کد مطلب: ۳۳۲۷۹۳
|
|
۰۹ شهريور ۱۴۰۱ - ۰۴:۱۵

نقش نخبگان در وضعیت امروز افغانستان

نقش نخبگان در وضعیت امروز افغانستان
به بهانه یک سالگی سقوط جمهوری در کابل

به گزارش مجله خبری نگار/ایران-عابد اکبری: نخبگان فکری و ابزاری هر کشور باید نقشی پیشرو در پیشبرد امر سیاسی هر جامعه داشته باشند. به عبارتی سقوط، تعالی یک جامعه به نسبت کارایی نقش نخبگان آن جامعه در اجرای برنامه‌های سیاسی اجتماعی بستگی دارد؛ همواره نقش نیروی انسانی کارآمد و اندیشمند خلاق بالاترین درجه تأثیرگذاری بر سایر عوامل را در عرصه ثبات و توسعه‌یافتگی کشور‌ها ایفا کرده است.

نخبگان به تعبیر نخبه‌پژوهان عرصه جامعه‌شناسی، قرار است چشم‌اندازی سی‌ساله و دورنمایی مطلوب از آنچه جامعه باید به سوی آن در حرکت باشد ارائه دهند. این دورنما و تصویرسازی از آینده مطلوب باید به شکلی باشد که برای جامعه قابل درک و توجیه باشد.

در یکمین سال سقوط جمهوری در افغانستان، این پرسش بجاست که مهمترین دلیل وضعیت کنونی افغانستان کدام است و این مسأله از چه زاویه‌ای طرح و ادعا می‌شود. پاسخ به این پرسش از این جهت مهم است که می‌تواند در ریشه‌یابی مسأله بی‌ثباتی افغانستان و تمرکز بر رفع آن مؤثر واقع شود، هرچند بخشی از جامعه افغانستان پاسخ به این پرسش را به متغیر‌های ساختاری نظام بین‌الملل، رقابت‌های منطقه‌ای یا ترکیبی از توطئه داخلی و استعمارگری بین‌المللی نسبت می‌دهد، اما به نظر می‌‎رسد با قید «مهم‌ترین دلیل»، باید به داخل افغانستان و به‌طور خاص به نقش ناکارآمد و ناقص نخبگان این کشور اشاره کرد.

به نظر نگارنده، بخش قابل توجهی از وضعیت امروز جامعه افغانستان حاصل ناتوانی نخبگان این کشور در پیشبرد یک طرح و ایده مشخص مطلوب درباره یک نظام سیاسی فراگیر قومی – مذهبی مطابق با مؤلفه‌های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است. این داوری و تأکید بر نقش این طبقه در افغانستان، نه صرفاً بر اساس پیگیری اخبار و کنجکاوی شخصی و مطالعاتی درباره این کشور، بلکه بر اثر تعامل نزدیک علمی و گفتگو با این نخبگان در سه سال گذشته صورت گرفته است.

در گفتگو و تعامل نزدیک با نخبگان ابزاری افغانستان که مسئولیت‌های قابل توجهی در قالب وزیر، معاون وزیر و مدیریت‌های کلان برعهده داشته یا نخبگان فکری که بعضاً در کشور‌های اروپایی و غیرافغانستانی تحصیلات خود را تکمیل کرده یا در قالب فرصت‌های مختلف در دانشگا‌ها و مؤسسات سایر کشور‌ها تجربیات پژوهشی به دست آورده‌اند، آنچه مشهود است «شناسایی نکردن» و به رسمیت نشناختن دیگری (قومی- مذهبی و سیاسی) است.

شکاف قابل توجه در گفتمان و فاصله بسیار در ذهنیت نسبت به آنچه آینده افغانستان خوانده می‌شود به شکلی برجسته خودنمایی می‌کند. بدون آنکه نیاز به مرور استدلال‌های علمی مرتبط با ضرورت گفت‌و‌گوی جدی ملی و همچنین اهمیت اجماع در آغاز حرکت رو به جلو در ثبات و توسعه یک کشور باشد، نخبگان افغانستان باید با فوریتی دوچندان این ضرورت را پیگیری و سرزمین زیبا و دوست داشتنی همسایه مان را به کشوری باثبات و امن برای شکوفایی استعداد نسل‌های کنونی و آینده تبدیل کنند.

برچسب ها: افغانستان طالبان
ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر