به گزارش مجله خبری نگار،راهبرد معاصر نوشت: کشورهای آمریکای جنوبی ازجمله آرژانتین، شیلی، بولیوی، پاراگوئه و اروگوئه ترکیبی از منافع و چالشهای بزرگ پیش روی ایالات متحده هستند که احتمالاً دونالد ترامپ، نامزد انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا با آنها بسیار متفاوت از جو بایدن، رئیس جمهور این کشور برخورد میکند. در حالی که ایالات متحده تجارت، سرمایه گذاری و منافع امنیتی محدودی در این کشورها دارد، ژئوپلیتیک آمریکای لاتین به طور فزاینده و مورد مناقشهای به وسیله چین احاطه میشود.
راهبرد پکن دستیابی به منافع سیاسی، اقتصادی و امنیتی خود در آمریکای لاتین، به طور تهاجمی مشارکت اقتصادی اش را دنبال کرده و از همه رقبا در پروژههای بزرگ مخابراتی پیشی گرفته است. آنها در دو دهه گذشته ۱۵۰ میلیارد دلار در این قاره سرمایه گذاری کرده اند؛ به عنوان نمونه شیلی که سرشار از لیتیوم و مس است، به تازگی یکی از بزرگترین سرمایهگذاریهای مستقیم خارجی را از چین دریافت کرد.
پکن در حال تبلیغ گروه بریکس است که شامل برزیل میشود و آرژانتین که به تازگی برای پیوستن به این گروه دعوت شد، این پیشنهاد را رد کرد؛ زیرا همکاری نزدیک با واشنگتن را ترجیح میدهد. پاراگوئه تنها کشور آمریکای جنوبی است که تایوان را به صورت دیپلماتیک به رسمیت میشناسد. با وجود این، در سالهای اخیر روابط خود را با چین به میزان قابل توجهی توسعه داده است.
در سال ۲۰۲۳، بولیوی شروع به پرداخت هزینه واردات خود و قبول پرداخت هزینه صادراتش به یوان چین کرد و به روبل روسیه نیز داد و ستد میکند. شیلی نیز پس از سالها رشد اقتصادی قوی به تازگی شاهد رکود اقتصادی و افزایش وابستگی به چین بوده است که باعث میشود برخی سرمایهگذاریها و وامهای چینی را برای منطقه مفید بداند.
با وجود این، ایالات متحده پیشتر هرگز با چنین شرایط راهبردیای در جنوب مرزهای خود مواجه نشده بود، جایی که قدرت خارجی بزرگی به طور فزاینده بر زیرساختها و شبکههای لجستیکی غلبه کند، چه رسد به اینکه روابط خصمانه با واشنگتن داشته باشد. اگر توسعه منطقهای پکن بی وقفه ادامه یابد، چین ممکن است یکی از ستونهای راهبردی بزرگ آمریکا را که از زمان اعلام دکترین مونرو در سال ۱۸۲۳ میلادی برقرار بود، تضعیف کند.
اما آنچه ایالات متحده را به طور خاص نگران میکند، اینکه ایران آشکارا سیاست خود را برای گسترش همکاریهای امنیتی در آمریکای لاتین اعلام کرده است. به تازگی بولیوی و ایران یادداشت همکاری دوجانبه میان وزارتخانههای دفاع دو کشور امضا کردند. روسیه نیز دارای منافعی در بولیوی است و به تازگی توافقنامهای با این کشور برای توسعه ذخایر لیتیوم امضا کرد.
در عین حال، کشورهای آمریکای جنوبی به طور فزاینده به میدان نبرد ژئوپلیتیکی میان سوسیالیستها و کمونیستها از سویی و نیروهای راست میانه، محافظه کاران و لیبرالهای کلاسیک از سوی دیگر تبدیل شده اند.
فورو د سائوپائولو، انجمنی از رهبران سیاسی چپ منطقه شامل برزیل، کوبا، ونزوئلا و نیکاراگوئه به دنبال ایجاد بلوک سیاسی گستردهای در سراسر آمریکای لاتین است. اختلافات میان این گروه و دولتهای راست میانه در آمریکای مرکزی و جنوبی در حال افزایش است و گزینههای روشن تری برای مشارکتهای دوجانبه و منطقهای ایجاد میکند.
پاراگوئه، اروگوئه و دولت به تازگی انتخاب شده در آرژانتین به طور کلی طرفدار آمریکا هستند. در مقابل، بولیوی مدتها با دولتهای دموکرات و جمهوریخواه در تعارض است. شیلی نیز سالها پیش دولت چپ گرا تشکیل داد و به تازگی همکاری با چینیها را پذیرفته است.
جنگ غزه باعث افزایش شکاف سیاسی در کشورهای این قاره و به طور کلی آمریکای لاتین شد. در سال ۲۰۲۳، بولیوی روابط سیاسی خود را با اسرائیل قطع کرد و در مقابل، آرژانتین به شدت از این رژیم حمایت میکند. شیلی که جمعیتی از آن اصالت عرب دارند، محتاطتر است، در حالی که مکزیک مبهم رفتار میکند.
موضوعی که کمتر مورد توجه قرار گرفته، مدیریت قطب جنوب است؛ جایی که آرژانتین و شیلی دارای منافع راهبردی هستند. پنجمین قاره بزرگ دنیا با معاهدهای اداره میشود که در سال ۱۹۵۹ به وسیله ۱۲ کشور با برنامههای علمی فعال امضا کردند و ۹ کشور ادعای ارضی نیز دارند. بعدها این معاهده به وسیله بسیاری از کشورها امضا شد. چین حضور فزایندهای در قطب جنوب دارد و بدون شک به دنبال آن است به عنوان طرف مرتبط در مذاکره مجدد این معاهده شناخته شود.