به گزارش مجله خبری نگار، مطالعهای که در دانشکده پزشکی کک در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی انجام شد، یک نشانگر زیستی مرتبط با زوال عقل عروقی را در چهار گروه جداگانه آزمایش کرد و توضیحی در مورد چگونگی بروز اختلال شناختی ارائه داد. نتایج در مجله Alzheimer's & Dementia منتشر شده است.
زوال عقل عروقی دومین نوع شایع زوال عقل پس از بیماری آلزایمر است. این بیماری علائم مشابهی از جمله مشکلات حافظه، تصمیمگیری و زبان دارد و با توجه به افزایش سن جمعیت جهان، یک نگرانی مهم در حوزه سلامت عمومی است.
این بیماری معمولاً ناشی از بیماری عروق کوچک مغزی (cSVD) است که به رگهای خونی کوچک مغز آسیب میرساند، اما محققان هنوز مکانیسم دقیقی که cSVD را به زوال عقل مرتبط میکند، نمیدانند. یک نظریه شامل مشکلاتی در سیستم گلیمفاتیک است که به پاکسازی مواد زائد از مغز کمک میکند.
تیمی از محققان موسسه تصویربرداری عصبی و انفورماتیک مارک و مری استیونز (Stevens INI) در دانشکده پزشکی کک و محققان کنسرسیوم نشانگرهای زیستی مشارکت عروقی در اختلال شناختی و زوال عقل (MarkVCID) شواهد جدیدی برای حمایت از این نظریه یافتهاند.
این تیم اسکنهای مغزی و آزمایشهای شناختی را از مجموع ۳۷۵۰ نفر تجزیه و تحلیل کرد. سپس محققان از تکنیکی به نام تجزیه و تحلیل تصویربرداری تانسور انتشار در امتداد فضای اطراف عروقی (DTI-ALPS) برای تعیین میزان عملکرد سیستم گلیمفاتیک هر فرد بر اساس اسکنهای مغزی استفاده کردند.
محققان نتایج DTI-ALPS را با نتایج آزمونهای شناختی مقایسه کردند و دریافتند افرادی که نمرات DTI-ALPS پایینتری دارند، در آزمونهای شناختی نیز عملکرد بدتری دارند. این مطالعه تأیید کرد که نمره پایین DTI-ALPS یک نشانگر زیستی برای cSVD است و نشان میدهد که آسیب گلیمفاتیک ممکن است مسئول زوال شناختی باشد.
پروفسور دنی جی جی وانگ، یکی از نویسندگان این مطالعه، گفت: «مهمترین یافته این است که ما ارتباط واضحی بین DTI-ALPS و عملکرد شناختی در هر چهار گروه، که از نظر سنی از میانسال تا سالمند بودند، پیدا کردیم.»
وانگ و تیمش همچنین پیشرفت علائم را در شرکتکنندگان در مطالعه تجزیه و تحلیل کردند و مسیری احتمالی برای توضیح چگونگی منجر شدن مشکلات گلیمفاتیک به اختلال شناختی یافتند. وانگ گفت، یافتههای آنها هدفی را برای محققان بالینی که به دنبال توسعه درمانهایی برای زوال عقل عروقی هستند، فراهم میکند و همچنین میتواند برای درمان علائم بیماری آلزایمر مفید باشد.
نشانگر زیستی DTI-ALPS از تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (MRI) برای اندازهگیری حرکت آب در امتداد فضاهای اطراف عروقی، نواحی پر از مایع اطراف رگهای خونی مغز که بخش کلیدی سیستم گلیمفاتیک هستند، استفاده میکند. اگر محققان تغییراتی در نمره DTI-ALPS تشخیص دهند، میتواند نشاندهنده آسیب باشد و نشان دهد که سیستم پاکسازی ضایعات به درستی کار نمیکند.
در مطالعهی حاضر، وانگ و تیمش اسکنهای MRI را برای جمعآوری نمرهی DTI-ALPS برای هر شرکتکننده تجزیه و تحلیل کردند. آنها این نمرات را با سطح عملکرد اجرایی هر فرد، معیاری ترکیبی از توانایی شناختی که شامل حافظه، توجه، برنامهریزی، تنظیم احساسات و سایر تواناییهایی است که با پیشرفت زوال عقل دچار مشکل میشوند، مقایسه کردند.
محققان دریافتند که نمرات پایینتر DTI-ALPS، که نشاندهنده آسیب به سیستم گلیمفاتیک است، با عملکرد اجرایی بدتر مرتبط است. این ارتباط به طور مستقل در چهار گروه جداگانه از شرکتکنندگان - از کنسرسیوم MarkVCID؛ دانشگاه کالیفرنیا، دیویس؛ دانشگاه کالیفرنیا، سانفرانسیسکو؛ و مطالعه قلب فرامینگهام - با مجموع ۳۷۵۰ شرکتکننده آزمایش شد.
وانگ گفت، اعتبارسنجی مستقل نشانگر زیستی DTI-ALPS در هر یک از چهار گروه، شواهد محکمی را برای نقش سیستم گلیمفاتیک در cSVD و زوال عقل عروقی ارائه میدهد. تنوع نژادی و قومی گروههای شرکتکننده و همچنین طیف سنی شامل (میانگین ۵۶ تا ۷۶ سال در بین گروههای مختلف) نیز نشان میدهد که نتایج قوی و قابل تعمیم به جمعیت وسیعتری از بیماران هستند.
وقتی تیم مشکلات گلیمفاتیک را به زوال شناختی مرتبط کرد، به سوال بعدی پرداخت: چرا؟ برای کسب اطلاعات بیشتر، محققان یک تحلیل میانجیگری انجام دادند که فرآیند یا مکانیسمی را که دو یا چند متغیر را به هم مرتبط میکند، بررسی میکند. در این مورد، آنها دریافتند که یک نشانگر زیستی دیگر - "آب آزاد" یا آب اضافی در ماده سفید مغز - به توضیح ارتباط بین مشکلات گلیمفاتیک و زوال شناختی کمک میکند.
ژیاودان لیو، یکی از نویسندگان این مطالعه، گفت: در این مسیر بالقوه، «پاکسازی اولیه مواد زائد مختل میشود و باعث تجمع آب آزاد در ماده سفید مغز میشود. این امر منجر به آسیب بافتی و در نهایت اختلال شناختی میشود.»
وانگ گفت، تحقیقات بیشتری، از جمله کار طولی، برای تأیید اینکه آیا هر مرحله در این مسیر علت و معلولی است یا خیر، مورد نیاز است. اما یافتههای این تیم نشان میدهد که نشانگر زیستی DTI-ALPS برای زوال عقل عروقی قوی و آماده استفاده در آزمایشات بالینی است.
این مطالعات میتوانند تقویت عملکرد گلیمفاتیک را به عنوان راهی برای درمان زوال عقل عروقی بررسی کنند. وانگ گفت، تغییرات سبک زندگی، مانند ورزش بیشتر و خواب بهتر، یکی از راههای انجام این کار است و مطالعات آینده همچنین میتوانند داروهایی را شناسایی کنند که میتوانند کمک کنند. این یافتهها همچنین میتوانند سرنخهایی در مورد نحوه درمان بیماری آلزایمر ارائه دهند، که در سایر مطالعات با نمرات پایین DTI-ALPS مرتبط دانسته شده است.