به گزارش مجله خبری نگار،بهترین روش برای ماندن در حالت اوج، تسلط بر افکار است. اما تسلط بر افکار به چه معناست؟
بیشتر افراد هرگز آن را درک نمیکنند، اما هر چیزی که در اطراف ما رخ میدهد پاسخ سوالهایی است که ما از خودمان میپرسیم. زمانی که احساس شادی و هیجان میکنید، در ضمیر ناخودآگاه شما چه اتفاقی روی میدهد؟
پاسخ به این سوال میتواند حس شادی و خوشحالی را در ذهنتان ایجاد کند، اما سوالاتی همچون “چرا امروز اینقدر ناراحت هستم” یا “چرا من آدم موفقی نیستم” میتواند ذهن شما را درگیر فرآیندهای منفی کند.
به همین خاطر است که بیشتر افراد در یک حالت ناامید کننده زندگی میکنند و احساس خوبی نسبت به زندگی و اطراف خود ندارند. خوشبختانه، ما قادریم زندگی خود را تغییر دهیم و بر روی افکار خود کنترل قابل توجهی داشته باشیم.
همانطور که قبلا نیز گفتیم، ذهن شما به طور خودکار به دنبال پاسخهایی برای سوالات شما است؛ بنابراین برای اینکه همیشه حس خوبی داشته باشید باید سوالات مناسبی از خود بپرسید.
هر روز صبح زمانی که از خواب بیدار میشوید، قبل از اینکه به سایر فعالیتهای روزمره خود بپردازید، این سوالات را با خود مرور کنید.
بیشتر چیزهایی که ما در زندگی خود میخواهیم جزو اهداف متوسط ماست و همیشه به هدف نهایی جهانی منجر میشود که شادی است. چرا میخواهید پول بیشتری به دست بیاورید، سالمتر زندگی کنید، باهوشتر باشید و دوستان بیشتری داشته باشید؟
زیرا فکر میکنید که همه این موارد میتواند شما را شادتر کند. به جای اینکه برای شاد بودن به دنبال فاکتورهای بیرونی باشید و بر روی مواردی تمرکز کنید که هنوز آنها را در اختیار خود ندارید، میتوانید شادی واقعی را در درون خود پیدا کنید.
از خودتان بپرسید که چرا خوشحال هستید. همین سوال ذهن شما را وادار میکند به دنبال چیزهایی باشد که هم اکنون در اختیار دارید.
بعد ازپرسیدن این سوال متوجه خواهید شد که چیزهای بسیاری دارید که میتوانید با آنها احساس خوشحالی و سرزندگی و شادابی بکنید. روابطتان، منزل، شغل یا حتی خاطرات خوب گذشته جزو همین موارد است.
اگر نتوانید در مورد چیزهایی که اکنون شما را شاد میکند فکر کنید چه اتفاقی خواهد افتاد؟ در اینگونه موارد بهتر است بدون هیچ دلیلی احساس شادی کنید. برای شاد بودن در زندگی دلیلی نیاز نیست. بدون دلیل هم میتوان شاد زندگی کرد.
در مرحله بعدی ما نیاز به احساس هیجان، شور و شوق داریم تا بتوانیم خود را در طول روز شاد نگه داریم. شما میتوانید از هیجانات خود انرژی مورد نیاز خود را دریافت کنید و به موارد مختلفی دست یابید.
پرسش این سوال به شما کمک میکند یک تصویر واضح و روشن از چیزهایی که در طول روز اتفاق میافتد داشته باشید.
نیازی نیست دنیا را تغییر دهید یا زندگی خود را به طور کلی عوض کنید. شما ممکن است برای موارد کوچکی همچون موارد زیر در زندگی احساس هیجان و شور داشته باشید:
پروژههای طراحی در حال پیشرفت
صرف شام با اعضای خانواده
تمرینات منظم روزانه در روز
دانستن اینکه برای چه مواردی احساس غرور و افتخار دارید بسیار قدرتمند خواهد بود. بیشتر اوقات، ما بر روی چیزهایی تمرکز میکنیم که موفقیت زیادی در آن کسب نکردهایم.
همین امر موجب میشود خسته شویم و دیگر راه خود را ادامه ندهیم. با پرسیدن این سوال، ذهن شما به دنبال افتخارها و موفقیتهای شما خواهد گشت.
علاوه بر این، پرسیدن چنین سوالهایی میتواند روابط شما با سایرین به خصوص با اعضای نزدیک خانواده را بهبود ببخشد. شما میتوانید به همسرتان، دختر یا پسرتان افتخار کنید. ضمیر ناخودآگاهتان از شما دلیل این افتخار و غرور را خواهد پرسید.
در این صورت میتوانید بر روی نقاط قوت و داشتههای خود تمرکز کنید و ضعف و کاستیهای خود را از یاد ببرید.
این سوال آخرین پرسشی است که هر روز صبح باید از خودتان بپرسید. نسبت به چه چیزی احساس تشکر و قدردانی دارم؟ قدردانی و تشکر میتواند تاثیر زیادی بر روی افراد داشته باشد.
در یک زمان واحد نمیتوانید احساس قدردانی و تنفر نسبت به دیگران داشته باشید.
زمانی که این سوال را از خودتان میپرسید، اطرافیان خود را همانند یک هدیه الهی میبینید و دست از سرزنش کردن زندگی ناعادلانه بر میدارید. در این صورت است که میتوانید بخشیدن را یاد بگیرید. زمانی که حس تشکر و قدردانی را دارید، میتوانید بر روی داشتههای خود تمرکز کنید.
در نهایت میتوانید چیزهایی که به دنبال آن بودید را دریافت کنید. زمانی که به دنبال چیزهایی هستید که شما را شاد میکند، ضمیر ناخودآگاهتان به سوالات شما پاسخ خواهد داد؛ بنابراین از پرسیدن سوالهایی همچون ” چرا همه اتفاقات بد برای من میافتد؟ ” خودداری کنید. در این صورت میتوانید زندگی خود را تغییر دهید و اتفاقات مثبت را وارد زندگی خود نمایید.
منبع:آلامتو