کد مطلب: ۵۴۴۳۸۶
باران کوثری این روز‌ها با دو فیلم سینمایی روی پرده سینماهاست. بعد از «گیج‌گاه» به کارگردانی عادل تبریزی، در فیلم «چرا گریه نمی‌کنی؟» به کارگردانی علیرضا معتمدی، نقشی متفاوت ایفا کرده. او در این فیلم زنی نویسنده و اهل سفر است. تکلیفش با زندگی مشخص است و هیچ چیز را سخت نمی‌گیرد. همه چیز برایش خوشایند است و همین که با کاروانش راه بیفتد و قهوه و غذا بفروشد برای زندگی‌اش کافی است. کوثری برای نقش مهتاب به قالبی جدید وارد شده و موقعیتی جالب را تجربه کرده است. به بهانه اکران این فیلم مروری داریم بر مهم‌ترین آثار کارنامه این بازیگر.

به گزارش مجله خبری نگار،باران کوثری در تمام این سال‌ها با اکثر کارگردان‌های مهم همکاری داشته و با بعضی از آن‌ها بیش از یک فیلم و سریال کار کرده است. تعداد آثار مطرح کارنامه کوثری بالاست و بار‌ها نامش در فهرست نامزد‌ها و برگزیده‌های جشنواره‌های مختلف قرار گرفته. در این بخش روی ده اثر مهم کارنامه این بازیگر دست گذاشته‌ایم و در هر مورد درباره ویژگی‌های نقش، اهمیت فیلم، موفقیت بازیگر در ایفای نقش، و به طور کلی اهمیت اثر در کارنامه کارگردان نوشته‌ایم و موفقیت‌های آن را در جشنواره‌های مختلف ایرانی و بین‌المللی بررسی کرده‌ایم.

زیر پوست شهر| محبوبه | رخشان بنی‌اعتماد| ۱۳۷۹

رخشان بنی‌اعتماد در این فیلم روی مسئله فقر مالی و فرهنگی دست گذاشته بود و اوضاع و احوال خانواده‌ای را در آستانه انتخابات مورد توجه قرار داده بود. باران کوثری که تا پیش از «زیر پوست شهر» به عنوان کودک در آثار مادرش رخشان بنی‌اعتماد حضور پیدا می‌کرد، در این فیلم برای اولین بار به عنوان بازیگری نوجوان، ایفاگر نقشی مهم و دارای هویت مستقل شد. محبوبه به همراه دوستش مشغول تجربه زیروبم‌های نوجوانی بود که ناگهان با فرار دوستش به خاطر سخت‌گیری‌های خانواده، برای اولین بار با واقعیت‌های جامعه روبه‌رو می‌شد و درواقع به بلوغ فکری می‌رسید. ما از ابتدا تا انتهای فیلم مسیر تغییر محبوبه را از دختری پر از شور و شعف پرانگیزه به دختری تنها و سرخورده شاهد هستیم و کوثری این روند تدریجی را به درستی نمایش می‌دهد.

رقص در غبار| ریحانه | اصغر فرهادی| ۱۳۸۱

باران کوثری برای اولین بار با بازی در فیلم «رقص در غبار» همکاری با کارگردانی جز مادرش را تجربه کرد. «رقص در غبار» اولین تجربه کارگردانی اصغر فرهادی در سینما بود. نقش اصلی فیلم پسری به نام نظر بود و باران کوثری نقش نامزد او ریحانه را بازی می‌کرد. ریحانه در محله‌ای فقیرنشین در حومه شهر روزگار می‌گذراند و مادرش فرد خوشنامی نبود. به همین دلیل هم نه می‌توانست از حقش دفاع کند و نه مقابل تصمیم نظر برای جدایی از او بایستد. کوثری با اینکه نقش به نسبت کوتاهی در فیلم داشت، اما موفق شد به درستی در جایگاه دختری مطیع و گوش‌به‌فرمان که خودش در تعیین مسیر زندگی‌اش سهمی ندارد بایستد.

خوابگاه دختران | رویا | محمدحسین لطیفی | ۱۳۸۲

فیلم «خوابگاه دختران» به کارگردانی محمدحسین لطیفی و براساس فیلمنامه ایرج طهماسب نوشته شد و در عین متعلق بودن به ژانر وحشت، حال‌وهوای کمدی آثار طهماسب را هم داشت. ماجرای فیلم درباره چند دختر بود که با شور و شعف به دانشگاه می‌رفتند، اما به خاطر آماده نبودن خوابگاه دانشجویی مجبور می‌شدند به صورت موقت در خانه‌ای نزدیکی خرابه‌ای زندگی کنند. باران کوثری نقش دختر نترسی به اسم رویا را بازی می‌کرد که دلش می‌خواست لیدر باشد و شرایط را سروسامان دهد. در ماجرا‌های خانه ترسناک و خاطراتی که از وجود جن در این خانه می‌گفتند او تنها کسی بود که این حرف‌ها را جدی نمی‌گرفت. با این حال بین همه فقط او بود که وقتی لباس عروسی پوشید درگیر ماجرای سرایدار آن خانه شد و بالاخره هم ماجرای اصلی را کشف کرد. «خوابگاه دختران» فیلم درجه یکی در کارنامه محمدحسین لطیفی نبود، اما بازی کوثری در آن به چشم آمد.

خون بازی | سارا | رخشان بنی‌اعتماد | ۱۳۸۵

ماجرای فیلم درباره مادر و دختری که در جاده‌ای به سمت شمال باهم همراه می‌شدند. مادر با تمام وجود تلاش می‌کرد دخترش را از اعتیاد نجات دهد و به خانه بخت بفرستد. کوثری در فیلم «خون‌بازی» نقش دختر معتادی به اسم سارا را بازی می‌کرد. برای این چهره‌اش را تغییر داده بود و او را با مو‌های بسیار کوتاه و ابرو‌هایی کم‌پشت و چشم‌هایی گود رفته می‌دیدیم. از ابتدای فیلم با تلاش سارا برای خرید مواد و تحقیر شدن خودش و مادرش توسط فروشنده‌ها روبه‌رو می‌شدیم و بعد از آن شاهد تلاش‌های سارا برای قانع کردن مادرش برای مصرف. کوثری برای قرار گرفتن در قالب یک معتاد به هیچ‌وجه زیاده‌روی نکرده بود و در هیچ نقطه‌ای حس نمی‌کردیم با الگوی کلیشه‌ای زن معتاد در فیلم‌ها و سریال‌ها مواجهیم. او بیشتر سعی کرده بود روی تندخویی و رفتار عصبی معتاد‌ها تمرکز کند. کوثری در جشنواره بیست‌وپنجم برای این فیلم به صورت مشترک با «روز سوم» سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن را گرفت و دیپلم افتخار بخش مسابقه بین‌لملل فجر هم نصیبش شد. او در یازدهمین جشن خانه سینما هم برنده تندیس بهترین بازیگر نقش اول زن شد.

روز سوم | سمیره | محمدحسین لطیفی | ۱۳۸۵

«روز سوم» درباره آخرین روز‌های مقاومت در بخش غربی خرمشهر در سال ۱۳۵۹ است. درحالیکه مردم درحال مقاومت هستند دختری به نام سمیره پاهایش شکسته و نمی‌تواند فرار کند. برادرش تصمیم می‌گیرد موقتا سمیره را در گودالی داخل حیاط مخفی کند تا شب بیاید و نجاتش دهد. در این بین خواستگار قبلی سمیره که به جمع نیروی نظامی عراق پیوسته به عنوان یک فرمانده عراقی به این منطقه می‌آید و خانه آن‌ها را اشغال می‌کند. باران کوثری از یک طرف باید نقش دختری را که پایش آسیب دیده به‌خوبی ایفا می‌کرد و از طرف دیگر استیصال فردی را که در یک گودال محصور است به نمایش می‌گذاشت و نگرانی‌ها، گرسنگی، خستگی، درد، ترس و درماندگی را باورپذیر از آب درمی‌آورد. مواجهه او با نامزد سابقش و درگیری عاطفه و ترس توامان او از جمله نکات درخشان بازی‌اش به حساب می‌آمد. نکته دیگر اینکه فیلم براساس داستانی واقعی ساخته شده و کوثری سعی کرده در تمام این موارد به واقعیت‌ها هم پایبند بماند. کوثری در جشنواره بیست‌وپنجم فجر برای دو فیلم «خون‌بازی» و «روز سوم» به صورت مشترک سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن را گرفت.

صاحبدلان| دینا | محمدحسین لطیفی| ۱۳۸۵

صاحبدلان یکی از موفق‌ترین سریال‌های رمضانی تلویزیون و یکی از بهترین‌های کارنامه محمدحسین لطیفی است. همچنین در کارنامه باران کوثری هم جایگاه ویژه‌ای دارد. دینا نوه سیدخلیل صحاف‌زاده بود و با اینکه ظاهری مذهبی داشت، اما تنها اصولی را می‌پذیرفت که می‌توانست از دریچه منطق خودش با آن‌ها روبه‌رو شود. با این حال سعی می‌کرد هرطور شده درباره مسائلی که پدربزرگ به آن‌ها اعتقاد داشت تحقیق کند و پشت پدربزرگش بایستد. کوثری برای اینکه بتواند رفتار و منش یک دختر محجبه را تقلید کند مدت‌ها تمرین کرده و خودش گفته به تک‌تک رفتار‌های دختر‌های چادری دقت می‌کرده. بخش مهمی از باورپذیری نقش از دیدگاه کوثری رابطه صمیمانه‌ای بوده که با حسین محبوب پشت صحنه داشته به طوری که به او بابا محجوب می‌گفته و سعی می‌کرده او را با ویژگی‌های خلیل صحاف‌زاده باور کند. کوثری برای این سریال در دهمین جشن حافظ نامزد جایزه شد.

کوچه بی‌نام | محدثه | هاتف علیمردانی | ۱۳۹۴

محدثه دختری بود که در خانواده‌ای مذهبی و سنتی پایین شهر که بین زندگی سنتی و مدرن گیر افتاده بود. نه می‌توانست از خانواده بکند و جدا شود و نه می‌توانست مثل آن‌ها فکر کند و ظاهرش را مطابق میل آن‌ها پیش ببرد. یک جور وصله ناجور بود که زیاد رفتار و عقایدش با سایر اعضا مطابقت نداشت. برای رسیدن به پول و بیرون آمدن از ان محله دست به هرکاری می‌زد. به راحتی گول می‌خورد و با کوچکترین هدیه‌ای خوشحال می‌شد. باران کوثری با گریم و لباس‌ها و شیوه صحبت کردنش کاری کرد که می‌توانستیم تضاد‌های این شخصیت را به طور کامل درک کنیم. کوثری در جشنواره سی‌وچهارم فیلم فجر برای این فیلم بسیار مورد توجه قرار گرفت و سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن این دوره جشنواره نصیبش شد. علاوه بر این‌ها در جشن خانه سینما و جشن انجمن منتقدان آن سال هم تندیس بهترین بازیگر نقش اول زن به این بازیگر رسید.

عرق سرد | افروز | سهیل بیرقی | ۱۳۹۶

«عرق سرد» درباره یک اتفاق واقعی است. سهیل بیرقی هم گفته که آن را برمبنای خبری که در روزنامه خوانده ساخته است. باران کوثری در فیلم «عرق سرد» نقش یک زن قهرمان فوتسال را داشت که سال‌ها زحمت کشیده و تلاش کرده بود و حالا به خاطر اینکه همسرش اجازه سفر به او نمی‌داد نمی‌توانست در مسابقات جهانی شرکت کند. افروز برای اینکه بتواند در این مسابقه‌ها حضور داشته باشد دست به هرکاری می‌زد حتی راضی به سازش با همسرش می‌شد، اما فایده‌ای نداشت. یکی از نکات مهم بازی کوثری در این فیلم کاهش وزن چشمگیر اوست. کوثری در مصاحبه‌ای گفته که برای ایفای این نقش در مدت زمان دو ماه، ۲۲ کیلو وزن کم کرده و با تمرین‌های خیلی زیاد خودش را به استایل یک قهرمان فوتسال نزدیک کرده است. او برای بازی در عرق سرد از جشنواره سی‌وششم فیلم فجر نامزد دریافت سیمرغ شد و در جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی، دیپلم افتخار گرفت.

بی همه‌چیز | نوری | محسن قرائی | ۱۳۹۹

فیلم «بی همه‌چیز» براساس نمایشنامه «ملاقات بانوی سالخورده» نوشته فردریش دورنمات ساخته شده، اما نقش نوری معادلی در نمایشنامه ندارد و توسط خود فیلمنامه نویسان اضافه شده است. بازی باران کوثری یکی از نکات مهم و مثبت فیلم است. او برای این نقش کاملا قید زیبایی را زده و با گریمی بسیار زشت در نقش دختر فقیری بازی کرده که تمام دلخوشی و زندگی‌اش به یک گاو بند است و وقتی گاوش را جلوی لی‌لی سر می‌برند دیگری چیزی برای از دست دادن ندارد. خودش برای انتقام از امیر به میدان می‌آید. او با همان ظاهر و سرووضع نامناسب وقتی در کنار لی‌لی قرار می‌گیرد و اعتراضش را مطرح می‌کند با محبت و حمایت او مواجه می‌شود و از همان ابتدا به تیم او می‌پیوندد تا انتقام خودش را از امیر بگیرد. اهمیت نقش از این جهت که او یک روستایی ساده است، اما به لحاظ داستانی، نمونه‌ای از مردم روستا در نظر گرفته شده. مردمی که با وضعیت سخت اقتصادی زندگی می‌گذرانند و یک گاو می‌تواند برایشان اهمیت زیادی داشته باشد.

چرا گریه نمی‌کنی؟ | مهتاب | علیرضا معتمدی | ۱۴۰۱

در فیلم «چرا گریه نمی‌کنی؟» باران کوثری در نقش مهتاب، زنی نویسنده و اهل سفر ظاهر شده. زنی که با یک فولکس واگن، کافه سیار راه انداخته و آرزویش این است که دور جهان را با آن سفر کند و قهوه و غذا بفروشد. ابتدای فیلم خبری از او نیست و گمان می‌کنیم اصلا علی زنی نداشته باشد، اما اواسط فیلم سر می‌رسد و تلاش می‌کند به شیوه خودش حال علی را خوب کند. او اهل عرفان است و زیاد به زندگی متاهلی پایبند نیست. با اینکه علی را دوست دارد، اما تکلیفش با احساساتش مشخص است و در قبال علاقه علی به صبا، دختر جدیدی که وارد زندگی‌اش شده حسادت نمی‌کند. با این حال معتقد است رابطه‌ای که با علی دارد بسیار پراهمیت است، چون تا مرز نابودی رفته، اما شکسته نشده است. او با علی همراه می‌شود تا همزادش را پیدا کند تا بلکه بتواند حال روحی بهتری داشته باشد. نکته مهم اینکه کوثری بسیار خوش روحیه ظاهر شده مواجهه‌اش با علی و صحبت‌هایی که می‌کند، معنای فیلم را دقیق‌تر می‌سازد.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
قوانین ارسال نظر