کد مطلب: ۵۰۰۰۵۶
۲۶ شهريور ۱۴۰۲ - ۰۷:۱۶
کریستوفر نولان در «اوپنهایمر»، روایتی مفصل و پر نکته از زندگی خالق بمب اتم ارائه کرده است

به گزارش مجله خبری نگار: برای فیلمساز جاه‌طلب و بلندپروازی، چون کریستوفر نولان، چه دستمایه‌ای مناسب‌تر از اوپنهایمر؟ یکی از مهم‌ترین و جنجالی‌ترین دانشمندان معاصر که دانش او به خدمت تولید نخستین بمب اتم درآمد و به فاجعه هیروشیما و ناکارآمدی منجر شد. جی رابرت اوپنهایمر تقریباً همه سال‌های پس از جنگ جهانی دوم را به مخالفت با توسعه سلاح‌های کشتار جمعی گذراند و در این راه وفاداری‌اش به ایالات‌متحده آمریکا هم زیر سؤال رفت و درگیری‌اش با کمیته فعالیت‌های ضد‌آمریکایی به انزوای کاملش منجر شد. در دهه ۶۰ میلادی هاینار کیپهارت، براساس بازجویی‌های اوپنهایمر در دوران مک کارتیسم، نمایشنامه «قضیه اوپنهایمر» را نوشت که نجف دریابندری آن را ترجمه کرد؛ احتمالا نخستین معارفه جدی ایرانیان با فیزیکدانی که در خدمت و خیانت سلاح‌های کشتار جمعی، فعالیت کرد.

در خدمت و خیانت بمب اتم

احتمالا فقط کریستوفر نولان می‌توانست اثری سه ساعته را با گفتگو‌هایی طولانی شامل بحث‌های نظری فیزیکدان‌ها و مشاجرات میان سیاستمداران و نظامیان با موضوع زندگینامه فیزیکدانی که نامش با بمب اتم گره خورده به فیلمی پرفروش تبدیل کند؛ فیلمی آکنده از دیالوگ که پیداست سازنده‌اش کوشیده با دقت نظریه‌های علمی را گردهم آورد و در خلال صحبت‌های سیاستمداران و افسران و ژنرال‌ها، به روایت تاریخ بپردازد.

در اوپنهایمر همه چیز با دقت کنار هم چیده شده تا در نهایت تماشاگر را در میانه زندگی فیزیکدانی بلندپرواز قرار دهد که ۳دهه فراز و نشیب‌های زندگی‌اش، به فیلمی ۳ساعته مبدل شده است. کارگردانی که عموما میان سینمای اندیشه و فیلم اکشن پیوند برقرار می‌کند و در بهترین فیلم‌هایش ذوقش در ساخت تریلر را به نمایش می‌گذارد، در صحنه مهیب انفجار بمب اتم، تماشاگر را حیرت‌زده و مبهوت می‌کند؛ تماشاگری که می‌داند در فیلم قرار است سکانسی از انفجار بمب را ببیند و باز هم غافلگیر می‌شود. برای تماشاگری که امکان دیدن فیلم بر پرده بزرگ را ندارد، چشیدن حظ بصری از نما‌های ثبت‌شده با دوربین‌ای مکس، طبیعتا کمتر مقدور است.

اینطور به‌نظر می‌رسد که تماشای اثری از نولان صرفا تجربه دیدن یک فیلم نیست و قرار است تماشاگر وارد جهانی شود که فقط «فیلمیک» نیست. اگر ورود به فلسفه، روانشناسی، سیاست، ریاضی و فیزیک و جامعه‌شناسی در فیلمی از نولان، سینما را به کلاس درس تبدیل نمی‌کند، دلیلش منطبق کردن ایده‌های سینمای روشنفکری با عناصر سینمای تجاری است؛ هرچند او گاهی این مسیر را آنقدر افراطی طی می‌کند که فیلمش به معمایی پیچیده تبدیل می‌شود یا پیش‌نیاز درک فیلم‌هایش مسلح بودن به اطلاعات و دانش فرامتنی است. (یکی از طرفداران «تنت» درک کامل فیلم را منوط به دانستن دانش ریاضی دانسته بود.) مهندسی فیلمنامه و شیوه روایت به‌عنوان دستاورد و شاخصه سینمای نولان، گاهی به کلافی پیچیده و در هم تنیده می‌انجامد که بیش از پیچیدگی نشانه آشفتگی است.

با این همه نولان نام معتبری است که معمولا موفقیت تجاری را با تحسین و ستایش منتقدان پیوند می‌زند. انبوه نقد‌ها و یادداشت‌ها پشتوانه‌ای تئوریک برای سینمای نولان فراهم کرده که نمونه‌اش با این سطح از استقبال عمومی، درباره کمتر فیلمساز روشنفکری در سینمای معاصر رخ داده است. «اوپنهایمر» نمونه روشن و واضح چنین دستاوردی است؛ با نزدیک به یک‌میلیارد دلار فروش جهانی و نمره بالای منتقدان سینما که نشان می‌دهد نولان همچنان در اوج است.

منبع: همشهری

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
قوانین ارسال نظر