به گزارش مجله خبری نگار،در یک خانواده پرجمعیت با ۸ خواهر و برادر در خیابان عباسی بزرگ شد، اما اصالتا اهل جهرم فارس میباشد و برادر بزرگترش ناصر طهماسب هم دوبلور است.
از تئاتر دانشجویی بازیگری را تجریه کرد تا اینکه سال ۱۳۶۳ وقتی ۲۵ ساله بود بعنوان عروسک گردان وارد مجموعه شهر موشها بکارگردانی مرضیه برومند شد.
از سال ۱۳۶۴ با فیلم آن سوی مه به کارگردانی منوچهر عسگری نسب وارد سینما شد سپس همین سال تجربه موفقی در فیلم خط پایان بدست آورد. شهرت آقای طهماسب از سال ۱۳۷۳ وقتی ۳۵ ساله بود بعنوان نویسنده / بازیگر و کارگردان با فیلم سینمایی کلاه قرمزی و پسرخاله شروع ش
ایرج طهماسب در سال ۱۳۶۲ وقتی ۲۴ ساله بود با مرجان مدرسی ازدواج کرد که ثمره این زندگی دو فرزند دختر بنامهای یاسمن و گلناز است. مرجان مدرسی با نام اصلی معصومه مدرسی قوامی فارغ التحصیل رشته معماری و گرافیک و نقاشی است که تا سال ۱۳۹۲ بیش از ۴۰ نمایشگاه داشته است.
وی که در زمینه آبرنگ از راهنماییهای مرحوم سید جمال الدین خرمی نژاد بهره برده سالهاست وقت خود را به آموزش هنر خصوصا نقاشی اختصاص داده است. ایرج طهماسب دائم بین ایران و کانادا در رفت و آمد است، او بعد از هر پروژهای که در ایران میسازد بار و بنه را میبندد و به کانادا میرود. دفتری در این کشور دارد و کارهایی را که در ایران و کانادا انجام میدهد از همان جا هندل میکند.
عاشق فوتبالم، ولی خودم ورزشکار نیستم البته خیلی سالها پیش وقتی جوان بودم کوهنورد بوده ام، اما الان کمتر میرسم کار ورزشی بکنم. او با حمید جبلی و فاطمه معتمدآریا از معروفترین زوجهای هنری هستند که در چند سال اخیر با ساخت سریال کلاه قرمزی همکاریهای موفقی باهم داشتند.
از بچگی علاقه به نوشتن داشتم و از سیزده و چهارده سالگی مینوشتم و تاکنون ۱۰ کتاب دارم که کتاب آرام در سایه آخرین اثر من در سال ۹۶ میباشد. با نوشتن آرامش پیدا میکنم و با نقاشی هم خیلی آرامش میگیریم، نقاشی هم میکنم مرا آرام میکند و برایم لذت بخش است.
من هنرستان هنرهای زیبا نقاشی میخواندم شاگرد خوبی هم بودم یعنی اگر از همکلاسیها و دوستها بپرسید، میگویند که من جزء شاگرد خوبها بودم. از ۱۲ سالگی با حمید جبلی تا به امروز با هم بودیم از وقتی که که برای فیلمبرداری تراولینگ نداشتیم و کسی در فرغون مینشست و دوربین به دست میگرفت.
من عاشق کلیشهها هستم، اما کسانی هستند که فکر میکنند هنر صرفا نوآوری است، ولی بنظرم نوآوری فقط در جزئیات باید باشد. معماری یک ساختمان کلیشه است مگر میشود آپارتمان ساخت و در آن آشپزخانه نداشته باشیم و بگوییم به آن آپارتمان …! در زندگی شخصی احساس خوشبختی میکنم، اما در زندگی اجتماعی در کنار برخی آدمها احساس نکبت و بدبختی میکنم و مثل همه گاهی عصبانی میشوم.