به گزارش مجله خبری نگار،در سالهای اخیر جشن هالووین متفاوت از سالهای پیش بود، زیرا شیوع ویروس کرونا به کلی همه چیز را تغییر داده و جشنهای هالووین که با مهمانی و رسومات خاص همراه بود نیز از این قاعده مستنثی نمیشود. اما به مناسب فرا رسیدن فصل پاییز و رونق هالووین و فیلمهای ترسناک در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ریشه این مراسم و هر آن چیزی که درباره آن باید بدانید آشنا کنیم. فارغ از مرز میان پاییز و زمستان، کم و زیاد و مرگ و زندگی، هالووین فرصتی برای شادی کردن و پرداختن به خرافات است. شنیدهها حاکی از آن هستند که ریشه این مراسم به آیین باستانی «سامهِین» (Samhain) سلتیک باز میگردد. مردم در این رویداد، با آتش بازی و پوشیدن لباسهای عجیب، ارواح سرگردان را از خود دور میکردند. در قرن هشتم میلادی، «پاپ گرِگوری سوم» اول نوامبر را زمانی برای گرامی داشتن تمام مقدسات و کشته شدگان در راه خدا نامید.
این روز مقدس، برخی سنتهای مراسم «سامهِین» را نیز در بر داشت. این رویداد بعدها با نام «تمام یادگاران» (All Hallows) و بعد از آن نیز به اسم «هالووین» شناخته شدند. در طول زمان، هالووین به جشنی سکولار و مبتنی بر جامعه تبدیل گشت و فعالیتهای مورد علاقه کودکان در آن انجام گرفت. مردم برخی کشورهای دنیا، کوتاهتر شدن روزها و افزایش سرما در شب در زمستان را با برگزاری مراسم جشن، پوشیدن لباسهای جالب و صرف شیرینی جشن میگیرند.
همانطور که گفتیم، ریشه این مراسم به جشن شامهِین باز میگردد. قوم «سِلت» (Celts) که دو هزار سال پیش در منطقه ایرلند، بریتانیا و فرانسه کنونی زندگی میکرده اند، سال جدید را در روز اول نوامبر جشن میگرفتند. این روز شاخصی برای پایان تابستان و آغاز فصل تاریکی و سرما به شمار میرفت. به علاوه، در این فصل، مرگ و میر انسانها نیز بیشتر میشد.
آنها اعتقاد داشتند که شب قبل از سال نو، مرزهای میان جهان مادی و مرگ (دنیای پس از مرگ) کمرنگ میشود. به همین دلیل، سِلتها شب ۳۱ اکتبر، مراسم مذکور را برگزار میکردند. اعتقاد بر این بود که در چنین زمانی ارواح مردگان به زمین باز میگردند. به علاوه، آسیب دیدن محصولات زراعی نیز باعث میشد که سِلتها گمان کنند کشیشها به خاطر حضور ارواح در این ایام، میتوانند پیش بینی بهتری نسبت به آینده داشته باشند.
این پیش گوییها برای مردمی که وابسته به دنیای مادی بودند، دلگرمی مهمی برای گذراندن فصل تاریک زمستان به شمار میرفت. برای برپایی این مراسم، کشیشها آتشهایی با حالت روحانی آماده میکردند و مردم، محصولات کشاورزی همراه با حیوانات را برای خدایان سلتیک قربانی مینمودند. در طول این رویداد، مردم لباسهایی که با استفاده از پوست و سر حیوانات درست شده بود را به تن میکردند و تلاش داشتند طالع دیگران را برایشان بازگو کنند.
وقتی که مراسم به پایان میرسید، آنها دوباره آتشها را شعله ور نموده تا به این ترتیب، از مردم در برابر زمستان محافظت شود. در چهلمین سال بعد از آغاز عصر جدید، امپراتوری روم توانست بخش زیادی از قلمروی سِلتها را تصرف کند. آنها در طول حکمرانی ۴۰۰ ساله خود در این سرزمین ها، دو مراسم رومی را با رویداد سامهِین سِلتها ادغام کردند. یکی از جشنواره رومی ها، «فِرالیا» نام داشت. رومیها در روزهای آخر اکتبر عبور از مرگ را گرامی میداشتند.
جشن دوم نیز برای گرامیداشت «پومونا» الهه میوهها و درختهای روم برگزار میشد. نماد این الهه نیز یک سیب بود. ادغام آن با مراسم سِلت ها، احتمالا علت وجود جشن سیب در مراسم امروزی هالووین است.
۶۰۹ سال بعد از میلاد مسیح و روز ۱۳ می، پاپ بونیفیس چهارم به خاطر گرامیداشت کشته شدگان راه مسیحیت، مراسمی اختصاصی در نظر گرفت و آن را در کلیسای غربی برگزار کرد. بعدها پاپ گرِگوری سوم، این مراسم را گسترش داد و علاوه بر شهدا، تمام افراد مقدس را به آن وارد نمود. تاریخ آن نیز از ۱۳ میبه اول نوامبر منتقل شد. در قرن نهم میلادی، نفوذ مسیحیت در سرزمین سِلتها گسترش یافت و این مراسم، به تدریج جای رویدادهای قدیمی سلتیکها را گرفت.
این کلیسا روز دوم نوامبر را برای بزرگداشت مرگ قرار داد. شواهد نشان میدهد که کلیسا قصد داشته جشن سلتیکها را با آیینی مشابه جایگزین کند. روز بزرگداشت مرگ همانند مراسم سامهِین، با آتشها و لباسهای عجیب به شکل قدیس ها، فرشتگان و شیاطین برگزار میشد. این روز با نام «All-hallows» یا «All-hallowmas» نیز شناخته میشد (انگلیسی میانه به معنای روز تمام مقدسات.) شب قبل از آن یعنی همان شب سامهِین، «All-hallows Eve» و در نهایت «هالووین» امروزی نام گرفت.
برگزاری مراسم هالووین در منطقه «New England» به خاطر باورهای خشک سیستم پروتستان حاکم در آن زمان؛ با محدودیتهای بسیاری مواجه بود. این جشن در مری لند و مستعمرات جنوبی بسیار شناخته شدهتر بود. به خاطر باورهای فرقههای اروپایی و بومیهای آمریکا درباره پوشیدن لباس و دیگر موارد، نسخهای خاص و آمریکایی ار هالووین کم کم شکل گرفت.
در نخستین مراسم که رقص و آواز نیز در آن وجود داشت، مردم برداشت محصولاتشان را جشن گرفته و داستانهایی درباره مرگ را برای یکدیگر تعریف میکردند. پیش گویی درباره آینده نیز از دیگر برنامهها به شمار میرفت. در جشنهای هالووینِ مستعمراتی، داستان سرایی درباره ارواح و دیگر کارهای خرافی نیز وجود داشت.
در اوایل قرن نوزدهم میلادی، جشنوارههای سالانه پاییزی بیشتر فراگیر شدند. با این حال هالووین همچنان در تمام نقاط کشور ایالات متحده برگزار نمیشد. در همین زمان ها، آمریکا پذیرای خیل عظیمی از مهاجران بود. در میان آنها ایرلندیهای بیشماری وجود داشتند که به شناخته شدن جشن هالووین در سطح ملی کمک شایانی نمودند.
آمریکاییها همانند سنتهای انگلیسی و ایرلندی، لباسهای عجیب پوشیدند و برای جمع آوری غذا و پول، به خانههای مختلف سر میزدند. این کار امروزه با نام «trick-or-treat» شناخته میشود. دختران جوان اعتقاد دارند که با انجام ترفندهایی با استفاده از سیب، نخ و آینه، میتوانند در جشن هالووین نام همسر آینده خود را بفهمند.
هالووین در آن زمان، بیشتر به عنوان جشنی مفرح شناخته میشد و پرداختن به ارواح و داستانهای عجیب، چندان مورد توجه قرار نمیگرفت. مدتی بعد، هم بزرگسالان و هم کودکان، هالووین را بهترین راه برای جشن گرفتن میدانستند. مراسم به بازی، خوراکیهای فصل و لباسهای جالب اختصاص داشت.
والدین توسط روزنامهها و رهبران جامعه، برای استفاده از پوششهای عجیب و ترسناک تشویق میشدند. به خاطر این گونه موارد، هالووین در آغاز قرن بیستم دیگر نشانی از مراسم و اعتقادات مذهبی نداشت و به روزی برای تفریح تبدیل شده بود.
بین سالهای ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۰، هالووین به مراسمی سکولار، اما مبتنی بر جامعه تبدیل شد. علی رغم تلاشهای بسیار مدارس و جوامع، وحشی گری و کارهای ناپسند در مراسم هالووین شیوع پیدا کرد. در دهه ۱۹۵۰، مسئولین توانستند خشونتها را مهار کنند و هالووین به جشنی مختص جوانان تبدیل گشت. به خاطر تعداد زیاد بچه ها، جشنها به جای شهر در کلاسهای درس یا خانهها برگزار میشدند. بین سالهای ۱۹۲۰ تا ۱۹۵۰، برخی سنتها نیز دوباره احیا شدند.
پوشیدن لباس و سر زدن به خانه ها، راهی ارزان برای به اشتراک گذاشتن جشن با دیگران به شمار میرفت؛ بنابراین نوع آمریکایی این جشن متولد شد و رشد خود را آغاز نمود. امروزه بیش از ۶ میلیارد دلار برای برگزاری هالووین هزینه میشود که همین امر، آن را به دومین تعطیلی تجاری آمریکا تبدیل کرده است.
سنتهای «trick-or-treat» امروزی به جشنهای باستانی انگلیس باز میگردند. در طول مراسم، افراد فقیر درخواست غذا میکنند و خانوادهها نیز به آنها شیرینیهایی با نام «کیک روح» اهدا میکنند؛ با این شرط که برای درگذشتگانشان دعا بخوانند. کلیسا تصمیم گرفت پخش این شیرینیها را جایگزین سنت قدیمی گذاشتن خوراکی و نوشیدنی برای ارواح نماید.
این کار توسط کودکان انجام میشود و آنها در ازای آن پول و غذا دریافت میکنند. پوشیدن لباس در جشن هالووین، ریشهای اروپایی و سلتیک دارد. هزاران سال پیش، زمستان فصلی ناشناخته و ترسناک بود. منابع غذایی کاهش مییافتند و بسیاری از مردم از تاریکی وحشت داشتند. اعتقاد بر این بود که ارواح در روز هالووین به دنیای خاکی باز میگردند. مردم گمان میکردند که اگر از خانه هایشان خارج شوند، با ارواح رو به رو خواهند شد.
آنها برای جلوگیری از شناسایی توسط اشباح، به صورت خود ماسک میزدند. مردم در روز هالووین برای جلوگیری از ورود ارواح به خانه ها، خوراکی و نوشیدنیهایی بیرون از منزل میگذاشتند تا به این ترتیب، اشباح با آنها کاری نداشته باشند.
هالووین جشنی است که موارد عجیب و جادویی در آن به وفور یافت میشود. این رویداد با خرافات سِلتها آغاز شد. آنها برای ارواح، جلوی درب خانهها و یا در طول جاده، میز شام میچیدند. همچنین شمعهایی نیز روشن میشد تا ارواح مورد نظر بتوانند راه خود را برای بازگشت به دنیای دیگر پیدا کنند. ارواحی که امروزه در هالووین مورد توجه هستند، همانند لباسها و اعتقادات ما ترسناکتر به نظر میرسند.
ما از گربههای سیاه دوری میکنیم، زیرا معتقدیم آنها برای ما بدشانسی و بدیمنی به همراه دارند. ریشه این طرز فکر به قرون وسطی باز میگردد. مردم در آن زمان اعتقاد داشتند که جادوگران برای پنهان ساختن خود از انظار عمومی، خود را به شکل گربههای سیاه در میآورند. رد نشدن از زیر نردبانها نیز دلایل مشابهی دارد. چنین تفکری به مصریان باستان باز میگردد.
آنها اعتقاد داشتند که مثلثها مقدس هستند، بنابراین رد شدن از زیر نردبانها میتواند خطرناک باشد (هنگامی که نردبان را به دیوار تکیه دهید، یک مثلث شکل میگیرد). در روزهای منتهی به هالووین نیز ما از شکستن آینه ها، راه رفتن بر روی ترکها و ریختن نمک، اجتناب میکنیم.
بسیاری از این مراسم خرافی، بیشتر بر روی آینده تمرکز دارند و توجه ویژهای نسبت به زندگی (در مقایسه با مرگ) نشان میدهند. خبر دار کردن دختران جوان و وعده دادن به آنها برای ازدواج تا جشن هالووین سال آینده، از این گونه موارد به شمار میرود. در قرن ۱۸ میلادی، مراسم آشپزی برای خواستگاری در میان ایرلندیها وجود داشت و حلقههایی از سیب زمینی در جشن هالووین درست میشد. کسی که آن را نوش جان میکرد، به دست یافتن عشق واقعی امیدوار میشد.
در اسکاتلند، پیش گویان توصیه میکردند که دختران واجد شرایط، تعدادی فندق برای خواستگارانشان انتخاب کنند و سپس آنها را به درون آتش بیاندازند. فندقی که به جای جلز و ولز کردن و منفجر شدن، به خاکستر تبدیل میشد، شوهر آینده دختر را نوید میداد (برخی منابع، برعکس این قضیه را درست میدانند). برخی داستانها نیز موضوع دیگری را روایت میکنند.
اگر دختری در شب هالووین و قبل از خواب، معجونی از گردو، فندق و جوز هندی را میل کند، خواب همسر آینده اش را خواهد دید. دختران جوان پوست سیب را بر روی شانه هایشان میانداختند و اعتقاد داشتند پوستهایی که بر روی زمین میافتند، میتوانند شکل اولیه همسر آینده شان را به آنها نشان دهند. خبردار شدن از آینده با استفاده از شناور کردن زرده تخم مرغ درون آب و ایستادن جلوی آینده در اتاقی تاریک برای دیدن چهره همسر آینده، از دیگر خرافات در این زمینه به شمار میرفتند.
موارد جالب دیگری نیز وجود دارند. در جشن هالووین، نخستین مهمانی که بر روی بلوط یم حفره پیدا میکرد، زودتر از همه ازدواج مینمود. ریشه تمام مراسمی که در هالووین وجود دارند، به همان داستان ارواح سِلتها باز میگردد.
منبع:روزیاتو