کد مطلب: ۹۱۹۷۹۵
|
|

هیجان در جمع دوستانه این خانم با خزندگان

هیجان در جمع دوستانه این خانم با خزندگان
درباره زن یزدی که کسب‌وکارش نگهداری و پرورش سوسمار، سمندر، تمساح، مار و چند خزنده خاص دیگر است

به گزارش مجله خبری نگار، جمع‌شان جمع است؛ جمع خزندگانی از مار و مارمولک و ایگوآنا تا سمندر و خاردم و عقرب در عمارتی کهنه در محله فهادان یزد، کمی بعد از خانه تاریخی لاری‌ها و زندان اسکندر و چند خانه خشتی که بام‌شان بادگیر‌های بلند دارد. فقط جای کروکودیل‌های خونسرد است که خالی است. آناکوندای جوان (مار) هیبت سبز خالدار ۱۰۰ کیلوگرمی و طول ۶ متری خود را میان چند افعی شاخدار گره انداخته است؛ درست کنار حوض فیروزه‌ای وسط حیاط عمارت که پنج‌دری اتاق شاه‌نشین رو به‌سویش باز می‌شود. یکی دو قدم دورتر، نزدیک پلکان اندرونی، نر و ماده‌ای از بزمجه‌های مانیتوری که از جنوب شرقی آسیا آمده‌اند دلبرانه گردن به هم می‌پیچند. طرفی دیگر، کامان‌اسنپینگ آمریکایی که لاک‌پشتی گازگیر و اغلب‌اوقات بی‌اعصاب است سلانه‌سلانه خود را به باغچه می‌رساند و جیرجیرکی کوچک نیز طعمه زبان آقای رنگو (آفتاب‌پرست ویلد) می‌شود. گُله به گُله اتاق‌های ۲ دری و ۳ دری نیز قلمرو دیگر خزندگان است. بازدیدکنندگان با ترس و هیجان به هر کنجی از عمارت که سر درش تابلو کوبانده‌اند «نخستین نمایشگاه تخصصی نگهداری و تکثیر خزندگان» سرک می‌کشند تا جانوری نادیده نماند. فاطمه نیکوروش، مدیر نمایشگاه نیز پذیرایشان است.

علاقه‌ای که کسب‌وکار شد

مانند بقیه دختران، خیلی عروسک دوست نداشت و اهل بازی با همسالان همسایه نبود. بازیچه‌هایش بیشتر ملخ، مارمولک و جیرجیرک و چند تایی موش بودند که گاهی وسط باغچه یا ته انبار می‌یافت. بدون اینکه چیزی از آناتومی، ژنتیک و تشریح بداند نسبت به آنها علاقه و گرایش داشت. همین شد که در دانشگاه، سر از رشته زیست‌شناسی درآورد و اواخر دهه ۸۰ نیز به دور از فضای کارآفرینی و کسب‌وکار، نخستین خزندگان دلخواه خود (مار و ایگوآنا) را خرید: «همیشه مخالفت‌هایی وجود داشت و کنایه‌هایی به گوشم می‌رسید؛ می‌گفتند دختر را چه به جک و جونور‌های عجیب و غریب، این همه زهرت می‌زنند یا گازت می‌گیرند عبرتت نمی‌شه...» اینها را فاطمه می‌گوید که با پشتکار و همتی که داشته توانست از سال ۱۳۹۲ نمایشگاه تخصصی خزندگان خود را با هدف فوبیازدایی، آموزش و تکثیر گونه‌های خاص مدیریت می‌کند؛ نمایشگاهی با بیش از ۳۰۰ خزنده از حدود ۶۰ گونه که بعضی‌شان مانند تمساح خاردم، عقرب، رتیل، عنکبوت، گکو کرستد و بیردد دراگون (نوعی مارمولک) بومی ایرانند و بعضی دیگرشان مثل بزمجه‌های آبی آسیایی با کلی پیگیری و هزینه، از آن ور آب آمده‌اند.

همه هزینه‌هایت با من!

روی دست‌هایش رد زخم نیش و دندان لاک‌پشت و انواع مار پیداست؛ زخم‌هایی که گاه کار درمانشان به بیمارستان و واکسن کشیده: «زخم‌ها باعث شد به جای ترس، جدی‌تر به تحصیل و تدریس رفتارشناسی و تغییرات ژنتیک گونه‌های جانوری بپردازم.» سر نترسی دارد و چنان ایگوآنا‌ها یا بچه تمساح‌های ناآرام را در آغوش می‌گیرد که به قول بازدیدکنندگان مات و مبهوت نمایشگاه، انگار جوجه رنگی دست گرفته است. غذادهی به خزندگان بزرگ و خاص نمایشگاه بر عهده خود فاطمه است؛ غذا‌هایی از مرغ، بلدرچین، موش، سوسک، جیرجیرک، مگس‌سرکه و کرم که اغلب‌شان از تهران و بقیه نیز از دیگر شهر‌ها مانند قزوین و کاشان تهیه می‌شوند. پک‌های ۱۰۰ تا ۵۰۰ تایی جیرجیرک‌ها با توجه به نوع و سایزشان از یک تا یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان، موش‌های آزمایشگاهی با توجه به زنده یا فریز بودنشان، هر عدد از ۷۰ تا ۱۰۰ هزار تومان و مرغ‌ها هم بیشتر به‌صورت کیلویی خریداری می‌شوند. فاطمه از آنجا که علاقه خاصی به مار‌ها به‌ویژه آناکوندا و پیتون‌های اژدر دارد سر حوصله به آنها غذا می‌دهد: «این گونه از خزندگان، چون وحشی‌اند تمایل دارند طعمه و شکارشان زنده باشد. از این‌رو گاه غذای زنده در اختیارشان می‌گذارم.» هزینه خورد و خوراک خزندگان نمایشگاه ماهانه بیش از ۵۰۰ میلیون تومان در کنار بقیه هزینه‌هاست.

به‌دنبال کروکودیل‌های کودکی

بسیاری از اوقات خود را در نمایشگاه و میان خزندگان سپری می‌کند؛ یا در حال پژوهش روی پروژه‌های دی‌ان‌ای‌شناسی و استخراج اطلاعات ژنوم خزندگان است و یا سرگرم زهرگیری (داروسازی)، درمان سرپایی حیوانات آسیب‌دیده و برگزاری کارگاه‌های آموزشی با موضوعات محیط‌زیست؛ «تعداد علاقه‌مندان به نگهداری خزندگان رو به افزایش است. می‌گویند تحرک و سر و صدا و بیماری مشترک با انسان ندارند.» در مقابل این افراد، توصیه فاطمه معمولا این است که پیش از انجام هر اقدامی، مجوز و شرایط نگهداری گونه‌های خاص را مدنظر قرار دهند. از مجوز که حرف می‌زند یاد هفت‌خوان می‌افتد؛ «نگهداری و تکثیر، هر کدام مجوز‌های جداگانه و آن هم به تعداد هر حیوان می‌خواهد. در حال حاضر دنبال مجوز پرورش کروکودیل هستم؛ کروکودیل‌هایی که از بچگی در آرزویشان بودم.» فاطمه برای هر گروه از بازدیدکنندگان، ایده‌ای هیجان‌انگیز دارد. گاهی مار‌ها را به دور خود می‌پیچاند یا مشت‌هایش را پر از بیردد دراگون‌های (مارمولک ریش‌دار) خنده‌رو می‌کند و گاهی از این نتیجه جالب که دریافته، می‌گوید: «آقایان از خزندگان و خانم‌ها از حشرات می‌ترسند.»

منبع: همشهری-سحر جعفریان‌عصر

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر