به گزارش مجله خبری نگار،دوستی بخش مهمی از روند شکل گیری نگاه و بزرگ شدن همه ماست. دانش عمومی من تا حدودی خیابانی است و محصول رفاقت با هم محلی ها. کودکی من در حد فاصل میان دو خیابان هاشمی و سپه غربی گذشت. دوستی داشتم به نام رضا که هم خیلی صمیمی بودیم و هم به صورت متوالی با هم کتک کاری میکردیم. ضمن آنکه اهل دوستی با بزرگتر از خودم بودم، ولی مایلم از رفقا به خصوص در مسائل مختلف درس بگیرم؛ براساس این رویه حالا اکثر دوستانم بالای ۴۰ سال سن دارند.
دوست نداشتم قلدر محل باشم. با این حال همیشه در جمع بچه محلها به حساب میآمدم. نوجوانی من حول و حوش خیابان فاطمی گذشت. هرقدر بزرگتر میشدم، دایره ارتباطاتم گسترش مییافت. درنتیجه به تمایل برخی بچهها برای انجام کارهای خلاف پی بردم. در آن دوره یکی از بهترین دوستانم را به خاطر اعتیاد به مواد مخدر از دست دادم.
اعتیاد همیشه یکی از دغدغههای شهاب حسینی بوده است، این را در مصاحبهها اجراهایش در تلویزیون و بازیش در چند فیلم در نقش یک معتاد فهمیدهایم. آشنایی او با جواد و محمود از همان سریال شروع شد، از همانجا تصمیم گرفت هر کاری که میتواند بکند تا معتادان به ترک کردن تشویق شوند.
در سریال سرزمین کهن به غیر از محمود و جواد چهار نفر دیگر عضو انجمن NA هستند. این انجمن به معتادان کمک میکند ترک کنند. اعضای NA بعد از ترک دوباره متولد میشوند و معتقدند تولد بعد از ترکشان تولد اصلی آنهاست.