کد مطلب: ۶۰۲۸۰۶
۱۶ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۷:۰۰

اسرائیل فقط ماشه است!

بر اثر حمله تروریستی عصر سیزدهم فروردین اسرائیل به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق ۱۳ نفر شهید شدند که هفت تن از مستشاران ایرانی و ۶ تن نیز از شهروندان سوری بودند.

به گزارش مجله خبری نگار، جنگنده‌های رژیم صهیونیستی عصر روز ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق حمله کردند. این هفتمین حمله اسرائیل به مستشاران ایران از ۱۵ مهر ۱۴۰۲ تاکنون است. ۱۱ آذر، ۴ دی، ۳۰ دی، ۱۳ بهمن، ۱۱ اسفند، ۷ فروردین موارد پیشینی بودند.

تاکنون ۱۸ تن از مستشاران ایرانی در جریان حملات جنگنده‌های رژیم صهیونیستی از تاریخ ۱۵ مهر ۱۴۰۲ به شهادت رسیدند. سردار زاهدی، سردار حاجی رحیمی، سردار امان اللهی، سردار امیدوار، سردار سیدرضی موسوی، سردار تقی زاده، سردار عطایی، پاسدار جلالتی، پاسدار صداقت، پاسدار آقا بابایی، پاسدار صالحی روزبهانی، پاسدار واحدی، پاسدار زارعی، پاسدار علیدادی، پاسدار آقازاده، پاسدار محمدی، پاسدار کریمی و پاسدار صمدی اسامی شهدا هستند.

کل حملات علیه مستشاران ایرانی در سوریه انجام شده است.

جنگ آمریکا با ایران در منطقه خاکستری!

موسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک (Washington institute for near east policy) یک اندیشکده منتفذ در ساختار سیاسی آمریکاست. این اندیشکده به‌عنوان یکی از ارکان اصلی و با نفوذ لابی اسرائیل در امریکا شناخته می‌شود.

موسسه واشنگتن روز ۲۷ شهریور ۱۳۹۸ مقاله‌ای تحت عنوان «عملیات در منطقه خاکستری برای مقابله با ایران» منتشر کرد. تاریخ انتشار این مقاله پس از حمله بزرگ نیرو‌های مسلح یمن به تأسیسات بزرگترین شرکت نفتی جهان در عربستان سعودی بود. این واقعه به بزرگترین حمله به تأسیسات نفتی در تاریخ جهان ملقب شد. آمریکا معتقد است که ایران پشت پرده این حمله بود. ادعایی که البته سندی برای آن ارائه نشد.

در این مقاله آمده است: «بهترین راه ایالات متحده در مقابله با راهبرد نامتقارن ایران، تدوین یک راهبرد عمل در منطقه خاکستری است. اگر تنش افزایش یابد، این راهبرد می‌تواند هم در مدیریت شرایط به کار آید و هم در خرید وقت برای اثرگذاری سیاست فشار دولت آمریکا.»

اسرائیل فقط ماشه است!

در این مقاله ۸ عنصر برای راهبرد آمریکایی منطقه خاکستری ذکر شده است: «تقویت اعتبار و بازدارندگی»، «توسل به اقدامات پنهانی و قابل انکار»، «موازنه میان خویشتنداری و واکنش متناسب»، «افزایش ابهام و تحمیل هزینه»، «تغییر ساختار‌های مشوق» (بدین معنا که تهران به حدی در تنگنا قرار نگیرد که منجر به پاسخ سنگین شود)، «آهستگی و پیوستگی»، «توسعه گزینه‌های منطقه خاکستری» (به معنای توسل به رویکرد‌های مختلف نظیر استفاده از جنگ الکترونیک و حمله سایبری و پهپادی) و «عمل در جبهه‌های متعدد» از عناصر این راهبرد معرفی شدند.

واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک (Washington institute for near east policy) درباره عنصر هشتم نوشته است: «تهران اغلب از ایجاد تنش همزمان در ۲ یا چند جبهه خودداری می‌کند؛ وقتی در یک جبهه تحت فشار است، در جبهه دیگر کوتاه می‌آید. ایالات متحده نیز باید با همکاری شرکای منطقه‌ای مثل اسرائیل و عربستان سعودی از جهات متعدد بر ایران فشار آورد.»

محافل نخبگانی واشنگتن از ترور سپهبد سلیمانی به دستور رئیس جمهور آمریکا به عنوان مصداقی از جنگ در منطقه خاکستری یاد کردند. ضربه سنگین بود، اما باعث نشد که جنگ تمام عیار آغاز شود.

اسرائیل فقط ماشه است، آمریکا بود که ماشه را کشید!

هدف از جنگ در منطقه خاکستری، ضربه به طرف مقابل است، اما این ضربه نباید به اندازه‌ای باشد که برای تلافی آن، یک جنگ تمام عیار آغاز شود. بر همین اساس، این گزاره که اسرائیل به دنبال کشاندن ایران به جنگ است، قابل نقد است.

کارزار ترور اسرائیل مبتنی بر راهبرد منطقه خاکستری آمریکاست. دولت آمریکا در جریان جنگ غزه یک سیاست اعلامی دارد و یک سیاست اعمالی. علی‌الظاهر نگران کودکان غزه است، نگران گسترش نبرد حزب الله و اسرائیل به جنگی تمام عیار است، نگران گسترش جغرافیای درگیری در غرب آسیاست، اما در عمل سیاست دیگری را اجرا می‌کند.

کلید توقف جنگ غزه در اختیار آمریکاست. از گلوله تفنگ تا موشک جنگنده آمریکایی است. آمریکایک پل هوایی به اراضی اشغالی ایجاد کرده و تجهیزات-تسلیحات خود را در قالب ۲۴۴ هواپیمای غول پیکر باری به داخل اراضی اشغالی انتقال داده است.

رژیم صهونیستی تنها اپراتور این تسلیحات است. خط تدارکات از سوی آمریکا قطع شود، ماشین جنگی رژیم نیز بلافاصله متوقف می‌شود.

اما چرا قطع نمی‌شود؟ چون این آمریکاست که به دنبال نابودی غزه است. غزه در حکم استخوانی در گلوی پیمان سازش موسوم به ابراهیم است. پیمانی که می‌توانست خیال آمریکا را از بابت منطقه غرب آسیا تا حد بسیاری آسوده کند.

آبان ۱۴۰۲ بود که فایل صوتی محرمانه‌ای از «دیوید پترائوس» ژنرال چهارستاره ارتش آمریکا فاش شد. رئیس اسبق آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (CIA) در این فایل گفت: به نظرم هیچ جایگزینی به جای نابودی حماس وجود ندارد.

پترائوس روند جنگ را اینگونه شرح داد که از شمال شهر غزه آغاز گردد، اما در نهایت در طول زمان باید در کل محدوده غزه صورت گیرد. همین نیز شد.

برآیند تحولات نشان می‌دهد که ارتش آمریکا برای مصون ماندن از گزند آتش نیرو‌های محور مقاومت در منطقه، خواست خود را از طریق رژیم محقق می‌کند.

آمریکا در رابطه با حمله روز گذشته اظهار بی‌اطلاعی کرده است. «آکسیوس» نزدیک به رژیم صهیونیستی درباره این اظهار بی‌اطلاعی نوشته است: دولت بایدن عمیقاً نگران است که حمله اسرائیل می‌تواند به تشدید تنش منطقه‌ای و از سرگیری حملات شبه‌نظامیان طرفدار ایران علیه نیرو‌های آمریکا منجر شود.

مواجهه مستقیم ارتش آمریکا با یمن و تجهیز ارتش رژیم صهیونیستی در جنگ غزه نشان می‌دهد که آنچه در منطقه رخ می‌دهد را نباید در چارچوب تک روی رژیم صهیونیستی تحلیل کرد، بلکه پازلی است که آمریکا به صورت نیابتی در حال تکمیل آن است.

اما هزینه ترور عصر سیزدهم فروردین برای رژیم بیشتر از سود آن خواهد شد. «یوسی ملمان» روزنامه‌نگار مرتبط با نهاد‌های امنیتی اسرائیل نوشت: رسانه‌ها و کارشناسانی مانند تامیر هیمن رئیس سابق اطلاعات نظامی (امان) از ترور زاهدی در حمله اسرائیل به ساختمانی در دمشق استقبال کردند. آفرین. اما احتمالا فراموش کرده اند که آمریکا [شهید]قاسم سلیمانی را در ژانویه ۲۰۲۰ [ترور]کرد. آیا این کار چیزی را تغییر داد؟»

دریابان «شمخانی» مشاور سیاسی رهبر انقلاب در صفحه شخصی خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: رژیم صهیونیستی به عنوان ارتش نیابتی امریکا در منطقه با حمله به کنسولگری ایران در دمشق مرتکب حماقتی شده که باید تاوان آن را پس بدهد. مطلع بودن یا نبودن واشنگتن از قصد اسراییل برای دست زدن به این اقدام، تاثیری در مسئولیت مستقیم امریکا در قبال این جنایت و تبعات آن ندارد.

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر