به گزارش مجله خبری نگار، سومین نشست کارگروه مشترک شورای همکاری خلیج فارس و آمریکا در پایان نشست اخیر خود بیانیهای کاملا ضد ایرانی منتشر کرد و از جمله مدعی شد که "ایران سیاستهای بی ثبات کننده نظیر حمایت از تروریسم دارد. "
این اتهام زنی درحالی علیه جمهوری اسلامی ایران مطرح شد که حقایق و روند تحولات منطقهای بویژه در سالهای اخیر و کنش و سیاستهای جمهوری اسلامی ایران در کمک به کشورهای منطقه برای رهایی از تروریسم برخلاف آن را اثبات میکند و نه تنها ایران را از چنین اتهامی مبرا بلکه بالاتر از آن، در جایگاه بازخواست کننده از حامیان تروریستها در منطقه و جهان قرار میدهد.
مردم منطقه به خصوص سوریه هنوز به خوبی به خاطر دارند که چگونه آمریکا و رژیم صهیونیستی - به خاطر حمایت ملت و دولت سوریه از مسائل مهم جهان اسلام بویژه مسئله فلسطین و مقاومت در برابر توسعه طلبی رژیم اسرائیل- راه ناامن سازی و بی ثبات سازی این کشور را در پیش گرفتند تا ملت سوریه را مجازات و دولت آنها را سرنگون و دولتی دست نشانده و طرفدار خود روی کار بیاوردند.
واشنگتن و تل آویو به همراه برخی از کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس برای رسیدن به این اهداف شوم خود گروههای تروریست و مسلحی را در داخل سوریه نظیر گروه "ارتش آزاد" تشکیل داده و از آنها حمایت مالی و نظامی کرده و چتر حمایت سیاسی و رسانهای را بر سر آنها برافراشتند تا به جنگ ملت و دولت سوریه بروند.
بر اساس برخی آمارها رقم این گروهها در اوج بحران سوریه حتی به بیش از یکصد گروه از ۱۲۵ کشور جهان هم رسید و در آخر با دلاورمردیهای مدافعان حرم به خصوص سردار سرلشکر شهید قاسم سلیمانی و همرزمان وی از همه آنان اکنون فقط نامی در خبرها مانده است.
در آن سالها وضعیت به گونهای شد که با تشکیل انواع گروههای مسلح و تروریست در ادامه جنگ تحمیلی علیه سوریه با اسامی مختلف و گسترش سریع دامنه تروریسم از سوریه به عراق و سپس تشکیل گروه تروریستی داعش میرفت که تمام منطقه را دستخوش بی ثباتی و ناامنی گسترده کرد و در آتش تروریسم بسوزاند.
در طول فعالیتهای گروه تروریستی داعش در سوریه و عراق در کنار سایر گروههای تروریستی نظیر جبهه تروریستی النصره (احرار الشام کنونی) گزارشهای متعددی نیز از جذب و اعزام تروریستها و حمایت مالی و نیز جمع آوری پول برای آنها در قالب کمکهای بشردوستانه برای سوریه از کشورهای مختلف عربی از جمله کشورهای عرب حوزه خلیج فارس مانند عربستان و بحرین منتشر شد و برخی از این عناصر تروریست در قالب بمبگذاران انتحاری شمار زیادی از مردم سوریه و عراق را به خاک و خون کشیدند.
سیاستمداران و مسئولان عراقی پیش از این اعلام کردند که فقط از عربستان سعودی بیش از ۱۵ هزار تروریست در عراق حضور داشتند که شماری از آنها خود را منفجر کردند و هنوز هم تعداد دیگری از این تروریستها در زندانهای عراق به سرمی برند.
در چنین وضعیتی بود که جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به درخواست رسمی دولت سوریه و عراق مسئولیت سنگین مقابله با ناامنی و تروریسم در منطقه را بدون هیچ چشم داشتی با بسیج تمام امکانات مالی، نظامی و نیروی انسانی برعهده گرفت و با فرماندهی شهید سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در کنار برادران عراقی و سوری خود قرار گرفت تا با تروریسم تکفیری مقابله کنند؛ تروریسمی که خود مقامات آمریکایی از جمله کلینتون وزیر خارجه اسبق آمریکا بعدها اذعان کردند که تشکیل دهنده آن در منطقه بودند.
مجاهدتهای شهید سلیمانی و نیروهای مدافع حرم دوشادوش برادران عراقی و سوری برای پاکسازی خاک این دو کشور از لوث گروه تروریستی داعش - با وجود همه تلاشهای آمریکا و رژیم صهیونیستی و هم پیمانان عرب منطقهای آنها از جمله عربستان - در نهایت پیروزی بزرگ و آزادسازی خاک عراق از وجود تروریستها و گسترده بزرگی از خاک سوریه را به همراه داشت و باعث شد که توطئه علیه ملت و دولت سوریه و تلاش برای سرنگونی این دولت و جایگزین کردن یک دولت دست نشانده و مزدور غرب و رژیم صهیونیستی شکست بخورد تا همچنان ملت و دولت سوریه به عنوان یکی از ارکان مقاومت در برابر توسعه طلبی رژیم صهیونیستی و دفاع از مسائل برحق ملتهای مسلمان و در صدر آن مسئله فلسطین باقی بمانند.
در عراق نیز آمریکاییها و حامیان منطقهای آنها به خاطر همیاری ایران و ایستادن همه جانبه در کنار ملت عراق در سایه فتوای جهاد کفایی مرجعیت عالیقدر شیعه این کشور در توطئه خود برای ناامن سازی و بی ثبات سازی منطقه و گسترش دادن دامنه آن به کشورهای دیگر مسلمان در راستای حمایت و تامین امنیت رژیم صهیونیستی شکست خوردند و تمامیت ارضی و نظام سیاسی این کشور همچنان حفظ و تقویت شد.
در سایه این حقایق میدانی و تحولات منطقهای حال باید این پرسش را مطرح کرد که واقعا چه کسی حامی تروریسم است و چه کسی با آن مبارزه کرده و همچنان میکند؟
آیا ایرانی در کنار مردم سوریه و عراق ایستاد و با هرچه در توان داشت بدون هرگونه منتی قدم در راه مبارزه با گروههای تروریستی بویژه گروه تروریستی داعش گذاشت و توانست با کمک برادران عراقی و سوری این گروه را شکست بدهد، حامی تروریسم است یا آمریکا و برخی کشورهای عربی در حوزه خلیج فارس که در شکل دهی، آموزش، حمایت مالی و تسلیحاتی و سیاسی و رسانهای از این گروهها هرچه توانستند انجام دادند؟
سخن آخر این که در شرایط کنونی پر واضح است که حامیان دیروز تروریسم در منطقه که با وجود هزینههای میلیاردی متحمل شکستهای سنگین شدند، اکنون برای فرار به جلو در برابر پاسخ و خواستههای افکار عمومی که به خوبی فرق بین حامی تروریسم و مبارزه با تروریسم را میداند، راهی به جز طرح برخی ادعاهای پوچ و بیهوده ندارند.