به گزارش مجله خبری نگار، محمدمهدی ملکی: قطعنامهای که در کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل متحد توسط کانادا و برخی کشورهای غربی در خصوص وضعیت حقوق بشر در ایران صادرشد، نمونه دیگری از تداوم فشارها علیه تهران است.
مجموعه تلاشهای غرب به منظور تداوم سیاست فشارحداکثری علیه ایران در ابعاد مختلف نشان از عزم جدی آنها برای مجاب کردن ایران به پذیرش مطالباتشان به ویژه در موضوع مذاکرات وین دارد.
اینکه فشارهای حقوق بشری بر ایران به طور ملموسی در ماههای اخیر افزایش پیدا کرده تاییدی بر گزاره فوق است.
در این میان «کشورهای غربی» در تقسیم کاری که جبهه مقابل ایران سالهاست انجام داده، وظیفه تحت فشار قراردادن تهران با مفهومی به نام حقوق بشر را برعهده دارد که آن را هم با برپایی دادگاه ها، صدور بیانیهها و قطعنامههای ضد ایرانی پیگیری میکنند.
در ادامه و تکمیل پازل فشار حقوق بشری بر ایران، دولت کانادا هم دست به کار شد تا طنز تلخ روزگار ما یعنی ادعای دفاع از حقوق بشر توسط کسانی که خود بزرگترین ناقضان آن هستند را باردیگر به جهانیان نمایان کند.
دولت کانادا با ارائه پیش نویس قطعنامهای به کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل متحد علیه ایران و وضعیت حقوق بشر در آن اقدام کرد و همراهان سنتی این رویه نمایشی از جمله آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی نیز از آن حمایت کردند.
اما در این گفتارو به منظور تبیین اعتبار و وضعیت حقوق بشری کانادا و حامیان این قطعنامه، به چند نکته اشاره خواهیم داشت:
دولت کانادا بهتر است در عوض دلسوزی و ادعای دفاع از حقوق بشر در ایران، نسبت به همراهی با سیاست «تروریسم اقتصادی آمریکا» علیه ملت ایران تجدید نظر کرده و در عمل مدافع حقوق بشر باشد.
مقامات کانادایی چگونه میتوانند نسبت به وضعیت حقوق بشر دیگر کشورها اظهارنظر کنند در حالی که خودشان سیاست نظام مندی را در نسل کشی بومیان آن کشور در کارنامه دارند؟
ارسال تجهیزات کانادایی به دولتهای متجاوز و البته «حمایت تسلیحاتی اوتاوا» از برخی گروههای تروریستی از جمله پ. ک. ک با کدام اصول حقوق بشری قرابت و تطابق دارد؟!
آیا مقامات کانادا پاسخی برای حمایت از برخی گروههای تروریستی که ابتداییترین اصول حقوق بشر از جمله اصل حمایت از «حقوق کودک» را با به کارگیری افراد کمتر از سن قانونی (۱۸ سال) رعایت نمیکنند، دارند؟
واشنگتن و لندن با کارنامهای غیرقابل انکار در نقض فاحش و گسترده حقوق بشر طی سالیان متمادی چگونه خود را مدعی دفاع از حقوق بشر ملت ایران میدانند؟
اگر به واقع مقامات کاخ سفید ادعای دفاع از حقوق مردم ایران را دارند، بهتر است که سیاست فشارحداکثری بر ایران که با اعمال سختترین تحریمهای یکجانبه که همان «تروریسم اقتصادی» علیه ملت ایران به حساب میآید را متوقف کنند.
وضعیت اسف بار زندانهای آمریکا، نقض حقوق زنان، نقض حقوق شهروندی با آزاد بودن حمل سلاح، نقض حقوق سیاه پوستان و نقض حقوق مسلمانان تنها بخشی از موارد و «اقدامات نقض حقوق بشری آمریکا در بُعد داخلی» است.
استفاده از بمب اتم، لشکرکشی و تجاوز به کشورهای مختلف، اعمال تحریمهای سخت علیه مردم کشورها، ایجاد و حمایت از گروههای تروریستی، چون داعش و القاعده، حمایت از حکومتهای دیکتاتور، حمایت از رژیمهای سعودی و صهونیستی و مواردی دیگر از این دست میتواند به عنوان بخشی از اقدامات گسترده ناقض حقوق بشری آمریکا در بُعد خارجی به حساب آید.
به استناد ادله و گزارشات متعدد، «آمریکا بزگترین ناقض حقوق بشر در جهان» است که متاسفانه تا به امروز اقداماتش بدون کیفر و هزینه مانده است.
مقامات لندن هم بهتر است نسبت به چرایی ارسال تجهیزات و سلاح به ائتلاف متجاوز به یمن، حمایت پیدا و پنهان از گروههای تروریستی افراط گرا، رویکرد حمایتی از تل آویو و حکومت آل سعود به عنوان دو رژیمی که جنایات علیه بشریت را در کارنامه خود دارند و البته همراهی با سیاست «تروریسم اقتصادی» علیه ملت ایران، پاسخگو باشند.
«میزبانی لندن از شبکه ایران اینترنشنال» که بنا به اسناد متعدد وابسته به دربار سعودی است و به منظورانجام عملیات روانی و هدایت افکارعمومی در ایران، با بودجهای کلان به سیاه نمایی وضعیت موجود، ناامید کردن مردم ایران از آینده و سختتر کردن شرایط زندگی برای آنها مشغول به فعالیت است، در راستای دفاع از حقوق مردم ایران توسط انگلیس به حساب میآید؟!
حامیان غربی قطعنامه حقوق بشری علیه ایران پاسخ بدهند که «ترور یک فرمانده عالی رتبه نظامی» ایران در کشوری دیگر، با کدام اصول و کنوانسیونهای حقوق بشری همخوانی دارد؟
با در نظر گرفتن موارد فوق که تلاش شد به صورت موجز و خلاصه چهره واقعی حامیان و مدافعان حقوق بشر در ایران را نمایان سازد، سوالی که مطرح میشود آن است که «سازمانهای بین المللی مدافع حقوق بشر» از جمله سازمان عفو بین الملل و شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد، اقدامی در راستای جلوگیری از سیاستهای ضد حقوق بشری آمریکا و متحدین غربی و منطقهای آن انجام نمیدهند؟!
در پاسخ باید گفت، مکانیسم ایجاد شده برای سازمانهای فوق همچون دیگر نهادهای بین المللی به گونهای است که آنها وابستگی شدید به حمایتهای مالی از سوی آمریکا و متحدینش دارند و تا زمانی که این رویه تغییر پیدا نکند نمیتوان به دفاع از حقوق بشر از سوی سازمانهای بین المللی امیدوار بود.
شاهد این مدعا هم آنکه، بزرگترین ناقض حقوق بشر با رأی مجمع عمومی سازمان ملل، پس از ۳ سال باردیگر به عضویت شورای حقوق بشر آن سازمان انتخاب میشود!
در خاتمه آنکه، جای بسی تاسف دارد که امروز کسانی بیشترین ادعای دفاع از حقوق بشر را دارند که خود بیشترین خیانتها را با «اعمال تحریم ها» و «دخالتهای نظامی» در حق بشریت انجام داده اند.