به گزارش مجله خبری نگار/بهداشت نیوز، نشانیهای شناسایی حالت قلب (الوجوه التی منها یستدل علی احوال القلب ثمانیه) از کتاب قانون در طب شیخ الرییس ابوعلی سینا، که عبارتند از هشت نشانی:
نبض در چه حالی است؟
نفس چگونه است؟
هیات و حجم سینه کوچک است یا بزرگ؟
پوست بدن در لمس کردن با دست چگونه است؟
روی آوردها بر قلب.
اخلاق و رفتار دارنده قلب.
نیروی بدنی و ناتوانی آن.
پندار و گمان دارنده قلب.
در ادامه به تفصیل و ترتیب، شرح هر یک از نشانیهای هشت گانه پرداخته شده است.
نبض
نبض سریع، نبض بزرگ و نبض پیاپی، دلیل بر حرارت قلب است و از عکس آن ها، عکس آنها را بگیر. یعنی آنچه که در مقابل آنها قرار دارد، اگر در نبض پیدا بود، دلیل بر سرد مزاجی قلب است.
نبض نرم، نشانی از مزاج رطوبی قلب دارد.
نبض اگر سخت بود، دلیل بر خشک مزاجی قلب است.
نبض نیرومند و راست و درست و منظم و مرتب، دلیل بر سلامت و سرحال بودن قلب است. یعنی اگر خلاف آنها را مشاهده نمودی، معلوم میشود که قلب کاملاً صحیح وسالم نیست.
نفس
نفس بزرگ، نفس سریع و نفس پیاپی، دلیل بر حرارت قلب است و ضد آن را بر ضد حرارت قلب حساب کن.
قفسه سینه
سینه پهن و گشاد، [در صورتی که سبب پهنی و گشادی سینه، بزرگی جرم مغز نباشد، که سر بزرگ، نشانه حجم بزرگ مغز است، و هر جا سر بزرگ هست باید از مغز پر باشد و مغز زیاد را در برگیرد، و اگر مغز زیاد بود، سبب بزرگی نخاع میشود، نخاع پرمایه و بزرگ حجم، سبب رویش مهرهها میشود و دندهها از مهرهها میرویند]نشانه حرارت مزاج قلب است.
پس منظور از سینه گشاد و پهن، کسی بود که سرش کوچک یا میانه است و نبضش نیرومند است، که این دلیل بر حرارت مزاج قلب است.
نتیجه این بود که اگر سینه پهن و گشاد است و سر صاحب سینه بسیار بزرگ نیست و نبض نیرومند است، دلیل بر حرارت قلب است.
ضد آن، دلیل بر سرد مزاجی است، مشروط بر اینکه سر کوچک که مغز کم دارد، سبب کوچکی سینه نشده باشد. یعنی اگر سینه در خلقت کوچک بود، سر کوچک باشد یا نباشد، اما نبض تند و نیرومند بزند، دلیل بر سرد مزاجی قلب است.
آنچه بر سینه میروید
اگر بر پوست سینه موی زیاد هست و بویژه اگر مو فرفری است (مجعد) است، دلیل بر حرارت قلب است.
کم مویی و بی مویی پوست سینه، دلیل بر سرد مزاجی قلب است، مشروط بر اینکه سبب کم مویی یا بی مویی سینه، زیاد رطوبی بودن بدن یا بر اثر هوا و محیط زیست یا بر اثر مراحل عمر نباشد.
اگر این شروط سبب بی مویی یا کم مویی سینه نشده باشند، باید دانست ماده دودی که سبب پر مویی سینه میشود، چندان نیست که کار را چنانکه بایسته است انجام دهد، این در حالی است که مو بر سینه کم روییده باشد.
اما اگر اصلا سینه مو ندارد، دلیل بر خشکی مزاج قلب است و معلوم میشود که ماده دودی که سبب رویش موی بر سینه است، اصلاً در بدن شخص وجود ندارد.
روی آورها و اثر آنها بر قلب
اگر سراپای بدن بدون استثناء حرارت غیر عادی داشت، دلیل بر حرارت مزاج قلب است و این دلیل هنگامی کاملاً درست است که طحال و کبد از برودتی که دارند به قلب کمک نکرده باشند و حرارت قلب را تعدیل ننموده باشند.
اگر کلمه بدن بدون استثناء سرد است، دلیل بر سرد مزاجی قلب است و این هنگامی مستند است که کبد در مقابل سرد مزاجی قلب به نوعی مقاومت نکرده باشد و سرد مزاجی آن را تعدیل ننموده باشد.
نرمی بدن دلیل بر رطوبت مزاج قلب است و آن هم مشروط بر اینکه کبد کمترین مقاومتی در برابر این رطوبت از خود نشان نداده باشد و از قلب رطوبتی را تعدیل ننموده باشد.
سختی بدن دلیل بر خشک مزاجی قلب است، باز مشروط بر اینکه کبد هیچ دخالت نکرده باشد که مزاج قلب را به تعدیل برساند.
در حال مبتلا شدن انسان به تبهای عفونی، مشروط بر اینکه کبد سالم باشد، باید دانست که مزاج قلب، گرم رطوبی است.
اخلاق
کسی که در نهاد و سرشت، خارج از حالت خشم طبیعی، خشمناک است و از سببی عمدی خشم را بر خود هموار نکرده است و اگر جرات و اقدام دارد و چابک است، دلیل آن است که قلبش گرم مزاج است.
اگر صاحبدل طبیعتاً خشمگین نیست و دارای جرات اقدام نیست و سنگین میجنبد، مشروط بر اینکه این حالات زاده عادت گرفتن و زاده اوهام و خیالات نباشد، دلیل بر سرد مزاجی قلب است.
نیروی بدنی
اگر نیروی بدنی انسان کم است و انسان ناتوان است، در صورتی که این ناتوانی سببش آسیبی از سوی مغز یا اعصاب نباشد، دلیل آن است که قلب ناتوان است و اگر قلب ناتوان بود، معلوم میشود که سوء مزاج روی به قلب آورده است.
اگر بدن نیرومند است، دلیل آن است که قلب نیز دارای نیروی کافی است، علاوه بر این، دلیل آن است که مزاج قلب معتدل است.
یعنی حرارت سرشتی (غریزی) و روان زندگی در قلب زیاد است، به هیچ وجه شعله ور نشدهاند و ماده دودی از آنها برنخاسته است، بلکه هم حرارت غریزی و هم روان زندگی در قلب صاف و نورانی هستند.
اما اگر بدن التهابی و انسان پکر و بیزار باشد و احتمالاً نفسش به آسیبی برخورد کرده باشد، دلیل بر آن است که حرارت قلب غریزی نیست و روی آور است و بر قلب تحمیل شده است.
اوهام
(اخلاق درونی مخفی انسان، مثل آنها که در حالات خشم و شهوت و … بروز میکند)
اگر وهم انسانی گرایش به شادی و سرور دارد و به سوی خوش بینی و آرزوهای پسندیده و امیدواری مایل است، دلیل بر آن است که قلبش نیرومند است و نیز دلیل بر مزاج معتدل قلب است که حرارت و رطوبت در آن برابر و برحسب مرامند.
اگر خیال و پندار انسان، انسان را به سوی ترساندن مردم و آزار دادن دیگران بکشد، دلیل بر حرارت بدون رطوبت قلب است، یعنی قلب سوء مزاج گرم دارد.
اگر پندار و خیال انسان گرایش به بزدلی و اندوهگینی دارد، دلیل بر خشکی و سردی قلب است.
تا اینجا ما نشانی حالات قلب را از خارج قلب ذکر کردیم، اکنون ببینیم که حالات خود قلب چگونه ما را بر چگونگی قلب آگاه میسازند.
اگر قلب التهابی بود، خود به خود دلیل بر مزاج حرارتی شدید قلب است و قرینهای نمیخواهد.
اگر قلب تپش غیر عادی داشت، تپش قلب تنها دلیل بر یک حالت مخصوص در قلب نیست، بلکه تپش قلب ممکن است در چندین حالت رخ دهد، پس حالت قلب را باید از قرایین جست.
اگر قلب ناتوان گردد.
اگر قلب سوء مزاج داشته باشد؛ و ممکن است از احساسات زیاد قلب، زیاد حساس بودن قلب، تپش قلب آورد، که قلب بسیار حساس، از کمترین پنداری که به قلب آید، یا از کمترین اندازه بخاری یا امثال آن که به قلب راه یابد با تپش غیرعادی روبهرو میشود.
نظریه دکتر اکبری
قلب سالم سر منشاء سلامت بدن و اخلاق خوب است؛ لذا با اصلاح ضروریات ششگانه شامل: هوای سالم، اطعمه و اشربه سالم، خواب و بیداری صحیح، برونداد و نگهداشت صحیح مواد، حالات نفسانی و حرکت (ورزش) و سکون درست میتوانیم قلب سالمی داشته باشیم؛ که بنده سعی کردهام اینها را در مثلث سلامت خلاصه نمایم و اکیداً توصیه به رعایت آن دارم.