به گزارش مجله خبری نگار/ایران ورزشی: در فوتبال ایران، به موضوعی که خیلی توجه نمیشود، درآمدزایی از مسیر انتقال ستارههای جوان به فوتبال اروپا است. این مسأله در بسیاری از باشگاههای اروپایی، یکی از راهها برای سرپا ماندن است. در ایران، اما چون قریب به اتفاق باشگاهها دولتی اداره میشوند، کسی به فروش بازیکن فکر نمیکند. همه ساله بودجهای به باشگاهها تعلق میگیرد و این موضوع آنها را به عبارتی تنبل و بیتوجه کرده است.
فقط کافی است به چند مورد در این زمینه نگاهی بیندازید. علیرضا جهانبخش در داماش درخشید و به لیگ هلند و باشگاه آنای سی نایمخن رفت. هزینه انتقال او ۲۲۰ هزار یورو بود که البته در میان بازیکنان جوانی که از باشگاههایی جز پرسپولیس و استقلال به اروپا میرفتند، یک رکورد بود. با این حال انتقال بعدی او به آلکمار سود قابل توجهی را به نایمخن رساند. آلکمار هم که با مبلغ نه چندان بالایی جهانبخش را شکار کرده بود، او را با رقم هنگفت ۲۰ میلیون یورو به برایتون فروخت. این نمونه بارزی است از باشگاهداری حرفهای و سودسازی از انتقال بازیکن.
اما یک نمونه دیگر؛ پورتو در پرتغال از فصل قبل تا امروز، حدود ۱۵۰ میلیون یورو از فروش بازیکن درآمد داشته است. لوئیس دیاز که از پورتو به لیورپول رفت، به تنهایی نیمی از این درآمد را به خزانه قهرمان پرتغال تزریق کرد. این فصل هم بسیاری از بازیکنان مهم پورتو راهی تیمهایی از انگلیس و اسپانیا شدهاند. مهدی طارمی هم که با انتقالی در حدود ۵ میلیون یورو از ریوآوه به پورتو رفت، حالا مشتری ۳۲ میلیون یورویی دارد. یعنی همین حالا پورتو با فروش طارمی میتواند به سود ۲۷ میلیون یورویی برسد. ضمن اینکه دو فصل از او استفاده کرده و قهرمان لیگ پرتغال هم شده است.
نمونه دیگری نیز در این زمینه وجود دارد. سردار آزمون با انتقالی آزاد، از سپاهان به روبینکازان رفت. باشگاه اصفهانی از این انتقال سودی به دست نیاورد، اما روبینکازان سالها بعد او را با رقمی در حدود ۱۲ میلیون یورو به زنیت فروخت. آنها آزمون را مفت و مجانی شکار کردند و سالها بعد ۱۲ میلیون یورو به جیب زدند. این ۱۲ میلیون یورو میتواند بخش اعظمی از هزینههای باشگاهی مثل روبینکازان را تأمین کند؛ به همین سادگی.
در ایران، باشگاه استقلال فصل قبل امیرحسین حسینزاده را جذب کرد. با توجه به استعداد بالایی که حسینزاده داشت و البته سابقهای که بابت بازی برای تیمهای نوجوانان، جوانان و امید به دست آورده بود، پیشبینی میشد که او میتواند به یکی از بازیکنان مهم استقلال تبدیل شود و بعدها به تیم ملی بزرگسالان هم برسد. اتفاقی که رخ داد و حسینزاده به پیراهن تیم ملی هم رسید.
استقلال برای جذب حسینزاده، بند جدایی در قراردادش نوشت تا این هافبک توانا با پرداخت ۲۵۰ هزار یورو بتواند به باشگاهی دیگر منتقل شود. شارلروا هم که در انجام چنین معاملههایی تبحر دارد و پیشتر هم در جذب مجانی کاوه رضایی و انتقال ۵ میلیون یورویی او به بروژ این موضوع را ثابت کرده، وارد عمل شد و حسینزاده را به خدمت گرفت؛ براحتی آب خوردن. حالا ببینید در سالهای آینده، شارلروا از انتقال بعدی حسینزاده چقدر سود خواهد کرد. در این ماجرا، حتی به اندازه باشگاههای متوسط و کم نام و نشان پرتغالی هم تخصص نداریم. استقلال، رضایتنامه قطعی حسینزاده را با دریافت ۲۵۰ هزار یورو صادر کرد و با پرداخت ۲۰۰ هزار یورو، محمد محبی را یک ساله و قرضی به خدمت گرفت. این دو معامله را مقایسه کنید. انتقال دائمی و انتقال قرضی. این دو قرارداد، فقر دانش انتقال بازیکن را بیشتر از همیشه نمایان و ثابت میکند. باشگاههای ایرانی در این بخش از تواناییهای لازم برخوردار نیستند و بیشتر پول را هدر میدهند تا برای خود درآمد جدید بسازند.