به گزارش مجله خبری نگار، در عصر هوش مصنوعی، جایی که الگوریتمها بر همه چیز حاکم هستند، آیا کلمات هنوز قدرت خود را دارند؟ ولی باید گفت با اینکه هوش مصنوعی زبان را تسخیر میکند، اما کلمات هنوز قدرت دارند!
بگذارید یک مدد ریزی از کتاب مقدس مسیحیان بگیریم! این جمله که "در ابتدا کلمه بود، و کلمه نزد خدا بود، و کلمه خدا بود" [انجیل یوحنا، باب ۱، آیه ۱]، اشارهای است به قدرت بی مانند زبان و برقراری ارتباط. این استفاده زیبای جانناستا پژوهشگر حوزه فلسفه هوش مصنوعی است.
اما بعد
حالا که وارد عصر شناختی شدهایم، عصری که اغلب تحت سلطه هوش مصنوعی (AI) و مدلهای زبان بزرگ (LLMs) قرار دارد، این کلمات کهن معنایی تازه پیدا میکنند.
پیشرفتهای سریع و پذیرش فزاینده هوش مصنوعی، به ویژه مدلهای زبان بزرگ، خیره کننده است. این مدلها توانایی قابل توجهی در درک، تولید و دستکاری زبان انسان با روانی و انسجامی بی سابقه از خود نشان داده اند. آنها میتوانند در گفتگوهای پیچیده شرکت کنند، به سوالات پاسخ دهند و حتی داستان یا شعر خلاقانه خلق کنند. در حقیقت، آنها در حال مهار قدرت کلام به شیوهای هستند که زمانی تصور میشد صرفا در انحصار انسان باشد.
با ادامه پیشرفت هوش مصنوعی، سوالات مهمی درباره آینده ارتباطات و مهارتهایی که به عنوان یک جامعه برایشان ارزش قائل هستیم، مطرح میشود. به طور سنتی، ما بر توانایی ریاضی تأکید زیادی داشتهایم و اغلب آن را نشانهای از هوش و کلید موفقیت در بسیاری از زمینهها میدانستیم. با این حال، با ماهرتر شدن هوش مصنوعی در حل مسائل ریاضی پیچیده، ممکن است چشمانداز مهارتهای با ارزش در حال تغییر باشد.
در دنیایی که ماشینها میتوانند به راحتی اعداد را تجزیه و تحلیل و معادلات را حل کنند، توانایی برقراری ارتباط مؤثر، تفکر نقادانه و حل خلاقانه مسائل ممکن است به عوامل تعیین کننده موفقیت انسان تبدیل شود. قدرت کلام، در تمام اشکال آن - از استدلالهای متقاعد کننده تا بیان شاعرانه - میتواند به راس امور برسد.
این تغییر پیامدهای قابل توجهی برای بسیاری از جنبههای زندگی، از آموزش و پرورش تا کار، به همراه دارد. مدارس ممکن است نیاز داشته باشند تأکید بیشتری بر توسعه مهارتهای کلامی قوی، پرورش توانایی بیان ایدهها، همکاری با دیگران و انطباق با چالشهای جدید داشته باشند. همچنین، زمینههایی که به طور سنتی به شدت به ریاضیات وابسته بودهاند، مانند امور مالی و مهندسی، ممکن است شروع به اولویت دادن به مهارتهای ارتباطی در کنار تخصص فنی کنند.
با این حال، این به معنای بیاهمیت شدن تفکر ریاضی نیست. بلکه، قدرت کلام در توانایی تفسیر و انتقال نتایج تحلیلهای ریاضی، توضیح مفاهیم پیچیده برای مخاطبان متنوع و استفاده از زبان برای پر کردن شکاف بین تخصص فنی و کاربرد عملی نهفته است.
علاوه بر این، ظهور هوش مصنوعی و قدرت کلام میتوانند پیامدهای اجتماعی مهمی داشته باشند. با تواناتر شدن ماشینها در انجام وظایف محاسباتی، ممکن است شاهد بازتعادل مهارتها و تواناییهایی باشیم که برایشان ارزش قائل هستیم. این امر میتواند منجر به آیندهای عادلانهتر و فراگیرتر شود، آیندهای که طیف وسیعی از استعدادها را به رسمیت میشناسد و پاداش میدهد.
در عین حال، قدرت کلام در عصر هوش مصنوعی، ملاحظات اخلاقی را نیز مطرح میکند. با پیچیدهتر شدن ماشینها در توانایی تولید و دستکاری زبان، باید با پرسشهای اصالت، اعتماد و پاسخگویی دست و پنجه نرم کنیم. چگونه اطمینان حاصل کنیم که کلماتی که با آنها مواجه میشویم، چه توسط انسان یا ماشین تولید شده باشند، صادق و قابل اعتماد هستند؟ چگونه در دنیایی که هوش مصنوعی میتواند زبان ما را با دقتی عجیب تقلید کند، صداقت ارتباطات انسانی را حفظ کنیم؟
با این حال، قدرت زبان فراتر از کارکرد صرفا کاربردی آن به عنوان وسیلهای برای برقراری ارتباط است. از حکمت باستانی اوپانیشادها، که خود اصطلاح "اوپانیشاد" به معنی "نشستن در کنارهم (بعنوان یک آیین اسطورهای) " در زبان سانسکریت است، تا جلسات دورهمی در بیمارستان، میز شام و حتی آتش اردوگاه، عمل نشستن در کنار هم و استفاده از زبان ابزاری قدرتمند برای تقویت ارتباط و جامعه بوده است.
در این محیطهای صمیمی، کلمات فراتر از صرفا حاملان اطلاعات میشوند؛ آنها به نخهایی تبدیل میشوند که تار و پود روابط انسانی را میبافند. زبان در این معنا، به عنوان یک چسب کاربردی عمل میکند و افراد را از طریق داستانها، تجربیات و درک مشترک به هم پیوند میدهد. این از طریق قدرت کلام است که ما بافت اجتماعی را که جوامع و فرهنگهایمان را تعریف میکند، خلق و حفظ میکنیم.
همانطور که مایلز دیویس، نوازنده افسانهای جاز، زمانی گفت: "آنچه موجود است را نمینوازم، آنچه وجود ندارد را مینوازم. " این بینش کنجکاوی فراتر از قلمرو موسیقی و به قلب ارتباطات انسانی گسترش مییابد. جادوی واقعی زبان نه تنها در خود کلمات، بلکه در فضاهای بین آنها نهفته است - احساسات ناگفته، ظرافتهای ظریف و ارتباطات عمیقی که هنگام خواندن بین خطوط ظاهر میشوند. در این «حوزههای بینابینی شناختی» است که همدلی، تخیل و خلاقیت شکوفا میشوند و به ما امکان میدهند از سطح ظاهری فراتر رفته و به جوهره و ماهیت انسانیت دست یابیم. با ادامه تسلط هوش مصنوعی بر مکانیسمهای زبان، ممکن است این «جادوی غیرقابل توصیف بین کلمات» مرز پایدار بیان و ارتباط انسانی باشد.
قدرت کلام فقط در مورد برقراری ارتباط نیست، بلکه در مورد ایجاد ارتباط است. از طریق زبان است که افکار خود را بیان میکنیم، تجربیات خود را به اشتراک میگذاریم و با یکدیگر روابط برقرار میکنیم. حتی شاید بتوانیم زبان را یک سیستم عامل کاربردی برای انسانها و شرکای تکنولوژیکیشان بنامیم.
همانطور که در حال گذر از چالشها و فرصتهای عصر شناختی هستیم، پذیرش قدرت کلام و پرورش مهارتهای کلامی قوی برای مهار پتانسیل هوش مصنوعی در عین حال حفظ ویژگیهای انسانی ما ضروری خواهد بود. زیرا در نهایت، نه تنها کلمه، بلکه روح پشت آن است که آینده ما را شکل میدهد.