به گزارش مجله خبری نگار،من در سال ۱۳۴۴ خورشیدی در تهران به دنیا امدم. پدرم بنیانگذار هنر گرافیک در ایران بود. از دوران جوانی در حزب پان ایرانیست فعالیت داشت از طرفداران دکتر مصدق بود او از روزنامه نگاران قدیم ایران و مدیر هنری نشریهی زن روزو کلا مرد بسیار روشنفکری بود مادربزرگم خانم اشرف کاشانی از اولین زنان بازیگر تئاتر ایران بود که آثار زیادی از او به جا مانده است مادرم زمانی که پانزده سال داشت نقش اول فیلم ضربت به کارگردانی ساموئل خا چکیان را بازی کرد و جایزه بهترین بازیگر نقش زن را در فستیوال مسکوبه دست اورد او پس از ازدواج کار بازیگری را رها کرد من در خانوادهای که قدر هنرو هنرمند را میدانند بزرگ شدم در تهران به مدرسه سهیل میرفتم ودر نوجوانی به همراه پدر و مادر و تنها خواهرم (گیتا) به پاریس رفتیم و پس از گرفتن دیپلم زبان فرانسه را در دانشگاه سوربن خواندم در سن نوزده سالگی با یک آقای ایتالیایی ازدواج کردم و از او یک دختر به نام استفانی دارم که اکنون با پدرش در پاریس زندگی میکند. من در پاریس به کار طراحی جواهر مشغول بودم و یک مزون جواهرات فانتزی را اداره میکنم.
چند ساله بودید که با استاد شجریان ازدواج کردید؟
من در بیست و شش سالگی با استاد شجریان ازدواج کردم.
نحوهی آشنایی و مهرورزی با آقای شجریان چگونه آغاز شد؟
من در میهمانی با شکوه بزرگداشت آقای نصرت الله کریمی که ۲۴ ساعت پس از ورودم به تهران بعد از سالها دوریام از ایران ترتیب داده شده بود با ایشان آشنا شدم واز همان لحظات آشنایی رابطهای خاص بین ما به وجود آمد که تا امروز ادامه داشته است.
عکس العمل خانواده شما در مقابل پیشنهاد ازدواج (با تفاوت سنی) چگونه بود؟
من در خانوادهای روشنفکر بزرگ شدم بعد از ازدواج ناموفقم در پاریس ازدواج با عشق برای من و خانوادهام بسیار مهم بود. خانوادهام (به خصوص مادرم) ما را از عواقبی که این ازدواج به خصوص برای آقای شجریان داشت آگاه میکرد. با این همه پدر و مادرم، چون با روحیه من آشنایی داشتند و میدانستند که کاری را که بخواهم انجام میدهم رضایت دادند.
ورود شما به خانوادهی آقای شجریان چگونه عکس العملی داشت؟ از رابطهی خودتان با فرزندان آقای شجریان بگویید؟
خب همان طور که انتظار میرفت من را با داشتن خصوصیات یک دختر جوان که در پاریس بزرگ شده و آقای شجریان را که بسیار سنتی بودند سخت پذیرفتند. در واقع من و آقای شجریان جنگ بزرگی را نه تنها با خانواده بلکه با جامعهی سنتی ایران آغاز کردیم! و خوشبختانه هر دو در کنار هم و فقط با نیروی عشق به پیروزی رسیدیم. سعی میکنیم که با احترام متقابل کمتر روح این گنجینهی هنر ایران را آزرده سازیم. به هر حال برای آ‹ها قبل از اینکه استاد شجریان باشد پدری با عواطف هنرمندانه و همسری ایده آل برای من هستند.
اصولا زندگی با هنرمندان و افرادی که شهرت فراوان دارندسخت و گاه میتواند آزار دهنده باشد. این برخوردها چه حسی را در شما بر میانگیزد؟
بله حق با شماست. مشکل ما این است که همیشه زندگی مان زیر ذره بین نگاه جامعه است و راحت نیستیم. البته من همیشه سعی دارم به یاد داشته باشم که هر هنرمندی با علاقه و توجه خاص مردم شهرت پیدا کرده است و همواره برخورد با مردم مردم و علاقهمندان ایشان برایم جالب بوده است و از این طریق دوستان بسیار خوبی پیدا کردهام.
موسیقی اصیل و سنتی ایران را چه قدر میشناسید و اصولا اگر توجهی به آن داشتید حالا آن را چه طور میبینید؟
من اولین نوارهای موسیقی اصیل را بعد از آشنایی با ایشان گوش کردم، چون در پاریس این نوارها را در اختیار نداشتم و اصولا با نام ایشان آشنا نبودم. حالا موسیقی سنتی با صدای ایشان برایم جایگاه خاصی دارد و سعی میکنم لااقل شنونده خوبی باشم و از آن لذت ببرم.
با سازهای ایرانی آشنایی دارید؟ خودتان در زمینه شعر و موسیقی کاری کردهاید؟
خیر با سازهای ایرانی آشنایی ندارم.
از خلق و خو و خصوصیات آقای شجریان و از رابطه با فرزندانشان برایمان بگویید و این که با این همه برنامههای فشرده آیا ایام فراغتی برای گذراندن اوقات خصوصی برایتان میماند؟
بله ایشان همیشه معتقدند که باید عشق را مانند یک گل آبیاری کرد تا خشک نشود. چون باغبان قابلی هستند و همیشه وقتی برای زندگی خصوصی خود گذاشتهاند. بر خلاف آنچه که میشنویم که ایشان عبوس و بد اخلاقند در منزل بسیار خوش اخلاق و شوخ هستند و با رایان یا مشغول شیطنت و بازی هستند و یا به درسهای موسیقی او میپردازند. ایشان در سفرها همیشه برای کارهای تفریحی و گردش پیشگام هستند.
از انتظارات و توقعات آقای شجریان از زندگی زناشویی بگویید و این که شما چگونه خواستههای ایشان را برآورده میکنید؟
ایشان بسیار انسان کمال گرایی هستند این را در کارنامه زندگی شان هم میشود دید. من از همان ابتدا به این امر پی بردم لذا در زندگی خصوصی مان هرگز مشکلی باهم نداشتیم.
از پسرتان بگویید و این که آیا در کار پدرش کنجکاو میشود؟ فکر میکنید روزی راه پدر و برادرش همایون را پیش بگیرد؟
پسر ما فرزند عشق است. عشق پدری در سن ۵۶ سالگی که در کمال شعور و درک و فهم از مسایل مختلف است. علم امروز ثابت کرده است که از نظر ژنتیکی بی تاثیردر فرزند نمیباشد. او از نظر خصوصیات اخلاقی به پدرش شبیه است و مطمئنا از هنر او بی نصیب نمیماند. من شخصا معتقدم که هر هنرمند و متفکری بی مثال است انسانهایی مثل خیام سعدی حافظ و شجریان هر یک در مقطع خاصی از زمان آمدهاند و دیگر تکرار نمیشوند.