به گزارش مجله خبری نگار، کاظم هژیرآزاد در پاسخ به این پرسش که دستمزدهای شبکه نمایش خانگی و تلویزیون چقدر فاصله دارد، بیان کرد: برای من تاکنون این گونه نبوده است. هنوز آنقدر گران قیمت نشده ام (شاید در سالهای بعد این گونه شود)، اما امروز قیمت من در تلویزیون و نمایش خانگی فرق چندانی ندارد؛ البته برای دیگرانی که جوان هستند و مقبول و مورد علاقه تماشاچی، این تفاوت قیمت وجود دارد.
بازیگر مجموعه زخم کاری (محمدحسین مهدویان ١۴٠٠) تصرح کرد: نمایش خانگی بخش خصوصی است و بخش خصوصی همیشه به سود فکر میکند و به این که تماشاچی داشته باشد و آن محصولی را که تولید شده، بخرد. پس طبیعی است به کسی که میتواند این وضعیت را برایش تامین کند، توجه میکند.
وی از جذابیت فیزیکی و شهرت به عنوان عواملی یاد کرد که برای انتخاب شدن در نمایش خانگی اولویت دارد و افزود: به همین دلیل آنها در اتاق فکرشان به یک هنرپیشه میرسند و او را انتخاب میکنند و بر همین اساس شاید تجربه و شهرت در انتخاب بازیگر نمایش خانگی در درجه اول قرار دارد و پس از آن به تواناییهای شخصی مانند ظاهر جسمی و چشم و ابرو توجه میشود که گیشه پسند است و اینها دستمزدها را تعیین میکند و البته شاید از هنر فاصله میگیرد.
کاظم هژیرآزاد روی سن تئاتر
بازیگر فیلم سینمایی به نام پدر (ابراهیم حاتمیکیا ۱۳۸۴) ادامه داد: البته هنر هم باید مخاطب داشته باشد که تبدیل به کالا شود تاجایی که میشود هنرمند باید سعی کند از گیشهای شدن فاصله بگیرد نه به این معنا که بگوید پول چقدر بد است بلکه بحث مادی اولویتش نباشد؛ برخی از این وضعیت گذر میکنند و کم کار و گزیده کار هستند.
هژیرآزاد یادآور شد: هم در این جامعه و هم در هالیوود هستند کسانی که ستاره نمیشوند، اما روی نقششان کار میکنند.
بازیگر فیلم سینمایی آبادانیها (کیانوش عیاری ۱۳۷۱) در توضیح خاستگاه بازیگری بیان کرد: عشق و علاقه بازیگری در برخوردهای اولیه انسان با پدیدهها به وجود میآید و مهم نیست آن پدیده چه باشد. بر این اساس وقتی فرد نوجوان است با این پدیدهها گرایش و شناخت سطحی پیدا میکند و این شناخت سطحی کم کم به عمق رسیده و به یک آروز و هدف تبدیل میشود. کسانی که سینما و کنسرت میروند کم کم به این هنرها علاقمند میشوند که آنها را دنبال کنند.
وی افزود: من وقتی ۸ ساله بودم با پدرم به سینما رفتم و عاشق بازیگری و سینما و شرایطی شدم که آن فیلم داشت و فکر میکردم که جای آنها باشم و این شناختی سطحی بود که در مراحل بعد با کارهای دیگر تکمیل شد.
بازیگر سریال بانوی سردار (پرویز شیخ طادی ١٣٩٨) گفت: وقتی که شما مجله و داستان میخوانید، دیپلم میگیرد و کم کم متوجه میشود که میخواهید چه کار کنید و اینها همه در مرحله علاقه سحطی است و برای عمقی شدن این عشق دانشگاه هست، کلاسهای آموزشی و کتاب؛ اگر خیلی عاشق این کار باشد میتواند از این راهها به هدف برسد و این اتفاقی بود که برای من افتاد یعنی کلاسهای آموزشی و از طریق همین آموزشگاه خصوصی (کلاسهایی که مصطفی و مهین اسکویی آنها را اداره میکردند) با تئاتر آشنا شدم و کتابهایی که ترجمه شده بود را خواندم.
این بازیگر اظهار کرد: کمک کننده اند و بد نیستند و هرکسی که بخواهد با بازیگری آشنا شود نیاز دارد که سری به این مراکز بزند؛ کسانی که این آموزشگاهها را میچرخانند یا باتجربه هستند و یا ناشناس هستند.
بازیگر فیلم سینمایی مسافر ری (داوود میرباقری ۱۳۷۹) ادامه داد: اگر باتجربه هستند که شناسنامه دارند و میتوانند تجربه شان را به بچهها انتقال دهند و اگر نیستند و تجربهای ندارند شاید باعث سردرگمی شوند همچنان که هنرجویان به دنبال آن چه میخواهند بعضا از این آموزشگاه به آموزشگاه دیگر میروند؛ هنرجوهایی هستند که وقتی به هدفشان در آموزشگاهی نمیرسند آموزشگاهشان را عوض میکنند.
وی افزود: بر این اساس شناس بودن مدیران آموزشگاههای بازیگری مهم است البته که هیچ آموزشگاهی کامل نیست و این دانش را پایانی نیست؛ من که ۵۰ سال دارم هنوز که هنوز است در عرصه بازی سینما و تئاترم هنوز طلبه هستم و بسیاری از چیزها را نمیدانم؛ آنقدر کتابهای خوب هست که باید در عرصه بازیگری ترجمه شود که نهایت ندارد و ما باید با خواندن آنها به دانشمان اضافه کنیم و این دانش چیزی نیست که فکر کنیم تمام شده است.
بازیگر مجموعه تلویزیونی بی همگان (علیرضا کاظمی پور و سعید جلالی ۱۴۰۱) تاکید کرد: من به شخصه و دیگر بازیگران ما بسیار از دانش بازیگری عقب هستند؛ باید آثار مرتبط را بخوانیم و توانایی ذهنی خودمان را بالا ببریم. همچنان که باید توانایی بدنی مان را بالا ببریم، اما متاسفانه تنبلیم ضمن این که فضا و بستر کار حرفهای در جامعه وجود ندارد.
هژیرآزاد ادامه داد: یعنی اگر ما حرفهای کار را دنبال کنیم درصد رقابت هنری بسیار بالا میرود و بازیگران بین هم مسابقه میدهند که بهتر باشند، کتاب بیشتری میخوانند، تکنیکهای مختلف را تجر به میکنند و تواناییهای بیشتری را از خود بروز میدهند.
کاظم هژیرآزاد در سال ۱۳۲۹ در تهران به دنیا آمد و در سال آخر دبیرستان یعنی تابستان سال ۱۳۴۸ برای فراگرفتن هنر بازیگری، به هنرکده آزاد هنرپیشگی آناهیتا رفت و شیوه استانیسلافسکی را زیر نظر استاد مصطفی اسکویی آموزش دید و در چندین نمایش صحنهای و تله تئاتر با گروه آناهیتا به ایفای نقش پرداخت.
وی سال ۱۳۶۱ از گروه جدا شد و به صورت آزاد، با گروههای مختلف تهرانی همکاری کرد که این همکاری همچنان ادامه دارد. هژیر آزاد در زمینهٔ نوشتن نیز فعالیت داشته است و یک تک پردهای به نام سوسنگرد -مربوط به جنگ تحمیلی -، یک تک پردهای در مورد پشت صحنه تئاتر و همچنین یک مجموعه داستان به نام کیف را به چاپ رسانده و در مورد نقد تئاتر و مسائل مربوط به صنف تئاتر، نوشتههای پراکندهای در مطبوعات به چاپ رسانده است.
هژیرآزاد هماکنون عضوهیئت مدیره انجمن بازیگران خانه تئاتر و همچنین عضو هیئت مدیر ه خانه تئاتر است. او در ۸ شهریور ۱۴۰۰ پسر خود یعنی آرمان هژیرآزاد را به دلیل کرونا از دست داد.