به گزارش مجله خبری نگار،پرونده "باجِ باجه"؛ بخش ۱۷۶ - لوئیس توماس مکفادن (Louis Thomas McFadden)، (۱۹۳۶-۱۸۷۶) متخصص حوزۀ پول و بانک، و همچنین نمایندۀ پنسیلوانیا در کنگرۀ ایالات متحد طی سالهای ۱۹۱۴ تا ۱۹۳۴ میلادی، و نیز مسئول کمیتۀ پول و بانک این کنگره طی سالهای طولانی و حساس ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۱ بود. سالهایی که اتفاقاتی مانند جنگ اول و رکود بزرگ را در خود داشت. وی یکی از دشمنان سرسخت سیستم فدرالرزرو بود، و همواره با استدلالهایی این نهاد بدنهاد و مشئوم را برکشیدۀ بانکداران پرسابقۀ «یهودی اصالتاً اروپایی» میدانست. او، چنانکه در خطابههای آتشیناش خواهیم دید، تصریح میکرد این سیستم خصوصی، توسط بانکداران یهودی بینالمللی و اروپاییالاصل ایجاد شده تا ثروت ایالات متحده را به یغما ببرد. او در این زمینه، همواره اظهاراتی صریح و بیپروا داشت. وی با نام بردن از برخی بزرگان فدرالرزو رکود بزرگ را حاصل مهندسی این افراد اعلام کرد.
مکفادن تلاش فراوانی به کار بست تا هیئت مدیرۀ فدرالرزرو را از مسند قدرت به زیر کشد، و البته طبعاً در این مسیر موفق نشد. در سالهای پایانی عمر، یعنی پس از آنکه از چند سوءقصد جان سالم به در برد و پیش از آنکه در ۱۹۳۶ م، اندکی پیش از آغاز جنگ دوم، رخ در نقاب خاک کشد، فروزان شدن لهیب آتش جنگ جهانی را از کانون آلمان صراحتاً هشدار داده بود؛ هشداری که اندکی بعد، رنگ واقعیت به خود گرفت. وی عمدتاً بهخاطر چندین اظهارنظر ضد یهودیاش، علیه حاکمان فدرالرزرو، علیه پروتکلهای بزرگان صهیون، و علیه افرادی همچون هنری مورگنتا جونیور (وزیر خزانهداری یهودی روزولت) شناخته شده است.
با جستجو در اسناد مفصل و مطول کنگرۀ ایالات متحد، با چندین اظهارنظر او در این زمینه مواجه شد و در این میان دو خطابۀ آتشین و جهتساز مکفادن را شایستۀ مداقّه و بررسی میداند؛ این دو خطابه، بخصوص بهدلیل شخصیت خاص مکفادن، و مقارنت زمان فعالیت تخصصیاش با اوج زمان تأسیس و فعالیت فدرالرزو، اظهارنظری کمنظیر و دست اول به شمار میرود و برای محققان و پژوهشگران منبعی بسیار ارزشمند و شایان اعتناست.
در پی قدرت گرفتن فدرالرزو و نفوذ این نهاد در ارکان ایالات متحد، بهویژه پس از ۱۹۳۰ م، اعضای کنگره، از ایدههای مکفادن پشتیبانی نکردند، و او بهتدریج در انزوا قرار گرفت؛ از تمام مناصبش کنار گذاشته شد؛ حملات سختی را تحمل کرد؛ توسط جمهوریخواهان طرد شد؛ دیوانه خوانده شد؛ به نازیهای تندرو و هیتلر منتسب شد؛ و سرانجام، پس از چند نوبت رستن از سوءقصدهای پیاپی، در شرایطی مشکوک در ۱۹۳۶ درگذشت.