مجله خبری-سبک زندگی نگار: همیشه رازها و گاهی اوقات سوء تفاهمهایی در مورد بیماری افسردگی وجود دارد که باعث میشود افراد نتوانند آگاهانه در مورد آن رفتار کرده و اطلاعات خوبی داشته باشند. در این قسمت چیزهایی را از زبان روان شناسان به شما معرفی میکنیم که در مورد افسردگی است و احتمالاً دوست دارید در موردشان بدانید.
افسردگی به معنای ضعف شخصیتی یا تنبلی نیست، بلکه یک بیماری محسوب میشود. افسردگی یک اختلال است که به دلیل مشکلات بیولوژیکی و محیطی پیشرفت میکند و برای هر کس منحصر به فرد است و حتما نیاز به درمان دارد. کسانی که افسرده هستند، از ترس اینکه دیگران به آنها برچسب بیمار ذهنی بچسبانند، به روانپزشک مراجعه نمیکنند.
شاید شما جزء افرادی باشید که بیشتر روز خود را با حالت ناراحتی سپری میکنید و حتما باید به پزشک مراجعه کنید تا وضعیتتان تشخیص داده شود، اما جالب است بدانید کسانی که به افسردگی مبتلا میشوند، لزوماً در کل روز ناراحت و غمگین نیستند. به همین دلیل تشخیص آن فقط توسط پزشک ممکن خواهد بود.
اغلب افرادی که افسردگی مزمن دارند، حرفهای زیادی از خانواده و دوستان شان میشنوند که تو میتوانی به این بیماری غلبه کنی و افسردگی را درمان کنی؛ انگار که این افراد به سرماخوردگی دچار شده اند، اما کسانی که از بیماری ذهنی رنج میبرند، واقعاً بیمار هستند و شبیه سرماخوردگی نمیتوانند به بیماری خود غلبه کنند. شاید بیماری آنها شبیه به سرطان باشد و کاری از دست خودشان بر نیاید.
داروهای ضد افسردگی بسیار کمک کننده هستند و شاید به ادامه زندگی فرد و حال بهتر او کمک کنند، اما به طور کامل او را بهبود نمیبخشد. اگر شما قربانی افسردگی نیستید، از همین امروز ورزش و مدیتیشن را شروع کنید تا جسم و ذهن تان با یکدیگر به تعادل برسند. خنده داروی خوبی برای افزایش سطح اندورفین در بدن است. افسردگی نتیجه نا تعادلی در مواد شیمیایی بدن است که شما باید به آن غلبه کنید.
بسیاری از افراد به خوبی مقابل دیگران رفتار میکنند؛ در حالی که واقعا افسرده هستند، اما توانایی این را دارند که آن را از دیگران پنهان کنند و شما اصلا متوجه نمیشوید که این فرد افسرده است.
بعضی از افراد فکر میکنند که اگر داروی ضد افسردگی برای آنها تجویز شود، همیشه باید در کل زندگی آن را مصرف کنند، اما این دارو میتواند به عنوان یک ابزار برای ایجاد احساس بهتر به شما کمک کند و مجبور نیستید که همیشه تا آخر عمر از آن استفاده کنید. شاید پیشرفت خوبی داشته باشید و بتوانید با سبک زندگی سالم، کمی احساس بهتری پیدا کنید و پزشک تشخیص دهد که دیگر نیاز به دارو ندارید.
بسیار مهم است که افسردگی را در کودکان تان تشخیص دهید و آن را با مشکلاتی مثل بیش فعالی و اضطراب اشتباه نگیرید. علائم افسردگی در کودکان شامل انرژی پایین، افکار منفی، کمبود هیجان در کارهایی است که قبلا آن لذت میبردید و اکنون خیر. ممکن است کودک شما مدام کلافه، بی قرار یا حواس پرت یا نگران باشد یا خیلی زیاد بخوابد یا اصلا نخوابد یا اشتهایش خیلی کم یا خیلی زیاد باشد.
در چنین حالتی بسیار مهم است که حتماً با یک پزشک ماهر در ارتباط باشید. البته صحبت کردن در مورد افسردگی مقابل خود کودک، وضعیت او را بدتر میکند. پس بسیار مهم است که از یک متخصص کمک بگیرید تا بدانید که چگونه باید با کودک خود رفتار کنید.
غم و غصه افسردگی نیست. غم و غصه چیزی است که همه ما در زندگی آن را تجربه میکنیم و مدت زمان زیادی طول نمیکشد، خیلی مشهود نیست و شاید خودمان با تلاش بتوانیم آن را بهبود ببخشیم، اما افسردگی احساس موقت نیست، بلکه یک بیماری است و ممکن است به خاطر یک استرس یا آسیب شدید در فرد ایجاد شود.
شاید خیلی از افراد اطراف ما افسرده باشند و هیچ کس متوجه این موضوع نشود، زیرا افسردگی به شکلهای مختلف خودش را نشان میدهد. بعضی از افراد غمگین، بعضی بی قرار، بعضی کلافه و بعضی با حالات عقب نشینی افسردگی خود را نشان میدهند.
این که شما از تجربهای که دارید خجالت بکشید، قطعاً وضعیت تان را بدتر میکند. ایجاد حالاتی مثل از دست دادن انگیزه برای رفتن به مدرسه یا دانشگاه، صبوری نداشتن در زندگی خانوادگی و مشترک، خواب زیاد، ورزش نکردن و مصرف غذاهای مضر همگی میتوانند نشانه افسردگی باشند. تنها عامل کلیدی که بسیار مهم است، این است که افراد خودشان برای خود دلسوزی کنند و به دنبال تغییر باشند و هر طور که شده، بخواهند بهترین حال را برای خودشان ایجاد کنند.
یکی از اصلیترین علائمی که افراد در افسردگی به آن مبتلا هستند، فقط علائم روحی و ذهنی نیست. بسیاری از آنها با مشکلاتی مثل کمر درد، سر درد، دل درد و مشکلات خواب هم مواجه میشوند که پزشک میتواند وضعیت آنها را بهبود ببخشد.
درست است که این تئوری بسیار قوی است که به هم ریختگی تعادل مواد شیمیایی در بدن باعث افسردگی میشود، اما تنها عامل مهم محسوب نمیگردد. ذهن انسان بسیار پیچیده است. انتقال دهندههای عصبی مختلف و مواد شیمیایی در مغز هستند که تاثیر گذار بوده و هر کدام میتوانند عاملی برای مشکلاتی مثل افسردگی باشند.
حس افراد در مکانهای مختلف متفاوت است. یکی از مهمترین درمانهای افسردگی این است که افراد مکان و محل زندگی خود را تغییر دهند؛ محلی که افسردگی از آن جا شروع شده است را تغییر دهید تا شاید احساس بهتری پیدا کنید.
بیماری ذهنی را نمیتوانید خود به خود بدون تلاش بهبود ببخشید. نادیده گرفتن مشکل، هرگز از کاری پیش نمیبرد. افسردگی ممکن است کم کم باعث ایجاد مشکلات جدیتر شود و باید برای درمان آن راهکار بیندیشید و آن را پیگیری کنید.
سابقه خانوادگی نقش بسیار مهمی در افسردگی دارد. پس حتما ژنتیک خود را بررسی کنید. اگر سابقه خانوادگی ابتلا به افسردگی داشتید، سعی کنید که سبک زندگی تان را از همین حالا، سالم کنید.
فردی که افسرده میشود، میداند که مشکل دارد، اما هیچ راه حلی به کارش نمیآید. او فقط روی چیزهای منفی تمرکز میکند و متوجه اطرافش نیست. همین، مشکلات ذهنی او را افزایش میدهد که البته روان درمانی و مصرف داروهای تجویزی میتواند به شدت وضعیتش را بهبود ببخشد. پس حتما باید به دنبال راهکار درمانی رفت.
بسیاری از ما به اشتباه فکر میکنیم که افراد افسرده؛ افراد شکنندهای هستند. حتی از لحاظ جسمی هم آنها را ضعیف میدانیم، اما این گونه نیست. اختلال ذهنی هم یک اختلال بزرگ محسوب میشود، اما به این معنا نیست که این افراد نمیتوانند از پس هیچ کاری بر بیایند.