به گزارش مجله خبری نگارمحسن مهدیان در یادداشتی نوشت: راهحل، کوتاه و ساده بود. موشک خوردند و باید حیثیت بربادرفتهشان را جبران میکردند. قابل پیشبینی بود چه خطی را میروند. ابتدا انکار و بعد هم رجزخوانی. تحقیر و بعد هم هراسافکنی. اما واقعیت این است که در این پروژه رسانهای نیز به شکل آموزندهای شکست خوردند. در جنگ روایتها نیز پیروز میدان، روایت تنبیه بود؛ روایت وعده صادق.
سخنگوی ارتش اسرائیل در همان روز اول اعلام کرد ۹۹ درصد موشکها و پهپادهای ایران را رهگیری کردیم. یعنی از حدود ۳۰۰ موشک تنها ۳ موشک به هدف اصابت کرده است. خب، کمکم فیلمهایی منتشر شد که نشان میداد چقدر این ادعا ناشیانه است.
از آنجا که ادعا بیمبنا بود، دچار فراموشی شدند و یک عضو نظامی دیگر ارتش اعلام کرد تعداد موشکهایی که اصابت کرده ۹ عدد است؛ یعنی رسیدند به ۹۷ درصد. اما ماجرا به اینجا هم ختم نشد، چون مختصر فیلمهایی که در شبکههای اجتماعی منتشر شده بود تعداد موشکهای اصابتکرده را بیشتر نشان میداد، تا اینکه کانال ۱۴ تلویزیون اسرائیل این ادعاها را تکذیب و روزنامه معاریوی اسرائیل موشکهای رهگیریشده را ۸۴ درصد اعلام کرد. این بازی آنقدر ادامه داشت که درنهایت اسرائیلیها اعلام کردند هر فیلم و عکسی که بهنفع جمهوری اسلامی منتشر شود جرم است و با آن برخورد میشود.
ناچار وارد گام دوم شدند؛ هراس و ترس از جنگ. هراس برایشان یک ثمره مهم داشت. افراد ممکن است در دل با تنبیه نظامی ایران همراه باشند، اما از سر ترس شعف درونیشان را کتمان کنند یا خلاف آن واکنش نشان دهند. ترس مقابل منطق آنها عمل میکند. ویژگی ترس همین است. اما همین ترس نیز ماندگار نبود.
اسرائیلیها بعد از ۲ روز حیرت، اینبار ناچار شدند مدعی جنگ شوند. اما همین نیز در شبکههای اجتماعی و رسانههای داخلی جدی گرفته نشد و با آن برخورد طنزآلود شد. علت نیز واکنش فوری مقامات کشوری و لشکری بود؛ اینکه بدون تعلل و در سطح بسیار وسیعتر و درهمشکنندهتر از قبل پاسخ میدهیم؛ و این یعنی شکست تمامعیار در جنگ روایتها. اما چرا شکست خوردند؟
واکنش سریع و جبههای شهروندرسانهها در رسانههای اجتماعی. این اقدام هماهنگ و از سرمسئولیت با حمایت و پشتیبانی رسانههای اصلی و گروههای مرجع و نخبگانی و مسئول صورت گرفت. بهنوعی یک وحدت و اجماع سیاسی و رسانهای پشتیبان تنبیه اسرائیل بود.
این تجربه رسانهای را نباید دستکم گرفت؛ چراکه همواره اگر جنگ روایتها از اصل ماجرا مهمتر نباشد کماهمیتتر هم نیست.