کد مطلب: ۶۲۴۱۱۷
۲۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۶:۵۰

از تولد تا قتل هیولای کاپیتولاسیون در ایران

بیست‌وسوم اردیبهشت‌ماه ۱۳۵۸ یکی از آرزو‌های دیرین و همیشگی ایرانیان که برای آن جان دادند و با خون خود درخت تناور انقلاب را آبیاری کردند به بار نشست و برای همیشه در تاریخ ماندگار شد.

به گزارش مجله خبری نگار/فرهیختگان:  قانون اجازه استفاده مستشاران نظامی آمریکا از بند دوم کنواسیون وین موسوم به کاپیتولاسیون سرانجام در این روز لغو شد و دل بسیاری را شاد کرد. اما موضوع از چه قرار بود؟ کاپیتولاسیون را می‌توان یکی از عوامل اصلی، پیش‌برنده و تعیین‌کننده انقلاب اسلامی مردم ایران قلمداد کرد و حتی مسائل پیرامون آن را در جایگاه سلسله حوادث محرکی نام برد که روزگار پهلوی دوم را به پیش و پس از خود تقسیم کردند. اما ریشه‌های ظهور کاپیتولاسیون و لغو آن چه بود و ملت ایران در این مدت چه اتفاقاتی را پشت سر گذاشتند تا توانستند از شر هیولای آن رها شوند و با سری افراشته استقلال خود را در عصر تازه جشن بگیرند؟

کاشت بذر کاپیتولاسیون در ایران عصر پهلوی

عبارت کاپیتولاسیون در قالب مفهوم حقوقی‌اش دربردارنده قرارداد‌هایی است که به بر مبنای آن اتباع کشوری در سرحدات و قلمرو دولت دیگر مشمول قوانین کشور خود باشند و از حق قضاوت کنسولی بهره‌مند شوند. این امتیازی بود که از طرف دولت‌های قدرتمند اروپایی بر دیگر ممالک اعمال می‌شد و رفته‌رفته ایرانیان نیز مجبور شدند طعم تلخ آن را در تاریخ خود بچشند. این تحفه استعماری برای بار اول «به‌شکلی رسمی» در قالب عهدنامه ترکمانچای بر ایران تحمیل شد و اتباع دولت روسیه تزاری در ایران توانستند میوه قضاوت کنسولی بچینند و از مزایای آن به نفع خویش استفاده کنند. این معاهده برای دیگر قدرت‌های غربی نیز دستاورد‌های مهمی در پی داشت و آن‌ها توانستند به این واسطه از این امتیاز در راه نقض استقلال ملی و قضایی ایران سود ببرند. این اتفاق موجب شد که بیگانگان راه خود برای نفود به دستگاه حاکمیتی و قضایی کشور ما را هموار ببینند و هیچ مانعی نتواند از انجام فعل مجرمانه توسط اتباع بیگانه جلوگیری به عمل بیاورد.

با سقوط روسیه تزاری و پیروزی انقلاب شوروی، رژیم قضاوت کنسولی در ایران به حاشیه رفت و سال ۱۳۰۷ کاپیتولاسیون و امتیازات مربوط به آن عملا پایان یافت. ولی این اتفاق پایدار نماند و با روی کار آمدن محمدرضا پهلوی همه‌چیز از نو آغاز شد و ملت ایران بار دیگر با چهره خوش‌خط و خال استعمار در مساله احیاشده کاپیتولاسیون روبه‌رو شدند. در بیست‌ویکمین روز از مهرماه سال ۱۳۴۳ بود که مصونیت سیاسی و قضایی اتباع آمریکا در ایران در مجلس به‌اصطلاح ملی آن روز‌ها به تصویب رسید و وظیفه تاریخی مردم ایران در راه خلاصی از استعمار نو را سنگین‌تر از پیش کرد.

از تولد تا قتل هیولای کاپیتولاسیون در ایران

امام خمینی (ره) و ضربه اساسی به کاپیتولاسیون

وقتی خبر خیانت مجلس شورای ملی و سنا -که با پرده‌پوشی به احضار دوباره کاپیتولاسیون رای داده بودند- به امام رسید، ایشان تصمیم گرفتند تا با ایراد نطقی این توطئه ننگین را به گوش مردم ایران برسانند و با این عنوان سرسپردگی شاه به آمریکا را ثابت کنند. امام در این ایام در قالب یک مرجع فکری ملی ظاهر شد و استقلال ایران و خلاصی از شر اعظم، یعنی همان آمریکا را فریاد کشید. امام در سخنرانی چهارم آبان ۱۳۴۳ که با گردش دو تقویم شمسی و قمری تولدش با تولد محمدرضا پهلوی در یک روز همزمان و مصادف شده بود با شدیدترین لحن ممکن، آمریکا و رئیس‌جمهور آن کشور را مورد عتاب و خطاب خود قرار داد و در بخشی از این سخنرانی گفت: «قانونی به مجلس بردند که در آن، اولا ما را ملحق کردند به پیمان وین و ثانیا الحاق کردند به آن که تمام مستشاران نظامی آمریکا با خانواده‌هایشان با کارمندان فنی‌شان، با کارمندان اداری‌شان، با خدمه‌شان و با هرکس که به آن‌ها بستگی دارد، از هر جنایتی که در ایران بکنند مصون هستند.

اگر یک خادم آمریکایی، یا یک آشپز آمریکایی مرجع تقلید شما را در وسط بازار ترور کنند، زیر پای خود منکوب کنند، پلیس ایران حق ندارد جلوی او را بگیرد. دادگاه‌های ایران حق محاکمه و بازپرسی ندارند. باید پرونده به آمریکا برود و در آنجا ارباب‌ها تکلیف را معین کنند.» در پی این اقدام امام خمینی به جرم دفاع از استقلال به‌یغمارفته ایرانیان و همین‌طور مخالفت با زیاده‌خواهی‌های آمریکا تنها چند روز پس از ایراد این سخنرانی به ترکیه تبعید شد. شاه که گمان می‌کرد تنها مخالف جدی خود در مسیر تبدیل شدن ایران به یکی از بازو‌های جهان غرب را از صحنه به در کرده با خیال راحت می‌تواند اوامر رفقای آمریکایی‌اش را اجرا کند و از هیچ نترسد. اما آتش در شرف ایجاد و تنوره کشیدن بود تا با شعله‌های خود تمام اندوخته پهلوی اول و دوم را نیست و نابود کند؛ اما وقوع انقلاب تمام رشته‌ها را پنبه کرد و دست غرب و اذنابش را از ایران کوتاه کرد.

انقلاب ملت ایران علیه شاه، یک انقلاب فرهنگی تمام‌عیار بود که دخالت خارجی بر ایرانی را تاب نمی‌آورد و به بسط قدرت غرب و شرق در کشور ما یک «نه» بزرگ می‌گفت. از همین رو می‌توان واکنش امام به احیای دوباره کاپیتولاسیون را نقطه‌عطفی در تاریخ مبارزاتی علیه رژیم پهلوی درنظر گرفت و از آن به‌عنوان یکی از پایه‌های اصلی تغییر حکومت در ایران نام برد. در واقع تصویب کاپیتولاسیون نهضت اسلامی و ملی ایرانیان را به پیش انداخت، زیرا شاه علی‌رغم تمام ادعا‌های خود پا روی یکی از خطوط قرمز اصلی ایرانیان گذاشته بود و غرور ملی‌شان را با ثمن بخس در اختیار اجانب قرار داده بود. همین اتفاق انقلاب را به پیش انداخت...

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر