به گزارش مجله خبری نگار/همشهری آنلاین - حوادث: آبان ماه سال گذشته به بازپرس جنایی تهران خبر رسید که پسری نوجوان که بهشدت مجروج شده بود، پس از انتقال به یکی از بیمارستانها جانش را از دست داده است. آنطور که شواهد اولیه نشان میداد، او بهدست زورگیران و با ۱۱ضربه چاقو به قتل رسیده بود. آنطور که شاهدان میگفتند پسر ۱۶ساله در پارک بود که ۳پسر موتورسوار که نقاب به چهره داشتند، تلاش کردند گوشی موبایل او را زورگیری کنند. در این بین پسر نوجوان مقاومت کرد و حاضر نبود گوشیاش را به همین راحتی به زورگیران بدهد و آنها نیز در جریان درگیری با پسر نوجوان او را به قتل رساندند و گریختند.
هرچند سارقان نقاب به چهره داشتند و تلاش کرده بودند هیچ ردی از خود به جا نگذارند، اما کارآگاهان پلیس در همان تحقیقات مقدماتی به سرنخهایی از آنها دست پیدا کردند. آنطور که یکی از شاهدان میگفت: در جریان درگیری بین سارقان و مقتول، ماسکی که یکی از آنها به چهره زده بود افتاد و این شاهد موفق شد چهره سارق را ببیند. به این ترتیب با اطلاعاتی که شاهد عینی درگیری از چهره یکی از سارقان در اختیار پلیس قرار داد، چهره فرضی او ترسیم شد. مطابقت چهره بهدست آمده با چهره مجرمان سابقهدار نشان میداد که فرد مورد نظر ازجمله مجرمان سابقهداری است که مدتی قبل به اتهام سرقت دستگیر و برای چند ماه در کانون اصلاح و تربیت نگهداشته شده بود. به این ترتیب این متهم دستگیر شد و تحت بازجویی قرار گرفت.
هرچند همه شواهد و مدارک علیه متهم دستگیر شده بود، اما او دست داشتن در سرقت مرگبار را انکار میکرد. با این حال وقتی در برابر یکی از شاهدان قرار گرفت، به جرمش اعتراف کرد. در ادامه با اطلاعاتی که او در اختیار پلیس قرار داد، دومین متهم که او نیز نوجوان بود دستگیر شد. با این حال سومین عضو این باند که عامل اصلی جنایت است به مکان نامعلومی گریخته بود و هیچکس از مخفیگاهش اطلاعی نداشت. به این ترتیب دستگیری متهم تحت تعقیب ماهها طول کشید.
کارآگاهان پلیس ۹ماه سایهبهسایه در تعقیب عامل جنایت بودند تا اینکه سرانجام موفق شدند او را دستگیر کنند. متهم که او نیز ۱۶ساله است وقتی تحت بازجویی قرار گرفت به قتل اعتراف کرد. او گفت: من و دوستانم باند سرقت تشکیل داده بودیم و ۳نفری به سرقت میرفتیم. ما معمولا با ۲موتورسیکلت نقشهمان را اجرا میکردیم. ۲همدستم با یک موتور زورگیری را انجام میدادند و من هم سوار بر موتور آنها را اسکورت میکردم و مراقب اوضاع بودم تا اگر گرفتار شدند به آنها کمک کنم. در سرقتهای قبلی چند مرتبه پیش آمد که مجبور شدیم طعمههایمان را با چاقو تهدید کنیم، اما هیچ وقت از چاقوهایمان استفاده نکردیم و به هیچکس آسیب نزدیم. ما در این مدت ۴۹مورد سرقت انجام دادیم، اما در سرقت پنجاهم که در پارک اتفاق افتاد، پسر نوجوان در برابرمان مقاومت کرد و من هم مجبور شدم با چاقو او را بزنم.
براساس این گزارش، هم اکنون متهمان با قرار قانونی در بازداشت بهسرمیبرند و تحقیقات در اینباره ادامه دارد.