به گزارش مجله خبری نگار، فوتبال ورزشی محبوب با هوادارانی فراگیر است؛ ورزشی که آدمهای متفاوت را از نسلها و طبقات اجتماعی و اقتصادی مختلف به هم پیوند میزند و زمینه سرگرمی و هیجان جامعه را فراهم میکند. برای همین فوتبالیستها در مرکز توجه هستند؛ بهویژه اگر حاشیه زیادی داشته باشند؛ اما شاید گاهی لازم باشد بهجای حواشی، فوتبال را با چیزهای دیگری بهخاطر بیاوریم؛ مثل تعصب یک بازیکن روی پیراهن تیمش، مثل رفاقت و جوانمردی، مثل وقتی که یک کودک معمولی، کوچههای فقر را تا قله رویاها به کمک فوتبال طی میکند. طی سالهای اخیر فوتبالیستهای زیادی بودند که سالها برای ما خاطرهسازی کردند و حالا که در میان ما نیستند کاش یادی از خوبیهایشان کرده باشیم تا روی زیباتری از فوتبال را هم دیده باشیم. ۹ سال قبل مثل امروز شماره ۲۴ متعصب و بیحاشیه قرمزها یعنی هادی نوروزی با فوت ناگهانیاش به ما یادآوری کرد فراتر از نتیجه گرفتن به هر قیمتی و کُریها در فوتبال، چیزی که باقی میماند نام خوب و اخلاق پسندیده است و شاید فرصتمان آنقدر کم باشد که نتوانیم خاطرات خوب رقم بزنیم پس باید قدر لحظهها را بدانیم. به بهانه سالروز درگذشت این فوتبالیست، یادی کردهایم از بازیکنانی که حالا خاطراتشان کنار ماست.
گلی بهسوی قهرمانی
سال درگذشت: ۱۳۷۷
زمانی که هنوز پول در فوتبال همه چیز نبود سیروس با آن تیپ همیشه خندان و سبیلی که تا پایان فوتبالش تغییر نکرد ستاره فوتبال ایران بود، اما فقط در ملوان بازی میکرد. سیروس برای انزلی فراتر از یک فوتبالیست بود. طوریکه هنوز هم بزرگان شهر در سالروز درگذشتش دورهم جمع میشوند. سیروس اولین بازیکن تاریخ تیم ملی بود که در تیمی شهرستانی بازی میکرد و بازوبند کاپیتانی تیم ملی را به بازو بست. پاس بینظیر مجتبی محرمی در بازیهای پکن و فرار سیروس به سمت دروازه کرهجنوبی تبدیل به یکی از ماندنیترین گلهای ما شد و حکم حضور ما در فینالی بود که با قهرمانی ما پایان پذیرفت. سیروس سالها بعد از این درخشش، در ۳۶ سالگی، درحالیکه با خودروی معمولیاش که مثل فوتبالیستهای امروزی گران هم نبود در جاده تصادف کرد و با فرزندش به رحمت خدا رفت.
۲۴ ابدی
سال درگذشت: ۱۳۹۴
روز ۵ شنبه ۹ مهر سال ۹۴ فوتبالیها با یک خبر عجیب و تلخ از خواب بیدار شدند. حدود ۴ صبح کاپیتان هادی نوروزی، وینگر متعصب و با اخلاق پرسپولیس به رحمت خدا رفته بود. پذیرش این خبر تلخ سخت بود؛ چرا که هواداران هادی را در آخرین بازیها سرحال بهیاد داشتند. به ویژه وقتی با شوت سنگینش از فاصلهای دور دروازه «پدیده» را باز کرده بود. هادی نوروزی سه بار در دربی گلزنی کرده بود؛ اما اهل کری برای رقیب و هوادارانش نبود. بیسروصدا و رفاقتی، بدون هیچ بازار گرمی و منتی با تیم محبوبش تمدید میکرد. طی سالها حضورش در پرسپولیس ستارههای زیادی آمدند و رفتند، اما او پرسپولیسی ماند. در مقاطعی توسط سرمربی کنار گذاشته شد، اما اعتراض نکرد. حتی وقتی زمان قطبی یار ثابت تیم ملی شد هم مغرور نشد. بیدلیل نبود که هواداران او را «هادی باتعصب» صدا میزدند و فوتش حتی هواداران رقیب را هم ناراحت کرد. فوت ناگهانی او جرقه تحول تیم برانکو در آن فصل بود و از همان زمان بود که پرسپولیسیها دقیقه ۲۴ به یاد او شعار میدهند. شاید بین نسل طلایی پرسپولیس دهه ۹۰ که بازیکنانی مثل طارمی را هم بهخود دید فقط سید جلال حسینی به اندازه هادی محبوب باشد.
پسر آرام فوتبال
سال درگذشت: ۱۳۹۷
شاید بتوان به این فهرست نامهای زیادی را اضافه کرد؛ اما تلاش ما این است که سراغ بازیکنانی برویم که کم حاشیه بودند مثل مجید غلامنژاد، او از آن فوتبالیستهای عجیبی بود که کمتر مشابهش را پیدا خواهید کرد. بازیکنی آرام، سربهزیر و بدون هیاهو که از سایپا به فوتبال معرفی شد و حدود دو سال در زمان علی دایی، یکی از بازیکنان ثابت تیم ملی بود. بازیکنی که در آن مقطع نسبت به حضورش در ترکیب تیم ملی، آنهم در شرایطی که در آن پست بازیکنان توانمند زیادی بودند انتقادات زیادی وارد میشد و علی دایی هم محکم پشت او بود. اما جالب اینکه خودش چندان اهل پاسخ به انتقادات و موضعگیری نبود. بهعنوان بازیکنی که باید وظایف دفاعی و جنگندگی میداشت بسیار آرام بود و حضورش در ترکیب استقلال هم زمینه حاشیه داشتنش را فراهم نکرد. شاید اگر او اهل هیاهوی بیشتری بود میتوانست حقش را از فوتبال بگیرد. در نهایت وقتی فقط ۳۵ سال داشت حین شنا درگذشت. چند روز قبل سالروز درگذشت او هم بود.
حیف از تو مهرداد
سال درگذشت: ۱۳۹۹
اوج روزهای کرونایی کشور بود. هنوز واکسن وارد نشده بود. مهرداد میناوند و علی انصاریان در یک برنامه اینترنتی آنلاین بهمناسبت دربی کنار هم بودند. همان بازی معروفی که محمودفکری مربی استقلال بود و پرسپولیس تا دقیقه ۹۳ دو بر یک جلو بود. با گل لحظات پایانی قایدی بازی مساوی شد. حال مهرداد در برنامه خوب نبود و خیلیها ماجرا را به هیجان لحظه آخری بازی ربط دادند. چند وقت بعد خبر رسید مهرداد بهخاطر ابتلا به کرونا بستری شده و ۸ بهمن ماه بود که خبر تلخ درگذشتش رسید. آن هم در شرایطی که مهرداد و علی انصاریان در استودیو روبوسی داشتند. مهرداد پس از سالها تازه دوباره ازدواج کرده بود و علی انصاریان هم به سبک و سیاق خودش با رفیق قدیمیاش شوخی میکرد. مهرداد از حدود ۲۰ سالگی که از پاس به پرسپولیس آمده بود یکی از استعدادهای بینظیر فوتبال ما بود که حقش را نگرفت. اما آنقدر خوشمشرب و با روحیه بود که بهرغم اتفاقات تلخی که در زندگی شخصیاش افتاد بازهم تا روزهای آخر زندگیاش بین مردم محبوب بود؛ طوری که فوتش در ۴۵ سالگی در باور خیلیها نمیگنجید.
پسر گل ننه علی
سال درگذشت: ۱۳۹۹
نیازی به معرفی ندارد. علی انصاریان دو سالی از مهرداد کوچکتر بود و هنوز ازدواج نکرده بود. دوران فوتبالش را با بازیهای محکم و بخیههایی که چند وقت یکبار روی صورتش میآمد بهیاد داریم. از توپ و پای حریف نمیترسید. از همان سالهای اول شهرت در فوتبال به تلویزیون هم آمده بود و در «زیر آسمان شهر» و «نقطهچین» بازی کرده بود. بعد از فوتبال هم بهعنوان مجری و بازیگر در برنامههای مختلف، رئالیتیشوها و آثار سینمایی حضور داشت. از معدود فوتبالیستهایی که در استقلال و پرسپولیس بازی کرد، اما باز هم محبوب هر دو طرف ماجرا باقی ماند. با اینکه پرسپولیسی اصیلی بود با احترام و نگاهی ویژه از یک سالی که در استقلال بازی کرده بود یاد میکرد. مادرش را که به «ننه علی» معروف شده بود عاشقانه دوست داشت. یک هفته بعد از رفیقش مهرداد زنده بود. حواشی زیادی درباره علت فوت او عنوان شد و برخی از نزدیکانش مدعی بودند بیمارستان به دلایلی در حفظ جان او کوتاهی کرده؛ ادعایی که ثابت نشد. برخی از حواشی خانوادگی بعد از فوت او، حتی تا همین اواخر ادامه داشت. غافل از اینکه علی انصاریان یک چیز را خیلی دوست داشت، لبخند و شادی مردم.
منبع: خراسان-سیدمصطفی صابری