیآید.
به علاوه، دیگران هم از اشتباه کردن در حضور شما نخواهند ترسید، امری که باعث میشود در کنارتان بیشتر احساس راحتی و آرامش کنند؛ و اگر بتوانند به اشتباهی که مرتکب شدید هم اشاره کنند، شاید حتی حس بهتری پیدا کنند. این امر نباید باعث دلخوری تان شود، چرا که اولاً خودخواسته انجامش دادید و دوماً اینکه توانستید اعتماد شخص مقابل تان را جلب کنید.
اما به خاطر داشته باشید که نباید در استفاده از این روش زیاده روی کنید. چون ممکن است رفته رفته پیش دیگران زیر سؤال بروید.
شاید دربارهی ترفند تقلید حرکات شنیده باشید، روشی که در آن با تقلید از برخی حرکات شخص مقابل تان میتوانید کاری کنید که از شما خوشش بیاید. با این حال، اشارهی زبانی به شباهتهای میان خود و دیگران هم میتواند تأثیر زیادی داشته باشد.
مثلاً به آن حس خوبی فکر کنید که وقتی متوجه میشوید شما و شخص دیگری هر دو در یک مدرسه درس خواندید، به سراغ تان میآید. ما از کسانی که شبیه خودمان هستند بیشتر خوش مان میآید.
هر روز از دیگران تعریف و تمجید کنید و به آنها چیزهای خوب بگویید. حتی اگر حال روحی خوبی نداشتید، حتی اگر روز بدی داشتید.
در ابتدا برایتان دشوار خواهد بود، اما بعدش عادت خواهید کرد و دیگر مجبور نمیشوید خودتان را وادار به گفتن چیزهای خوب کنید. این کار به دیگران کمک میکند که کمی بیشتر از شما خوش شان بیاید.
میتوانید نه تنها به دوستان و همکاران تان، بلکه به افراد غریبه هم چیزهای خوبی بگویید. این حرفها باعث میشود دیگران حس بهتری پیدا کنند و فضای مثبتی ایجاد میکند.
ما عادت به تمرکز روی خودمان داریم و به همین دلیل وقتهایی که ظاهر خوبی نداریم فکر میکنیم همه متوجهش میشوند. در حالی که در واقع اینگونه نیست.
به این مسأله «اثر نورافکن» (Spotlight Effect) گفته میشود. ما اهمیت ظاهر و کارهایمان برای دیگران را دست بالا میگیریم.
وقتهایی که به طبیعت میرویم را در نظر بگیرید. آنجا هر لباسی که در آن راحت باشیم میپوشیم، زمان زیادی را صرف ظاهرمان نمیکنیم و هر چه دلمان میخواهد میخوریم. دیگران هم با دیدن مان فکر میکنند همه چیز درمورد ما عادی و طبیعی است و ذهن خود را به کارها یا ظاهرمان مشغول نمیکنند. پس سعی کنید این تجربه و حس آرامش و راحتی را در زندگی روزمره تان هم در ذهن خود حفظ کنید.
منبع:روزیاتو