به گزارش مجله خبری نگار، رقابت لیورپول و منچستریونایتد، بزرگترین رقابت در فوتبال انگلستان محسوب میشود. همه میدانند هواداران این دو تیم تا چه حد از هم متنفر هستند، اما تاریخچه دیدارهای دو تیم، یکی از بدترین رسواییهای شرط بندی ورزش انگلیس را هم به خود دیده است که در جریان آن، بازیکنان دو تیم به شکلی کاملا هماهنگ با هم همکاری کردند. رقابتی که به ندرت میتوان عنصری جنجالی را تصور کرد که در آن مشاهده نشده باشد. حتی عنصر تبانی و شرط بندی توسط بازیکنان که حتی بین دیگر تیمهای دشمن هم بینظیر باشد. داستانی که امروزه زیاد به آن پرداخته نمیشود، شاید جشن گرفتن هر ساله آتش بس ۱۹۱۴ توسط اتحادیه فوتبال انگلستان باعث شده باشد که رسوایی بزرگ فوتبال انگلیس در آن دوران به دست فراموشی سپرده شود.
رسوایی شرط بندی فوتبال انگلیس در سال ۱۹۱۵ هنگامی اتفاق افتاد که منچستریونایتد به طرز عجیبی لیورپول را شکست داد. بازی در روز جمعه روز عید پاک، ۷ آوریل ۱۹۱۵ در اولدترافورد برگزار شد. در همان سالها دیدار دو تیم لیورپول و منچستر یونایتد به عنوان یکی از بحث بر انگیزترین مسابقات تاریخ که در روز عید پاک، ۲۵ مارس؛ روزی که در آن مراسمی را به یاد به صلیب کشیده شدن مسیح در نقاط مختلف جهان برگزار میکنند، انجام شد. بازیکنان قبل از بازی دور هم جمع شدند و روی برد ۲-۰ منچستریونایتد شرط بندی کردند. در آن فصل اورتون قهرمان شد و لیورپول هم تیمی میانه جدولی بود که خیالش از بابت ماندن در لیگ راحت بود. آنها در شرایطی میهمان یونایتد بودند که حریف برای رهایی از سقوط، به برد نیاز داشت. به نوشته گراهام شارپ، نویسنده ورزشی، سه تیم چلسی و منچستریونایتد و تاتنهام رقابت سختی برای بقا در لیگ برتر داشتند و در این سه تیم شرایط یونایتد بدتر بود. شارپ مینویسد: این کار تحت تاثیر جنگ جهانی اول بود. بازیکنان با خود فکر میکردند وقتی این فصل به پایان برسد، ممکن است کسی دنبال آنها نرود.
منچستریونایتد با هدایت ارنست منگنال، در فصل ۱۹۰۷/۰۸ برای اولین بار در تاریخ خود، قهرمان لیگ دسته اول انگلیس شد، یونایتد فصل بعد قهرمان جام حذفی شد و سال ۱۹۱۱ هم دومین بار قهرمان لیگ شدند. اما سال ۱۹۱۲، منگنال، مربی کاربلد یونایتد با یک فصل نتیجه نگرفتن از تیم کنار گذاشته شد و با دلخوری این تیم را ترک کرد و به رقیب همشهری، منچسترسیتی رفت و سقوط شیاطین سرخ آغاز شد.
سال ۱۹۱۴ یونایتد با هدایت جان بنتلی چهاردهم شد و سال بعد هم در انتهای جدول برای بقا تلاش میکرد. با تشدید جنگ، خیلی زود مشخص شد که فوتبال حرفهای در انگلیس در پایان فصل ۱۹۱۴/۱۵ متوقف خواهد شد و بازیکنان باید فکری برای امرار معاش خود کنند. با وجود اینکه آیندهای نامشخص در پیش روی آنها بود، میل به منافع مالی در آن شرایط جنگی، کاری نابخشودنی محسوب میشد. با این حال بازهم باید در نظر داشت که در آن شرایط نیاز به این پول چقدر مهم بود و خانوادههای بازیکنان تا چه اندازه به آن نیاز داشتند.
بازی شروع شد. در بازی تنها چیزهایی که قابل ملاحظه بود، پنالتیهای از دست رفته، درگیری هم تیمیها باهم و البته فریاد ۱۸ هزار نفر تماشاگر بود. بازی به طرز احمقانهای پیش میرفت. لیورپول به وضوح بازی را شل گرفته بود. در واقع سه بازیکن از یونایتد و چهار بازیکن از لیورپول بودند که در حال مهندسی بازی و نتیجه بودند. شاید در حالت عادی باخت ۲-۰ لیورپول چیز عجیبی نبود، اما روند بازی هر احمقی را متقاعد میکرد که یک فوتبال عادی را تماشا نمیکند. تماشاگران از همان ابتدا متوجه سطح عجیب بازی، پاسهای اشتباه و بیبرنامه گی شدند و شروع به اعتراض کردند. این وضعیت در شرایطی بود که لیورپول دیدار رفت را با نتیجه ۳-۲ برده بود. یونایتد در آن فصل تا چشم کار میکرد متحمل شکست شده بود، از باخت ۵-۰ مقابل بردفورد سیتی تا باختهای ۴-۲ به ناتس کانتی و اورتون و بردفورد اونیو پارک، دو باخت ۳-۰ برابر بولتون و برنلی و در حالت کمرنگتر باخت ۳-۱ به شفیلد یونایتد و اولدهام. آنها از ۳۸ بازی فصل، ۱۷ بازی را باختند. پاتریک اوکانل کاپیتان یونایتد در آن بازی، عجیب بود. در شرایطی که بازی یک بر صفر بود، یونایتد به یک ضربه پنالتی رسید. اوکانل به زدن ضربات پنالتی مشهور نبود، اما درخواست داد که ضربه به او واگذار شود. او ضربه را به عمد به جایی نزدیک به پرچم کرنر زد و پس از آن داور بازی را متوقف کرد. او چند دقیقه با همکاران خود صحبت کرد که اگر میشود ضربه تکرار شود یا این دیدار که به طرز مسخرهای دنبال میشد، متوقف شود. برخی اینطور استدلال کردند که آن ضربه نشان داد که اوکانل به آن جمع تعلق ندارد و از عمد ضربه را از دست داد تا خود را از این قائله برهاند که اگر داشت چرا باید فرصت اینکه بازی را به ۲-۰ تبدیل کند و دریافت وجه غیر قانونی را تضمین کند را از دست بدهد؟ او میدانست که به هر حال هم تیمیهایش به گلی دیگر میرسند و کار خود را انجام میدهند. شارپ درباره کار اوکانل نوشت: او با خنده به زمین تیم خودش برگشت و میگفت، خوب مهم نیست، میتوانیم هر وقت خواستیم یک گل دیگر بزنیم. بعد تعدادی از هم تیمیهایش با عصبانیت به سمت او رفتند.
جورج اندرسون در هر نیمه یک گل به ثمر رساند و باعث شد تاتنهام و چلسی به جای آنها سقوط کنند. پس از گل دوم یونایتد، داور یک پنالتی برای لیورپول گرفت، اما فرد پاگنام مهاجم گلزن قرمزها به طرز عجیبی پنالتی را گل نکرد. جان شارپ، داور مسابقه، این بازی را فوق العادهترین مسابقهای که تاکنون در آن حضور داشته توصیف کرد. روزنامه منچستر دیلی دیسپچ درباره این بازی این طور تیتر زد: لیورپول مغلوب شد، فوتبال مرده در نیمه دوم!
جک رابسون، سرمربی وقت منچستریونایتد که از روند بازی منزجر شده بود، قبل از سوت پایان مسابقه، از ورزشگاه خارج شد و بعد از اعلام حکم محرومیت بازیکنان، آن را رسوایی بزرگ دانست. Sporting Chronicle نوشت: لیورپول در نیمه دوم، ضعیفترین نمایش را در طول فصل نشان داد.
یونایتد با این دو امتیاز سقوط نکرد، اما دو هفته بعد، اما مدارک و اسنادی منتشر شد که این یک شرط بندی بوده است. رسانهها و حتی داوران مسابقه لیورپولیها را به عدم تعهد و مسئولیت پذیری متهم کردند. اتحادیه شروع به تحقیق کرد. انوچ وست ابتدا تنها مظنون ماجرا بود و اولین نفری بود که به اوش مشکوک شدند. در ادامه مشخص شد که سه بازیکن از یونایتد و چهار بازیکن از لیورپول در این قضیه دست داشتهاند. بعد از بازی گزارش شد که رقمی درشت به عنوان رشوه پرداخت شده و تبانی صورت گرفته بود. در شرایطی که یونایتد در تمام ۳۷ هفته قبلی مسابقات تنها هشت برد داشت، شانس زیادی برای برد به آنها داده نمیشد و شانس ۲-۰ بردن مسابقه توسط تیم منچستر، در شرط بندیها یک به هفت بود.
با تحقیقات انجام شده مشخص شد که بازیکنان دو تیم در میخانه پارتریج قرار میگذاشتند و درباره برنامه تبانی صحبت میکردند. از بازیکنانی مثل سندی ترنبال، آرتور، ولی و انوچ وست و جکی شلدون از یونایتد و تام میلر، باب پارسل و توماس فیرفول از لیورپول بازجویی شد. سایر بازیکنان هم یکی پس از دیگری بازجویی شدند. در نهایت جکی شلدون بازیکن سابق یونایتد که به لیورپول پیوسته بود به عنوان سردسته معرفی شد. دیگرانی نیز در این قضیه دست داشتند، اما جرم خود را نفی میکردند. از آن دسته میتوان به فرد پاگنام کاپیتان لیورپول اشاره کرد که مدارکی علیه هم بازیان خود در طی بازپرسی ارائه داد و حتی در جلسه دادگاه علیه آنها شهادت داد. پاگنام مدعی شده بود که شلدون در تاکسی به او پیشنهاد مالی داده بود. یا اندرسون دروازه بان یونایتد از بازی عجیب بازیکنان همدسته گلایه داشت و بیلی مردیث ستاره آنها که گفت هم تیمیهایش آن روز به او پاس نمیدادند و خود را از هرگونه اتهام مبرا میدانست و تاکید داشت که نقشی در این ماجرا نداشته. شلدون در دادگاه اعتراف کرد که نقشه یک گل در هر نیمه را ترنبال و والی طراحی کرده بودند. اپراهیم لانگورث و دونالد مک کینلی، دو بازیکن لیورپول، هر دو شهادت دادند که از این نقشه آگاه بودهاند، اما مانند پاگنام از شرکت کردن امتناع ورزیدند.
در ۲۳ دسامبر ۱۹۱۵، در نهایت هفت بازیکن مادام العمر محروم شدند. میلر، شلدون، فیرفول و پارسل از لیورپول و ترنبال و وست و آرتور والی از منچستریونایتد. البته بعدها به این هفت نفر اعلام شد که اگر برای انگلستان در جنگ جهانی بجنگند، از محرومیتشان کم خواهد شد. در واقع با شروع جنگ و از رسمیت افتادن مسابقات، بازیکنان درآمد خاصی به دست نمیآوردند و میخواستند به این طریق بر مشکلات مالی خود غلبه کنند. لیگ انگلستان قرار بود به خاطر جنگ جهانی اول برگزار نشود. بازیکنان در آن زمان دستمزد زیادی دریافت نمیکردند و این خبر به معنای سخت شدن زندگی در سال بعد بود. سندی ترنبال یکی از هفت بازیکنی بود که برای کل دوران زندگیش از فوتبال محروم شد و پس از آن به جنگ رفت و در ۳ می۱۹۱۷ ترنبال در منطقهٔ آراس فرانسه در جنگ برای یک دسته موسوم به گردان فوتبالیستها کشته شد. فیرفول هیچوقت به فوتبال بازنشگت و وست هم که علاقهای به شرکت در جنگ نداشت، پس از اعتراضهای متعدد، تا سال ۱۹۴۵ منتظر رفع محرومیتش ماند که دیگر فایدهای برایش نداشت و ۵۹ ساله شده بود. در دسامبر ۱۹۱۵ این بیانیه توسط مسئولین لیگ منتشر شد: ثابت شده است که مبلغ قابل توجهی پول از طریق شرط بندی در مسابقه رد و بدل شده است و مدارک متعددی در اختیار داریم که نشان میدهد برخی از بازیکنان از این طریق سود بردند. به آنها فرصت داده شد تا حقیقت را بگویند، اما از انجام این کار امتناع کردند. آنها با اقدام خود سعی در بیاعتبار ساختن صداقت و انصاف داشتند. صداقت و صادق بودن بازی باید به هر قیمتی حفظ شود. اگرچه ما با باشگاههایی که مجبورند متضرر شوند بسیار همدردی میکنیم، اما احساس میکنیم که هیچ گزینه دیگری نداریم. اتهامات بازیکنان زیر اثبات شده است: فیرفول، شلدون، میلر و پارسل از لیورپول و ترنبال، وست و والی از منچستریونایتد. به همین دلیل آنها به طور دائم از شرکت در مسابقات فوتبال و یا مربیگری فوتبال محروم میشوند و حق ورود به ورزشگاهها را ندارند. به نفرات دیگری هم شک داشتیم، اما حکم خود را به کسانی که تخلفشان قطعی بود محدود کردیم.
گراهام شارپ در سال ۲۰۰۳، در کتاب خود به نام Free the Manchester United، به دفاع از وست پرداخت و او را در این ماجرا بیگناه دانست و تلاش کرد تا از ادعای بیگناهی وی حمایت کند و یک عفو پس از مرگ برایش بگیرد. علیرغم تلاشهای او و نوه انوچ وست، راجر، اتحادیه با این کار موافقت نکرد.
علاوه بر آن هفت بازیکن، دو بازیکن دیگر به نامهای لارنس کوک از چستر و فرد هاوارد از منچسترسیتی به دلیل کلاهبرداری ممنوع الخروج شدند. جان مک کنا رئیس وقت لیورپول این وضعیت حیرت انگیز دانست. اندرسون دروازه بان یونایتد که هرگونه ارتباط در این پرونده را نفی نکرده بود، در سال ۱۹۱۸ به دلیل تبانی در بازی مقابل برنلی به زندان افتاد و مشخص شد که حجم تخلفات او بسیار گستردهتر از چیزی بود که تصور میشد. جورج اندرسون، که در طول مسابقه هر دو گل را به ثمر رسانده بود، هرچند در سال ۱۹۱۵ از محرومیت گریخت، اما در مارس ۱۹۱۸ توسط پلیس به «توطئه با افراد ناشناس که در نتایج مسابقات مختلف شرط بندی کرده بودند» متهم شد. البته این محرومیتهای ذکر شده در عمل هیچ تاثیری بر روی اسکاتلندیهای ماجرا نگذاشت چرا که بازیکنان اسکاتلندی با توجه به اینکه محرومیت فقط شامل بازی در انگلیس میشد، در کشور خودشان میتوانستند بازی کنند. قسمت مهم دیگر حکم داده شده بیگناه دانستن تمام مسئولین دو باشگاه بود و رسوایی پیش آمده را صرفا تقصیر بازیکنان دانستند و خود باشگاهها و مسئولینشان مشمول مجازات نشدند. حتی منچستر دیلی تیتر زد که: پس از ممنوعیت این هفت بازیکن، بیگناهی فوتبال از بین میرود، شاید برای همیشه. در نهایت یونایتد به هدفش رسید و بالاتر از چلسی و تاتنهام در جدول رده بندی قرار گرفت و در لیگ ماندنی شد.
با شروع جنگ، فوتبال در انگلستان حداقل برای یک سال به حالت نیمه تعطیل درآمد. باشگاههای زیادی موقتا انصراف دادند، زمینهای زیادی به مزرعه گوجه و غلات تبدیل شدند و بازیکنان زیادی لباس فوتبال را کنار گذاشته لباس جنگ پوشیدند. اما از جمع بازیکنانی که راهی جنگ نشدند، برخی تیمها بازیکنانی به عنوان میهمان انتخاب کردند و بازیهای خود را ادامه دادند. مسابقات در رکوردهای بازیکنان و باشگاهها به حساب نمیآمد، اما شور فوتبال در انگلستان توپ و تانک نمیشناخت. بازنده اصلی رسوایی سال ۱۹۱۵ هم در واقع تاتنهام بود که پس از شروع مجدد مسابقات در سال ۱۹۱۹، مجبور شد فصل ۱۹۱۹/۲۰ را در دسته پایینتر سپری کند.