به گزارش مجله خبری نگار،همهگیری کووید-۱۹ به طرز چشمگیری پویایی اجتماعی را تغییر داده است. بسیاری از افراد درنتیجهی قرنطینهها، فاصلهگذاری اجتماعی و تغییر مشاغل به کار از راه دور، دورههای طولانی از انزوا را تجربه کردند. تحقیقات نشان میدهد که بازگشت به حالت عادی ممکن است چندان آسان نباشد. چرا که بر اساس شواهد گذراندن مدت زمان طولانی در انزوا میتواند تأثیری پایدار بر توانایی ما در تعامل با یکدیگر داشته باشد و گاهاً منجر به «اپیدمی تنهایی» شود.
تحقیقات نشان میدهد که انزوای طولانیمدت میتواند تأثیرات قابل توجهی بر مغز و تواناییهای اجتماعی داشته باشد.
یک تحقیق در سال ۲۰۱۹ شامل کاوشگران قطبی در قطب جنوب، که به مدت ۱۴ ماه در یک ایستگاه تحقیقاتی در قطب جنوب زندگی کردند نشان داد که مناطق مرتبط با حافظه در مغز این افراد ۷٪ کوچک شده و عملکرد آنها در تستهای هوش کاهش یافته است.
رهبران این مطالعه حدس زدند که کاهش عملکرد مغز را میتوان به انزوای اجتماعی طولانی مدت و یکنواختی تجربهشده توسط کاوشگران نسبت داد.
اگرچه این تحقیق مهارتهای اجتماعی شرکتکنندگان را اندازهگیری نکرد، اما تحقیقات دیگر نشان دادهاند که کاوشگرانی که در قطب جنوب «زمستان گذرانی» میکنند، اغلب در اواسط زمستان از نظر اجتماعی ناکارآمدتر هستند.
درک تمایز بین تنهایی و خلوتگزینی بسیار مهم است. خلوتگزینی یا عزلت میتواند حالت رضایتبخشی از تنهایی بدون احساس تنهایی باشد. در حالی که تنهایی شامل احساس عمیق انزوا و اشتیاق برای تعامل اجتماعی است.
فیلسوفان، رهبران مذهبی و هنرمندان زیادی گوشهنشینی را به عنوان یک سبک زندگی انتخاب کردند و از انتخاب خود راضی بودند.
با این حال هر روز شواهد بیشتری نشان میدهند که تنهایی و انزوا در هیچ حالتی برای انسان خوب نیست، حتی اگر عمدی و با انتخاب خود فرد باشد.
تحقیقات مدتهاست که تاثیر منفی تنهایی بر مهارتهای اجتماعی را مستند کرده و نشان دادهاند که تنهایی میتواند تعامل عادی با دیگران را دشوارتر کند. به عنوان مثال، افرادِ تنها احتمالاً تهدیدهای اجتماعی مانند گفتن یک حرف نادرست در جمع را عمیقتر از افرادی که تنها نیستند احساس میکنند.
افرادی که از تنهایی رنج میبرند همچنین کمتر قادر به تنظیم افکار و احساسات خود هستند، مهارتی که در رعایت هنجارهای اجتماعی بسیار مهم است.
همه اینها منجر به چیزی به نام «حلقه تنهایی» میشود، جایی که انزوا، عزت نفس را کاهش و استرس را افزایش میدهد و باعث کنارهگیری بیشتر فرد از تعاملات اجتماعی میشود.
تعامل اجتماعی برای حفظ مهارتهای اجتماعی ضروری است، به ویژه برای کودکان که برای یادگیری نشانهها و انتظارات اجتماعی نیاز به تماس چهره به چهره دارند.
مطالعات نشان میدهد که نوجوانانی که تنهایی را ترجیح میدهند ممکن است در طول زمان از توانایی اجتماعی کمتری برخوردار شوند.
تحقیقات روی حیوانات هم از این موضوع حمایت میکند و نشان میدهد که تعامل اجتماعی در طول مدتی که مغز در حال رشد است بسیار اهمیت دارد. به عنوان مثال، موشهایی که در انزوا پرورش مییابند، مغز کوچکتری دارند و ماهیهای اجتماعی که تنها پرورش یافتند روحیه تعاملی کمتری پیدا کردند.
با وجود چالشهای موجود، تنهایی میتواند مزایایی نیز داشته باشد. تای تاشیرو، روانشناس، معتقد است که کمی ناهنجاری اجتماعی در یک فرد از او یک همنشین عالی میسازد، زیرا چنین شخصی به احساسات و واکنشهای دیگران توجه بیشتری میکند؛ و نایجل آنسل، که پنج سال از زندگی خود را در انزوای شدید سپری کرد معتقد است که چنین تجربیاتی میتواند چالشی فوقالعاده برای خودکفایی و رشد شخصی باشد.
تغییر روند زندگی ما به سمت انزوا در طول همهگیری بدون شک بر مهارتهای اجتماعی ما تأثیر گذاشته است. تجربه تنهایی طولانیمدت میتواند تواناییهای اجتماعی را از بین ببرد، با این حال به نظر عدهای عزلتنشینی مزایایی مانند افزایش خودآگاهی را نیز با خود به همراه دارد.
منبع:روزیاتو